ویدیو آرت چگونه به هنرهای زیبا راه یافت
ظهور ویدیو
خلاصه کتاب جهانی شدن و هنر جدید | قسمت دوم
نوشته ادوارد لوسی اسمیت | ترجمه دکتر سمیع آذر | نشر نظر
سایت تندیس تلخیص مهدیه شادمهر
از دههی۱۹۶۰ رسانهی جدید ویدیو موضوع بسیار بحثبرانگیزی در هنر معاصر بوده است. در طول چهل سال گذشته هنرمندان پیشرو دسترسی مستقیمی به فناوریهای بسیار پیشرفته داشتهاند.
این رسانه در واقع بیشتر در خدمت فعالیت تجاری و استودیوهای تبلیغاتی بوده است. ورود دوربین ویدیویی، عکاسی و پولاروید به بازار موهبتی دلپذیر بود.ضبط و تماشای خصوصیترین لحظات زندگی شخصی و خانوادگی همساز با فضای خاص آزادیهای جنسی و اعتراضات سیاسی توجه و تمرکز هنرمندان را به خود جلب کرد.
آهنگ اصلی عنوان فیلم هنرمند تجربهگرا، ویتوا کونچی بر مبنای نمایش دوربین مخفی تهیه شده، او در فیلمش روی زمین دراز کشیده و در نمایی بسیار نزدیک از بینندههای ناشناس درخواست میکند که به تصویر او ملحق شوند. سپس پیوسته تکرار میکند: «من شما را به درون خود فرا میخوانم.»
هنرمندان چینی هنگکنگ، کارهای ویدیویی خود را در هر جایی که حتی فاقد دیوارهای نمایشگاهی مرسوم است به نمایش میگذارند.
هنرمندانی که به هر علت نسبت به جامعهی خود در تبعید بهسر میبرند. همانند آنا من دیتا (۱۹۴۸-۱۳۸۵ کوبا)، مونا حاتوم (۱۹۵۲ لبنان) و شیرین نشاط (۱۹۵۷، ایران) بارها از ویدیو برای توصیف احساس خود نسبت به وضعیتشان و آنچه در وطنشان رخ میدهد، استفاده کردهاند.ویدیو آرت اگرچه با خصومت تلخی که با فرهنگ مصرفی حاکم دارد، به دستاوردهایش نیز وابسته است.
در نخستین گامهای ویدیو آرت، اد امشویلر تکنیک جدیدی از انیمیشن کامپیوتری را ساخت که بعدها در فیلمها و کلیپها استفاده شد. کار ویدیوییِ او بهنام «تکوین گرمایی» با موسیقی سینتیسایزر درهم آمیخت، در حالی که مهارتهایی کامپیوتری در آن زمان بسیار غریب بود.
دیری نپایید که در دههی ۱۹۹۰ تعامل ویدیو آرت و فیلم پدیدار شد. مشهورترین آنها نسخهی بسیار آهسته و بیستوچهار ساعتهی آلفرد هیچکاک است که داگلاس گوردین آن را ساخت.
از ویدیوی دیگر کار چهارونیم دقیقهای استیو مککوئین با نام «بیاحساس» را می توان نام برد که از کارهای کمدی و ساکت چهره سنگی باستر کیتون در کشتی بخار بازسازی شده است. نسخهی مککوئین به شیوهی مبالغهآمیزی رجزخوانی علیه نیروی عزم و ارادهی انسان است.
در این شیوه هرچه جریان تصاویر روانتر باشند نوع گفتگو مداومتر است. ویدیو آرت همچنان که امکانات فنی خود را توسعه میداد، خواهان تثبیتکردن خویش در قالب هنرهای زیبا بود و که موجب ساخت اتاقکهای موقتی در موزهها برای نمایش ویدیو شد.
شیوهی دیگر این هنر استفاده از صفحههای وسعت پیداکردهی تلویزیون بود که بهخودی خود بخشی از یک اثر هنری محسوب میشد. مشهورترین هنرمند این تمهید هنرمند کرهای نام جون پیک بود.
دو شگرد کار وی بر این اساس بود که اولاً تصویر تلویزیون را دگرگون میساخت. دوماً با چیدمان تلویزیونها روی هم پیکره میساخت و این نوع شکلسازی او بر سلطهگری تلویزیون در زندگی انسان اشاره دارد.گری هیل هنرمند آمریکایی استفادهی پیچیدهتری از صفحات تلویزیونی کرد. او نخست یک مجسمهساز بود اما در سال ۱۹۷۰ روی تجمع ویدیوها معطوف شد. اثر شاخص او بیایمانی برای مارین متشکل از ۳۰ صفحهی تلویزیونی که حاوی تصاویری از اجزای بدن زن و مرد است بهصورت افقی روی یک تیر در فاصلهی ۲ متری از زمین نصب شدهاند. تدوین اغواکنندهای که تصاویر را درهممیآمیزد تصویر باهمبودن را القا و در همان زمان دریغ داشتن از یکدیگر را به ذهن بیننده تحمیل میکند.در چیدمان دیگر او بهنام کشتی بلند صفحات چندگانهی نمایش ویدیویی بهگونهای چیده شدهاند که با ورود مخاطب به سوی صفحات ماشه کشیده میشود. همچنان که مخاطب حرکت میکند، تصاویر ظاهر و بهسوی او نزدیک میشوند. گویی جملاتی که آشکارا شنیده میشوند را برای او زمزمه میکند. سپس محو شده و از بین میروند. این اثر هیل شباهتهایی با ویدیوهای بیل ویولا دارد.بیل ویولا، بحثبرانگیزترین هنرمند ویدیو آرت، در سال۱۹۹۰ در اثر مشهورش تالار نجواها تماشاگران را از یک اتاق تاریک و طولانی که دو طرفش پردههای نمایش ویدیو قرار دارد عبور میدهد. موضوع این اثر ویولا نیز توهم زندگی تحت فشار است.
یکی از علتهای شهرت ویولا توانایی او در احضار عوالم مذهبی و شبهمذهبی ذهنی بود. فرستاده، معروفترین اثر ویدیویی او، نخستین بار در کلیسای جامع دورهام نمایش داده شد. در این اثر مرد برهنهای آهسته از سطح آب بالا آمده و دوباره زیر آب میرود. این اثر بهعنوان استعارهای از تکرار پایانناپذیر مرگ و زندگی تلقی میشود.همانند کارهای هیل و ویولا در ایتالیا گروهی بهنام کارگاه آبی تشکیل شد. کارگاه آبی محیطی حساس را میآفرید. هیل، ویولا و کارگاه آبی با وجود تفاوتهای بدیهی که در کارشان دیده میشود، نقاط مشترکی دارند. آنها ذائقهای امروزین را همچون طبعی جادویی بهوجود آوردند که باعث تمایز کارشان با آثار نسل اول هنرمندان ویدیو شده است.
قسمت اول این پرونده را در لینک زیر بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
خلاصه کتاب جهانی شدن و هنر جدید
خلاصه کتاب جهانی شدن و هنر جدید مفاهیم و رویکردها در آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم قسمت اول: جهانی شدن ادوارد لوسی اسمیت | ترجمه: دکتر علیرضا سمیع آذر | نشر نظر سایت تندیس تلخیص مهدیه شادمهر آخرین دهههای قرن بیستم تحولاتی عمیق در مفهوم هنر و ساختار زیبایی را شاهد بود و ابزارها و روشهای جدیدی را تجربه کرد. مهمترین خصیصهی هنر این قرن وجه تجربی آن است که از نوعی تعامل بین نوآوریها و نهادهای نوین سرچشمه میگیرد. […]