بازار هنر و هنرمندان در مواجهه با نارسیسیسم

نارسیسیسم، هنرمندان و بازار هنر
هنرمندان بزرگ، خودشیفتگانی بزرگ هم هستند؛ این را علم می‌گوید

مجله تندیس شماره ۳۵۷ ترجمه علیرضا بهارلو


آیا به دنبال سرمایه‌گذاری روی یک اثر هنری پرفروش و جنجالی هستید؟ پیشنهاد ما: «بهتر است روی آثار هنرمندانی حساب کنید که خودشیفته‌ترند!»

جمله اخیر، سطری است از اسناد و گزارش‌های جدید علمی در «ژورنال مالیه اروپا»۱ به قلم یی ژو۲، استاد دانشگاه ایالتی فلوریدا، که در زمینه ارزش‌گذاری تجربی سرمایه و اموال مطالعه و فعالیت می‌کند.

یی ژو در گفتگویی تلفنی با نویسنده این سطور، اظهار کرد: «می‌دانید که اطلاعات و داده‌های آماری‌ام این موضوع را تأیید می‌کند که هنرمندان خودشیفته آثاری با قیمت بالاتر داشته و در دنیای هنر از شهرت و اعتبار بیشتری برخوردارند. اگر پولم از پارو بالا می‌رفت کاملا اطمینان داشتم که نتیجه این کار، جلب توجه می‌کرد و معتبر شناخته می‌شد.»

بازار هنر نارسیسیسم
معادله لی ژو برای تعیین تأثیرات خودشیفتگی بر بازار هنر

شاید چندان شگفت‌آور نباشد که هنر عملاً به افراد خودبین و درخود فرورفته روی بهتری نشان می‌دهد. اما چگونه می‌توان این مسأله را اثبات کرد؟

پاسخ ژو این است: «امضایشان را اندازه‌گیری کنید.»از قرار معلوم، در روان‌شناسی، اندازه امضای شخص ارتباط نزدیکی با عزت نفس وی دارد. درحال‌حاضر اطلاعات جامعی درخصوص امضای هنرمندان در دسترس قرار دارد. ژو صدها امضا را اندازه‌گیری کرده و سپس نتایج را با اطلاعات حراجی‌های، تعداد نمایشگاه‌های برگزارشده و البته «شهرت هنرمند» مقایسه کرده است.

نتیجه حاصل آن است که هنرمندانِ با امضای بزرگتر از حد معمول – و به‌طور ضمنی، با خودیت بزرگتر – توجهی بیشتر از حد معمول را به خود جلب می‌کنند. می‌توانید این را به بانک اطلاعاتی ژو ببرید. در اسناد و گزارش‌های او آمده است: «ازدیاد یک انحراف معیار۳ در خودشیفتگی، تا ۱۶ درصد موجب بالارفتن سطح فروش در بازار می‌شود و بالاترین و پایین‌ترین سطح حراجی، هر دو تا حدود ۱۹ درصد برآورد می‌شود.»

بازار هنر نارسیسیسم
پابلو پیکاسو، ۱۹۰۴، پاریس، عکس از ریکار کانالز

ژو در تلاش برای اثبات فرضیه خود، «دو عامل متناوب یا جایگزین برای خودشیفتگی» را نیز مد نظر قرار داده است: تعداد خودنگاره (سلف‌پرتره)های هنرمند و میزان استفاده از ضمیر «من» در مصاحبه‌های منتشرشده. هر دو این واحدها نیز حاکی از ارتباطی آماری با عامل موفقیت هستند.

در این مباحث علمی مطرح می‌شود که «افزایش انحراف معیار خودنگاره‌ها … باعث افزایش ۱۳ درصدی قیمت‌ها در بازار خواهد شد. و افزایش انحراف معیار استاندار در ضمایر اول شخص مفرد … افزایشی ۴ درصدی را در قیمت‌ها به دنبال خواهد داشت.»

اما عجیب آنکه نرخ یا ارزش خودشیفتگی در میان هنرمندان «معاصر» (دراینجا به معنی «دوران بعد از جنگ») در برابر هنرمندان مدرن، ظاهراً رو به کاهش می‌گذارد. در پایان متنِ تحقیقی فوق، چنین نتیجه‌گیری شده است که «در دو زیرنمونه بررسی‌شده از هنرمندان مدرن و معاصر، به‌ترتیب، افزایش انحراف معیار در خودشیفتگی سبب افزایش قیمت بازار هنر تا حدود ۲۵ درصد برای هنرمندان مدرن و حدود ۱۳ درصد برای هنرمندان معاصر می‌شود.»

یی ژو در ادامه تماس تلفنی خود با نگارنده بیان کرد: «این موضوع، مورد تحقیقاتی بسیار خوبی است که سعی کنیم بفهمیم چرا این گونه است؟»

می‌گویید سفسطه است؟ و به درد سایت «روابط جعلی»۴ (Spurious Correlation) می‌خورد؟!

اینجانب در مورد علم نظری ندارد؛ اما به‌هرحال خیلی هم نامعقول نخواهد بود که چنین استدلال کنیم هنرمندانی که تصویر بزرگ و پُرابهتی از خود دارند، در متقاعدکردن دیگران نسبت به اینکه دارای نبوغ هستند بهتر عمل می‌کنند.

ژو برای «اختلال شخصیت خودشیفته» تعریفی عنوان می‌کند: «حس اغراق‌‌شده استحقاق، تمایلات استثمارگرانه، کمبودهای همدلانه و نیاز به تحسین مفرط.»بازار هنر نارسیسیسممتد تجزیه‌وتحلیل امضا، در کار پروفسور ژو، متأثر از تحقیقی در زمینه مدیریت مالی شرکتهای سهامی است. درآنجا اقتصاددانان با مطالعه اندازه امضا بر مبنای اسناد حقوقی، تأثیرات خودشیفتگی هیئت مدیره CEO را بر عملکرد شرکت بررسی کرده‌اند.

در آن تحقیق، خودشیفتگی اعضای این هیئت، «سرمایه‌گذاری بیش از حد، ابتکار کمتر  و سود پایین‌تر را به دنبال دارد.» اما جای نومیدی نیست؛ زیرا غول‌های شرکتیِ خودمدار بیان می‌کنند که «به‌رغم این عملکرد منفی، مدیران و رؤسای خودشیفته تمایل بیشتری به جبران مافات دارند.»

بااین‌وجود، ژو دراصل بر این عقیده و استدلال است که همان خصوصیات خودبینانه‌ای که برای یک شرکت می‌تواند مضر باشد، درواقع تضمین‌کننده اعتبارات بلندمدت هنری است. شاید دنیای هنر اساسا جایی باشد که در آن وسواس فردی و جنون عظمت نوعی کارکرد اجتماعی بیابد. بهتر است در قرنطینه کارگاه هنر نگه داشته شوند تا اینکه مجبور شویم آنها را در هیئت امنای شرکت معامله کنیم.

اما در مجموع، نمی‌خواهید اعضای هئیت مدیره شما خود را هنرمند بدانند. شاید بتوان  از زیر این کار شانه خالی کرد.

 

پی‌نوشت:

* Major Artists Are Also Major Narcissists, Says Science

نوشته بِن دِیویس، منتقد هنری.

۱- European Journal of Finance

۲- Yi Zhou

۳- standard deviation یکی از شاخص‌های پراکندگی که میزان فاصله داده‌ها از مقدار متوسط را به‌طور میانگین نشان می‌دهد.

۴- tylervigen.com/spurious-correlations

منبع:

www.news.artnet.com

مقاله شماره قبل را در لینک زیر مشاهده کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
واقعیت مجازی

آیا هنر واقعیت مجازی هنرهای تجسمی را نابود خواهد کرد؟

آیا هنر واقعیت مجازی، هنرهای تجسمی را نابود خواهد کرد؟ پیش روی هنر مجله تندیس شماره ۳۵۶ سایت تندیس گردآوری و برگردان: علیرضا بهارلو تکنولوژی‌های جدید در عصر حاضر نه‌تنها راه و روش خلق آثار هنرمندان، بلکه مسیر تجربه هنری مخاطبان را نیز دستخوش تحوّل کرده‌اند. شاید دراین‌بین، قلم‌موی نقاشی وسیله‌ای منسوخ و بلااستفاده تلقی نشود اما باید جایی را برای ابزارهای الکترونیک که فرایندهای خلاقانه تازه‌ای را به دنبال دارند باز کند. بااینکه هدست‌هایی مثل Oculus Rift و HTC […]

۰ comments