گفتگو با حسین محجوبی هنرمند پیشکسوت نوگرای هنر معاصر ایران
نگاهی به شصت و چهامین نمایشگاه اختصاصی با نام «اسبها و درختها» در گالری چهار
سایت تندیس: علی نورپور
حسین محجوبی هنرمند پیشکسوت و نوگرا هنر معاصر ایران، در سال ۱۳۰۹ در خطه زیبا و سرسبز شمال در لاهیجان (گیلان) چشم به جهان گشود، خطهای هنرمند خیز که مفاخر و پیشکسوتان بزرگی همچون بهمن محصص، آیدین آغداشلو، فریده لاشایی، معصومه سیحون، جلیل ضیاپور، صادق بریرانی و … در آنجا متولد شدند و نقش ارزشمند و تأثیرگذاری را در هنر معاصر ایران ایفا کردهاند.
محجوبی در سال ۱۳۲۹ با تشویق و کمک دکتر محمد علی مجتهدی رئیس دبیرستان البرز، استاد دانشگاه تهران، بنیانگذار دانشگاه صنعتی شریف، رئیس دانشگاه پلی تکنیک تهران، در دبیرستان البرز شروع به تحصیل کرد. سال۱۳۳۳ وارد دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۳۸ در رشته معماری فضای سبز از دانشکده هنرهای زیبا با درجه عالی فارغ التحصیل شد.
از فعالیتهای مهم و ماندگار ایشان در رشته طراحی و معماری که در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۱ در تهران اتفاق افتاده است؛ میتوان طراحی و اجرا پارک ساعی، لاله، جمشیدیه، نیاوران، ملت، اجرای فضای سبز مجموعه استادیوم آزادی، فرودگاه مهرآباد و میدان آزادی، طراحی و ایده پردازی در اجرای اولین پارکهای کویری ایران را نام برد.از دیگر فعالیتهای مهم ایشان که میتوان به آن اشاره کرد: رئیس دفتر فنی سازمان پارکهای تهران بیش از دوازده سال، شرکت در اولین نمایشگاه نقاشی گروهی انجمن ایران و آمریکا و دریافت جایزه در سال ۱۳۳۵، برنده جایزه ویژه برای نقاشیهای کتاب افسانه باران «تیشتر و آپوش» در سال ۱۳۵۷، مطالعه و تحقیق درباره هنرهای تجسمی ایران، شرکت در نمایشگاههای ایرانی و خارجی در زمینه نقاشی از سال ۱۳۳۵ تا به امروز، دریافت جوایز و درجه هنری از مقامات مهم کشورهایی همچون پادشاه نپال، شهردار مسکو و ژرژ پمپیدو.اسبها و درختها
طبیعتی پرعظمت، درختان تبریزی ظریف و نازک که با قامت بلند خود زمین را به آسمان متصل کردهاند، درختانی پر از شکوفه که پرندگان در آسمانش به صورت سرخوشانهای در حال پروازند انگار همیشه بهار است. اسبهای سپید که به فضای ناب و منظرههای بکر حسین محجوبی انرژی میدهند و جریان زندگی را به بیننده نشان میدهند. اسبهای سپیدی که به سبکی بالند و بعضی از آنها حتی پایشان به زمین نمیرسد و در آسمان معلق و در حرکت هستند و با قلمی نرم و خطوطی سیال و رنگهایی رقیق ترسیم شدهاند. حسین محجوبی به غیر از اینکه با استفاده از عنصر اسب حس زیباییشناسی، حرکت، پویایی و ریتم را در ذهن بیننده ایجاد میکند، و ویژگیهای نمادین اسب در فرهنگ ایران را هم به نمایش میگذارد. اسب در فرهنگ ایران نماد حرکت، قدرت و انرژی حیات است و در بیشتر فرهنگها نماد قدرت ماورایی به شمار میآید. اسب در فرهنگ ایران باستان پیوند ناگسستنی با زندگی انسان دارد و بیشتر اسمهای اشخاص یا مکانها با پیشوند و پسوند «اَسب» یا «آسب» مشخص شده است؛ که با مطالعه شاهنامه با بیشتر این اسامی آشنا میشویم. در متون کهن آمده که وقتی بودا قصر را ترک کرده سوار بر اسب بوده، اسب با حرکت با خورشید باستانی در ارتباط بوده، چهارسوار سرنوشت در تمامی فرهنگها با ویژگیهای خاص فرهنگی وجود دارد.در منظرههای حسین محجوبی هیچ گونه عنصر سختی همچون صخره و سنگ در آثار دیده نمیشود، همه چیز لطیف و با بافت گیاهی پوشیده شده است. جهانی که محجوبی خلق میکند جهانی است خیال انگیز که یاد اسطورهها و افسانهها را زنده میکند، اسطورهها و افسانههایی از ایران باستان که زمین و آسمان را خلق میکنند و خود ناظر بر آن هستند. در منظرههایی که آسمان شکاف خورده و نور از روزنههای ابرها به زمین میرسد احساس وجود یک خالق پر عظمت را به بیننده میدهد. دشتهایی که هیچ فیگور انسانی در آن دیده نمیشود انگار هنوز دست بشر به طبیعت آرمانی که در ذهن محجوبی نقش بسته نرسیده و سالم و دست نخورده باقی مانده است.
در گفتگو زیر حسین محجوبی رمز و راز زیبای خود را برای ما فاش میکند.
علی نورپور: ایده و تفکری که مجموعهی «درختها واسبها» از آن به وجود آمده و این عشق و علاقهی شما از طبیعت از کجا سرچشمه میگیرد؟
حسین محجوبی: سالهاست که من در نقاشی از عناصر طبیعت استفاده میکنم و بیشتر سوژههایم درخت و اسب هستند. من این نمادها را بدون فکر انتخاب نکردهام! درخت را نماد حیات و زندگی و از اسب به عنوان نماد انرژی در کارهایم استفاده میکنم و سالهاست که در طراحی فضای سبز و پارک سازی تجربه دارم و درک عمیقی از این عناصر به دست آوردهام. طبیعت، درخت، گل و گیاهان و جانوران نقش بسیار مهمی در زندگی انسان و کره زمین دارند و انسان چطور! با تمامی امکاناتی که در دست دارد همه چیز را نابود میکند، مخصوصاً در ۳۰ یا ۴۰ سال اخیر با تغییر سبک زندگی، انسان هر طور که دلش بخواهد با این زندگی رفتار کرده است. هدف اصلی من از نقاشی، اعتراض به انسان است. چرا؟! مگر انسان چقدر میخواهد در این کره خاکی زندگی کند؟! اگر انسان در بزرگترین مقام منزلت هم باشد باز از این دنیا خواهد رفت، حتی اگر کارهای ماندگار خوبی هم انجام دهد و ماندگار باشد باز میمیرد. انسان جایگاه خاصی بر روی کره زمین دارد و خداوند انسان را به نوعی به عنوان اشرف مخلوقات آفریده و مغزش طوری خلق شده که توانایی انجام کارهای شگفتانگیزی را دارد مانند اختراعات، ساختمانها، تکنولوژی و… تمامی این دستاوردها را انسان از طبیعت خود گرفته و من خیلی به این مسئله فکر کردهام و در این چند سال اخیر به این نتیجه رسیدهام که رفتار انسان درست شدنی نیست! و با گفتههای بزرگانی مثل مولانا و غیره متوجه میشویم این رفتارهای ناخوشایند در انسان وجود داشته و با کشف تمام عناصر و قوانین به وسیله انسان باز نتوانسته راز و رمز این جهان را کشف کند و هنوز هرسال چیز جدیدی از جهان خود کشف میکند و هر شاهکاری که انسان به وجود میآورد از طبیعت الهام گرفته است. دیگر به این نتیجه رسیدهام که انسان دیگری باید خلق بشود. باید روی ژنهای انسان کار شود، برای مثال از یک پدر و مادر یک بچه مهربان، دست و دلباز، عاشق علم به دنیا میآید و از والدین دیگری بچهای حریص و حسود و … با خلقیات ناخوشایند. آنقدر علم پیشرفت کرده که قبل از به دنیا آمدن یک انسان میتوان پیشبینی کرد که از یک پدر و مادر چه بچهای با چه خلقیاتی بهدنیا میآید، ولی در طبیعت همه چیز پاک و زیباست. مثلاً وقتی یک گنجشک به بچهاش پرواز یاد میدهد همه چیز به او کمک میکند که چطور پرواز یاد بگیرد.
علی نورپور: پس به گونهای دیگر میتوان گفت که شما حقیقت زندگی را در طبیعت میبیند؟
حسین محجوبی: بله دقیقاً، در طبیعت و فضاهایی که من ساختهام، همه چیز به صورت زیبا و کامل در آن وجود دارد بدون هیچ زشتی وآلودگی، همه در حالت آسودهای در ارتباط با هم هستند و با هم زندگی میکنند.علی نورپور: انگار یک دنیای ماورایی و طبیعت آرمانی خلق کردهاید!
حسین محجوبی: بله، چرا انسان انقدر ناهنجاری به وجود آورده! چرا انقدر کشت وکشتار به راه انداخته!
من تقریباً ۴۰ سال پیش تابلویی نقاشی کردهام که زمین ۶ میلیارد جمعیت داشت با نام «دنیای محجوبی» همه چیز آرام، همه موجودات با آسودگی زندگی میکردند و انسان در این تابلو وجود ندارد. انسان باعث شده که طبیعت غیرعادی بشود، انگار انسان سیر شدنی نیست.
علی نورپور: نقش اسب در آثارتان بسیار پررنگ است با حالتها و رنگهای مختلف. دلیل استفاده از آن چیست؟
حسین محجوبی: اسب یکی از سمبلهای مهم تابلوهایم است. در عصر ما اسب از زندگی حذف شده و جای آن را ماشینها گرفتهاند و از ابتدا این امر با این حیوان رابطه عمیقی داشت. با مطالعه تاریخ تمدن بشر در این سرزمین متوجه شدم اسب در فرهنگ ما جایگاه خاصی دارد، مثلاً بیشتر اسطورهها سوار بر اسب هستند یا دارای یک اسب خاص، اسبها در اساطیر یا متنهای آیینی و نمادین یکی از عناصر مهم طبیعت هستند و با طبیعت ارتباط دارند.علی نورپور: در آثاری میبینم که چهار اسب به صورت نمادین کارشدهاند، نماد خاصی هستند؟
حسین محجوبی: ریشه فرهنگی دارند. چهار اسب سفید نماد: باران، ابر، تگرگ و باد هستند، یا چهار سوار سرنوشت که در آثارم این چهار اسب را با یکدیگر نقاشی کردهام.
علی نورپور: فکرمیکنم رابطهی نزدیک وعمیقی با درختان و گیاهان دارید؟
حسین محجوبی: من در لاهیجان به دنیا آمدم. طبیعت و اقلیم آنجا در وجودم هست، مخصوصاً این نوع درختان بلند که در آنجا بسیار فراوان هستند. درخت همیشه در اختیار انسان بوده و هست؛ در موقع حیاتش که زیبایی و اکسیژن و … تأثیرات خود را دارد تا موقعی که بسوزد و گرما و انرژی به انسان بدهد، و در پایان خاکستری بشود که موادی ارزشمند و مفید برای خاک و طبیعت است و به چرخه کمک میکند. به غیر از این، درخت نماد باارزشی در ایران است؛ نماد زندگی، سرسبزی. برای مثال در گذشته وقتی کودکی به دنیا میآمد برای خوش یومنی به وقت به دنیا آمدنش درختی میکاشتند و یا مسئلهی دخیل بستن به دلیل ارزشمند بودن این موجود میباشد.علی نورپور: با مطالعهی گذشته شما فعالیتهای زیادی در زمینه طراحی پارک و فضای سبز به چشم ما میخورد، حتی مهمترین فضاهای سبزی که هم اکنون جزء بهترین فضاهای سبز ایران به شمار میرود و نسل جدید هم با آن ارتباط برقرار میکند. چه نکاتی در طراحی و اجرای این فضاها وجود دارد که جذاب و موفق هستند؟
حسین محجوبی: در طراحی این پارکها مثلاً پارک ساعی که سال۱۳۴۲ طراحی شده تماماً سعی شده از عناصر فضای شهری استفاده نشود. برای مثال ما در فضای شهری، بینهایت با پله مواجه هستیم که در این فضا پله حذف شده است؛ هم طبیعیتر است و هم برای سهولت عبور و مرور کودکان و سالمندان عقلانیتر. در تمامی نقاط از پوششهای گیاهی مختلف استفاده شده، چون در طبیعت تنوع پوشش گیاهی متنوع است. درختانی انتخاب شده که تا ارتفاع زیادی رشد میکنند. همه عناصر نرم هستند، از عناصری که حس خشن و نوک تیز دارند در این مکانها استفاده نشده است؛ و در طراحیهای کلی فضا از حرکت اسپیرال استفاده کردم که باز در هنر ایران در هر شاخهای استفاده شده است.علی نورپور: با بررسی تابلوهای شما از نظر فرم، قلمگیری، ترکیببندی و یا وجود خوشنویسی درآنها حسی از نقاشی ایرانی به بیننده منتقل میشود، کدام یک از دورههای هنر ایرانی یا کدام یک از هنرمندان ایران الهامبخش آثار شما هستند؟
حسین محجوبی: چندین سال روی هنر ایران و دورههای مختلف مطالعه داشتهام، مکتبهای نقاشی ایرانی دوره صفویه در آثارم تأثیرگذار بوده است؛ یا هنرمندانی که اسب در آثارشان وجود دارد، مانند معین مصور یا شیوه رضا عباسی و اینکه هنر نقاشی ایران تماماً از عناصر طبیعی تشکیل شده، از نظر ترکیببندی و خطوط اسپیرال همه تحت تأثیر هنر ایرانی است.
مصاحبههای دیگر را در لینکهای زیر دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
منتقد هنر و نقد هنری در هزار کلمه
منتقد هنر و نقد هنری در ۱۰۰۰ کلمه گفتگو با مارگارت سندل سردبیر منتقدین مجله چهار ستون چرا مجله چهار ستون شبیه به جعبهای از شکلات گودیوا (شکلاتی بلژیکی) است. سایت تندیس ترجمه یاسمن نوذری در دورانی که افراد زیادی ادعای همهچیزدانی میکنند و خوانندگان عجول شدهاند، جسارت زیادی میخواهد که کسی مجله ای را تماما به نقد اختصاص بدهد. با این وجود، مارگارت سندل Margaret Sundell، همین کار را با مجله آنلاین خود به نام “چهارستون” یا ۴Columns کرده است […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
ترانه صادقیان نقاشی که تعامل فرهنگی را هدف قرار داده است
ترانه صادقیان نقاشی که تعامل فرهنگی را هدف قرار داده است گفتوگوی ترانه صادقیان با مریم روشن فکر سایت تندیس مصاحبه کننده مریم روشن فکر تنظیم کننده: دینا صنیعی اگر میخواهیم نقاش ایرانی باشیم باید روی بخشی از خاکمان بایستیم و با آدمها و مناظرش ارتباط برقرار کنیم. اولین سفر من پارسال آغاز شد و متوجه شدم چقدر لازم بوده است؛ چون به غیر از تهران در بقیه شهرها معمولاً این اتفاقات نمیافتد و از نظر فرهنگی محروم هستند، به خصوص […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
جایگاه کیوریتیال در ایران کجاست
سایت تندیس مصاحبه کننده پگاه بهروزفر
پگاه بهروزفر پژوهشگر و هنربان حوزه تجسمی است، او مجموعه نمایشگاههایی را در حوزه عکس در گالریهای مختلف برگزار نموده و نزدیک به یک سال است که با سایت تندیس در حوزه پژوهش و هنربانی همکاری میکند.