تأثیر رنسانس در نقاشی | خلاصه کتاب در جستجوی زبان نو
قسمت دوم: بستر شکل گیری هنر در دوران رنسانس
تألیف روئین پاکباز | انتشارات نگاه
سایت تندیس تلخیص دینا صنیعی
نقاش اروپایی حدود پنج قرن طبیعت را الگو قرار داده بود و هدفش آن بود که تماشاگر را با دنیایی مشابه با جهان مرئی روبرو کند، و برای تحقق یافتن این هدف از شگردهای فنی مدد میگرفت که به عنوان میثاقهای ارزنده (سنت بزرگ) شناخته میشدند. روند تاریخی سنت بزرگ که در قرن چهاردهم و پانزدهم شالوده آن ریخته شد، در سدههای شانزدهم و هفدهم انبساط و استحکام یافت و در سده هجدهم مورد توضیح و تفسیر قرار گرفت. اما در سده نوزدهم پایههایش به سستی گرایید و در قرن بیستم به کلی فرو ریخت. تاریخ نویسان ایتالیا را مهد رنسانس میدانند، شهر فلورانس، ونیز و رم در این عصر از لحاظ تاریخی به رنسانس پیشین (۱۴۲۰-۱۵۰۰)، رنسانس پیشرفته یا مرحله اوج رنسانس، و رنسانس پسین (۱۶۰۰-۱۵۲۰) تقسیم میشوند. بهطور کلی رنسانس پدیده تاریخی اروپا بوده است. انسان رنسانسی برخلاف انسان قرون وسطایی درکی روشنتر و واقعیتر دارد و گذشته را به خوبی واکاوی میکند. نخستین کسی که مفهوم نوزایی هنر را مطرح کرد، لرنتسو گیبرتی (Lorenzo Ghiberti ( معمار و هنرمند ایتالیایی بود، او و هنرمندانی که در پی او آمدند، مکتبی را در تفکر اروپایی پدید آوردند که اصالت انسان یا اومانیسم نام گرفت. فیلسوفان سدهی یازدهم تا چهاردهم میکوشیدند امکان معرفت بر طبیعت را اثبات کنند. نکتهی بارز رنسانس این بود که اثر هنری به منزله مطالعه و بررسی طبیعت تلقی میشد. جتو Jeeto از نقاشان مکتب فلورانس و سنتگذار نقاشی اروپا به شمار میرود که به اصول سه بعد نمایی در نقاشی وقوف یافت. لئون باتیستا آلبرتی هنرمند و نظریهپرداز فلورانسی سدهی پانزدهم معتقد است؛ تنها دنیای قابل رؤیت برای هنرمند اهمیت دارد. بدینسان هنرمند بیش از پیش بهطور مشخص و آگاهانه بازنمایی دنیای تجربه شده را هدف میگیرد. از این رو مطالعه طبیعت و مطالعه عصر باستان برای نخستین پژوهندگان انسانگرا یکسان میشود. این باستانگرایی تقریباً همه هنرمندان قرن پانزدهم را تحت تأثیر قرار میدهد.تفاوت هنر ایتالیا و هنر فلاندر (دو مرکز شکل گیری رنسانس) بین دو روش تجربی و علمی در سنت هنر اروپاست. راجر فرای (۱۹۳۴-۱۸۶۶) منتقد هنری و نقاش انگلیسی در کتاب خود (نکات برجسته دانش نوین) مینویسد؛ هنرمند ملزم بود از طریق نظم خود بر بیننده اثر بگذارد. نقاشی که میخواست جهان سه بعدی را روی سطح دوبعدی بازنمایی کند، باید راه حلی مییافت که این راه حل، ژرف نمایی (پرسپکتیو تک نقطهای) نام گرفت. این روش ریاضی بصری را ابتدا فیلیپو برونلسکی Filippo Brunelleschi معمار و پیکره تراش فلورانسی ابداع کرد. انگیزه او تبیین معقول عناصر معماری در فضا بود ولی به زودی نقاشان ایتالیایی سده پانزدهم برای بازنمایی عینی فضا این روش را به کار بستند. اینگونه بود که نقاشی به عنوان توصیف لحظهای که نتیجه روندی از اتفاقات پیشین بود در نظر گرفته شد. از سوی دیگر بازنمایی به مدد پرسپکتیو، شرایط را برای وحدت کامل زمان و مکان به وجود آورد و بدینگونه حذف عناصر زاید را مجاز میدانست. در فلاندر آثار یان وان ایک (۱۴۴۱-۱۳۸۵) مفهوم فضا را کاملاً در تقابل با مفهوم فضا نزد نقاش ایتالیایی معاصرش مازاتچو Masaccio مطرح کرد، ولی نظیر همان تابلو (ستایش بره مقدس) در اینگونه نقاشیها ژرفنمایی محدودیتی برای اندازه شکل اشخاص و اشیا قائل نیست؛ سطوح یا پلانهای متمایز، خطها و نقطههای گریز و تلاقی وجود ندارند و رنگها بر حسب وضعیت اشیا در فضا تغییر نمیکنند. هر نقطه از این فضای ممتد از لحاظ ارزش یکسان است. روند کلی تحول نقاشان قرن پانزدهم نمایشگر تأثیرات متقابلی بود که دیدگاههای هنرمندان شمال و جنوب را همگونتر میکرد و در عین حال مبین حرکتی بود که از طبیعت گرایی به سوی کلاسیک گرایی جریان داشت. در میانه سده پانزدهم، نقاشان فلورانسی با این مسئله روبرو بودند که چگونه میتوان فضای آرمانی را با فضای تجربی آشتی داد. پیرو دلا فرانچسکا Piero Della Francesca ترکیب نور و رنگ را تحقق بخشید، و نقاشان را راه گریزی نبود، که از مفهوم فضا به طریق پرسپکتیو سرباز زنند و این راهی بود که ساندرو بوتیچلی (۱۵۱۰-۱۴۴۵) برمیگزیند و یا مسئله فضا را به طرزی کاملاً متفاوت مورد تجزیه تحلیل تجربی قرار میدهند و این کاری بود که لئوناردو ۱۵۱۹-۱۴۲۵ از عهدهاش برآمد.
قسمت قبلی این پرونده را در لینک زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
هنر نقاشی در عصر جدید | خلاصه کتاب در جستجوی زبان نو
سایت تندیس تلخیص دینا صنیعی
مرور پرونده های سال ۹۶
دینا صنیعی نقاش و عکاس است، او تا کنون در بیش از ۴ نمایشگاه گروهی شرکت داشته و بیش از یک سال است در زمنیه تلخیص کتاب، تنظیم و تهیه گفتگوها با سایت تندیس همکاری دارد.