نمایشگاه نقاشی واریانس سامان فرهنگی در گالری دید
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
ابداعات و ارزشهای جسورانه در هنر مدرن به شکل وسیعی ظهور کرده و پذیرفته شده است. اینکه هنرمندان به ظاهر طبیعت اکتفا نکنند حاصل جریانهای متفاوتی است؛ که عمدهی آن، توجه انسان به چگونگی روند آنچه در ذهن رخ میدهد است بخصوص در این برههی تاریخی…
حکم قدیمی که نقاشان هرآنچه را که میبینند باید بکشند، در خود دارای تناقضی است. نقاشان هرچه بیشتر در طبیعت غور کردند چیزی بیش از ظاهر و روابط واقعگرایانهی از پیش تعیین شده را در ذهن دیدند.
ذهن انسان آنچه را که در گذشته تجربه کرده میفهمد، پس تکلیف امر والا و خلاق چه میشود. چیزی که ما آن را هنوز ندیدهایم و برای بار اول مشاهده میکنیم چه حسی در ما ایجاد میکند. تغییر فرم لباسها و ساختمانها، ماشینها و کارکردها همگی این حس را ایجاد میکنند؛ وقتی برای بار اول با دستگاه موبایل برخورد کردیم و یا با موتور سه چرخه و یا ماشینی گرد و منحنی همینطور. تمایز یک ماشین مدل دههی شصت با دههی نود در چیست؟
اینها همگی حاصل استقرار و عبور از ترسِ مواجه شدن با اشیا و چیزهای جدید است؛ آنچه ذهن تابه حال با آن برخورد نکرده است.
ما به یاد داریم که چگونه نقاشان اولیه برای کشیدن چهره از یک سری شکلهای ساده بهره میبردند و بعدها هنرمندان قدیم به جای آنکه از روی صورت واقعی شبیهسازی کنند، از دیدههای خود پیروی نمیکردند، بلکه پیرو داشتههای خود بودند. حضور رستم در نگارههای ما با علائمی تشخیص داده میشود؛ اسب سفید، پوست و کلاه شاخ دار و غیره که اشاره به ذات شخصیت رستم دارد، نه فرم دماغ، دهان و صورت او.
روایت داستانها و ابراز اندیشهها، منطق نقاشان قدیم بود؛ باوجود بازنمایی دقیق و خلق پرسپکتیو و دستگاه عکاسی در دوران رنسانس به بعد صورت ظاهرجهان عین به عین بازسازی گردید و نقاشان پس از این، بعداً به قراردادهای قوانین تصویری طبیعت توجه کردند. آنچه امروز مبانی بصری جهان مدرن نامیده میشود و سعی کردهاند از شکلها و فرمهای فراگرفته خود در برابر بیان مفاهیم انتزاعی مانند: خشم، محبت، اندیشه و یا تضاد بهره ببرند.
این هفته نمایشگاهی از آثار مدرن و فرمگرا در گالری دید برپا گردیده است. هنرمند جوان سامان فرهنگی با ارایه آثار خود سعی در واکاوی مفهوم تضاد و تعدد دارد.
شانزده تابلو با تکنیک میکس مدیا در ابعاد متفاوت ۴۵×۵۰ تا ۱۲۰×۸۰ سانتیمتر در این کارنما به معرض دید درآمده است.
آثار فرهنگی عمدتاً روی بوم و یا کاغذ عکاسی ابریشمی کار شدهاند. خود او که عکاس و نقاش است؛ نقاشی را در دانشگاه آموخته و سعی دارد تکنیک خود را در مدیای نقاشی گسترش دهد.
تعدد تکنیکهای بهکاررفته در آثار گواه از جریانی تجربهگرا دارد، که همین امر انسجام یک نمایشگاه انفرادی را زیر سؤال خواهد برد.
مشخصاً روند رشد هنرمند در آثارش، سرعت و قابلیت بسیاری را نمایان میکند، بهخصوص برتری آثار روی کاغذ وی، اما این رشد در چه جهتی شکل میگیرد؟
در تطابق بیانیه هنرمند با رفتار بصری حاکم در هنر معاصر، تلاشی را در جهت هماهنگ کردن عمل شخصی نقاشی فرهنگی با مفاهیم پایه ای در هنر هستیم، بهقولی تقدم نقاشی بر نیت هنرمند در ارایه بیانیه مشهود است. جملات شاعرانه وسمبولیک نوشته شده در بیانیه مالامال از کنایهها و صنایم تشبیهی ادبی است؛ آنچنان که میگوید: «پردهی سفید نقاشی چون آبگینهای زنگار گرفته و یا برکه زلال است؛ که هجمهی تصاویر منکسر در آن به وحدت همنشینی رنگ و فرمها میرسند.»
آیا این روزها داشتن ابهام و شفاف نبودن رویکرد یک اتفاق هنری، کمکی به گسترش مخاطبان آن میکند؟ انتخاب سوژهی بیانیه ظاهراً از روی اجبار صورت گرفته است. تضاد به نوعی اصلیترین پایه هر کنش و عمل انسانی است که در نقاشی هم مشهود است. در اینجا بهسختی میتوان ادلهای برای وجود نیت از پیش تعیین شدهای دال بر بررسی مفهوم تضاد در آثار فرهنگی مشاهده کرد. صرفاً اتکا به استفاده از کاردک، خراش وپاچش و ریزش رنگ نمیتواند عاملی برای بررسی تضاد در اثر هنری باشد. این رویکردی عملی است و نه نظری. نقطهی عزیمت هر هنرمندی از طبیعت است؛ در بسیاری از آثار فرهنگی ، هندسه پنهان در روابط عناصر بصری گواهِ استفاده از فضای منظرهنگارانهای است که با قرار دادن نقطهی دید روی خط میانیِ تابلو نقاشی، سعی در ایجاد عمق دارد.
در این نمایشگاه هستیشناسی هنرمند استوار بر اغتشاش در زمان معاصر است. استفاده از عنوان بیانگرا و یا اکسپرسیونیسم در این آثار شاید کاملاً مناسب نباشد، اما برچسب مفیدی است که امکان دستهبندی آثار هنرمند را فراهم میآورد، و تکیهگاه زیباییشناسی او را به هنرمندان گذشته بهوضوح نشان میدهد.
هنرمندان امروز چه خوب و چه بد نیازمند ابداع و ابتکار هستند، همراه با دقت در ارایه هنرشان. در این کارنما عدم وجود بیوگرافی در بروشور نمایشگاه، دستهبندی و بررسی تک تک آثار، توضیحات مناسب و دقیق روی لیبل تابلوها همگی کمبودهایی است که تلاش گالری و هنرمند را خدشهدار میکند.
عکس: محدثه شادمهر
نمایشگاه نقاشی واریانس سامان فرهنگی در گالری دید
نقد نمایشگاه دیگر به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
رضا دوست | نقد نمایشگاه نقاشی برای رنگها
رضا دوست | نقد نمایشگاه نقاشی برای رنگها نمایشگاه آتلیه به مثابه پرتره در گالری هما سایت تندیس قلم جاوید رمضانی نقاشی برای رنگها رهیافت هنر جدید در تقابل با هنر بومی و سنتی، فراخواندن اندیشه و فردیت برای ایجاد تغییر است. این تغییر در بافت اندیشهی فکری غرب و شرق نمادی از عصر جدید به شمار میرود. نقاشان متولد دههی چهل و پنجاه شمسی بار این تغییر را در طوفانهای اجتماعی بر دوش کشیدند؛ آنانی که در میان تحصیل […]