آثار منصور قندریز | میراث مکشوفهای در گالری فردا
نقد نمایشگاه
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
گالری فردا در روندی ادامه دار اقدام به نمایش نادیدههایی از اساتید و بزرگان هنر ایران کردهاست. پیش از این در نمایشگاهی با عنوان از طراحی تا نقاشی به نمایش آثار فرامرز پیلارام پرداخته و اینک در تازهترین نمایشگاه خود، آثار منصور قندریز را به تماشا گذاشتهاست.
منصور قندریز متولد ۱۳۱۴ در تبریز است، دانشآموخته دانشکده هنرهای تزئینی تهران است، یکی از فعالان جنبش سقاخانه و یکی از افرادیست که در ۱۳۴۳یکی از اولین نگارخانههای ایران را بنا نهاد. تالار ایران با همکاری جمعی از دانشجویان آن زمان و بزرگان امروز، مانند منصور قندریز، مرتضی ممیز، سیروس مالک، قباد شیوا، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی، محمدرضا جودت، فرشید مثقالی، روئین پاکباز، هادی هزاوهای و محمد محلاتی ، بنیانگذارده شد و هنرمندان دیگری نیز در سالهای بعد به آن پیوستند. این نگارخانه پس از فوت نابه هنگام قندریز در ۱۳۴۴ به نام او نامگذاری شد و از آن پس تا سال ۱۳۵۷ به نام تالار قندریز شناخته شد.
این مجموعه یکی از موثرترین و نقاط عطف در هنر مدرن ایران محسوب میگردد، کمااینکه جنبش سقاخانه که بعدها به یکی از شاخصههای هنر مدرن ایران بدل شد در این مجموعه ریشههای قوی دارد. هرچند قندریز با این جنبش همراه بود اما در آن محدود نماند. مورخین هنر ایران، مانند روئین پاکباز عقیده دارند که قندریز هرچند در مکتب سقاخانه حضور داشت، اما خاستگاههای هنر او ربطی به مکتب سقاخانه ندارد. عدم تکیه بر نقشمایههای سنتی قجری و تکنیکهای تزئینی، آثار قندریز را از سایر هنرمندان این مکتب جدا میکند.
قندریز در طی سالیان کوتاه عمر خویش، هنرمندی خلاق بود و آثار به جا مانده از او بر این مطلب گواهی میدهند. همچنین نوگرایی و جستجو را میتوان در آثار او دید. او از نقشمایههای بدوی بیش از هر چیز در آثارش کمک میگیرد که فیالواقع بیسرزمین هستند و به کل بشریت تعلق دارند به همین خاطر هم شاید آثار قندریز کمتر از سایر هنرمندان مکتب سقاخانه در نسلهای بعدی کپی شد.
او آثار ش را با ترکیببندیهای مستحکم و ساختارگرایانه در کنار فرماهای هندسی پایه میآفریند، مربع و دایره از مهمترین فرمهای مورد علاقه قندریز محسوب میگردند و او جهان تصویرهایش را با نظمی بدوی و مخصوص به خود شکل میدهد، نگاهی که در آثار زنده رودی از فرهنگ طلسمها و خرافات فرهنگ عامه ایرانی الهام گرفته شدهاست، اما در مورد قندریز شخصیتر و کمتر اجتماعی است. در برخی از آثار قندریز طرحوارههایی همانند صنایع دستی ایرانی مانند قفلها را میتوان بازشناخت اما، به طور کلی نگاه قندریز به سمت درون فرهنگ روستایی و خام است تا تزئینات موجود در آلات و ادوات مناسک مذهبی آنگونه که بیشتر اعضای جنبش سقاخانه از آن بهره میبرند.
هرچند بیشتر آثار مشهور قندریز به هنر انتزاعی تعلق دارند، اما او در کارنامه خود آثار فیگوراتیو زیادی نیز دارد که در درجه اهمیت کمتری قرار دارند، اما بر نگاه بدوی پسندانه او گواهی میدهند و حضور فیگورهای ساده شده در آثار چاپیاش را معنا دار میکنند.
در نمایشگاه حاضر در گالری فردا، بیش از مواجهه با آثار مشهور قندریز، به سیاق مجموعههای حاشیهای، با طراحیها، چاپها و چند نقاشی رئال مواجه میشویم که کمتر زیر عنوان قندریز دیدهشدهاند. آثاری که پشت پرده یک هنرمند را نشان میدهند. مجموعه طراحیهای او از کبوترها و بزها، که اوراق یک دفتر مکشوفه هستند، در قابهایی دو طرفه بر دیوار قرار گرفتهاند به نحوی که میتوان در میان آن قدم زد و پشت و روی طرح را دید. جایی که قدرت نقاش در طراحی خطی و رابطه هنر او با هنر هنری ماتیس آشکار میشود.
از نقاط برجسته دیگر این نمایشگاه ارائه کلیشههای چاپ اوست، سه کلیشه دیده نشده که روی لینولئوم حکاکی شدهاند. تعدادی از آثار چاپ دستی قندریز نیز در نمایشگاه حضور دارند، آثاری که ریشه نقاشیهای رنگ و روغن او در ابعاد بزرگ را میتوان در آن جستجو کرد، بافتی که از رد کنده کاری مغار بر تصویر باقی میماند و مانند موتیفی تزئینی در سرتاسر آن تکرار میشود و به بستر تصویر فضا میدهد.
از آثار فیگوراتیو قندریز در این نمایشگاه چیزی به چشم نمیخورد و تنها دو تابلو رنگی از طبیعت بیجان حضور دارند که دو نقش از یک مدل هستند. در این نمایشگاه همچنین طراحیهایی از نگارگری نیز وجود دارد و به مطالعه او بر نگارگری ایرانی صحه میگذارند.
به طور کلی این نمایشگاه ۲۸ اثر از قندریز را گردآوری کرده و به نمایش گذاشته است که محصول طول دوران کاری او میباشند و کارهایی از سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۴ سال مرگ قندریز را شامل میشوند. همچنین آثاری از این دست پیش از این کمتر از قندریز دیده شده بود و غیر از وجوه هنری، نمایشگاههای این چنینی دارای سویه پژوهشی نیز میباشند و برای پژوهشگران تاریخ هنر معاصر ایران گنجینهای ارزشمند به حساب میآیند.
گالری فردا هرچند بر خلاف نامش، در حوزه دیروزِ هنر ایران نمایشگاههای مفیدی را پیش چشم مخاطبین قرار میدهد و به گردآوری و نمایش آثاری از چهرههای شاخص هنر میپردازد که کمتر پیش از این دیده شدهاند و امید است این روند ادامه داشته باشد.
نقد نمایشگاه قبل به قلم مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
محمد صادق نیک نهاد | نقدی بر نمایشگاه عکس مکاشفه در گالری گلستان
نقدی بر نمایشگاه عکس مکاشفه محمد صادق نیک نهاد، گالری گلستان به غایت رساندن کیفیت لحظه حال سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر محمد صادق نیک نهاد متولد ۱۳۵۵، عکاس میلیونی و جزو معدود افرادی است که به قیمتی بالای پنجاه میلیون تومان در ایران موفق به فروش عکس شده است. او مجموعه جدیدی از آثارش با عنوان «مکاشفه» را به گالری گلستان آورده و برای نمایش ارایه داده است. محمد صادق نیک نهاد در آثاری زیبا با رنگآمیزی بدیع، […]