پائو بوسکاتو | غریزه یا عقلانیت کدام یک در عکاسی خیابانی برتر است
آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید | قسمت اول
سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش
پائو بوسکاتو Pau Buscató
عکاسی خیابانی شاخهای از عکاسی مستند بوده که انسان را به عنوان موضوع اصلی عکس مورد توجه قرار میدهد. ثبت لحظات حضور انسان در محیط، گاه مبهم و غیر قابل تفسیر و یا حتی سورئال است. روابط میان انسانها با محیط شهری، ناهنجاریهای اجتماعی و… مانند کلماتی هستند که با ترکیب عناصر محیط شهری تبدیل به یک جمله معنادار شده و ماهیت سوژه را دستخوش تغییر میکنند. لحظه قطعی، نیشدار، غیر منتظره، و یا طناز از ویژگیهای عکاسی خیابانی بوده و عکاس را مجاب به تخیل کردن میکند. پائو بوسکاتو با صرف زمان زیاد و پرسه در گوشه کنار شهر سعی بر شکار این لحظات داشته و جزئیات عکس را با استفاده از نگاه طناز خود در کنار هم قرار میدهد.آن ظرافتهایی که ما اغلب در زندگی روزمره شلوغ و خالی از تأمل از آن چشمپوشی میکنیم، دستمایه سوژه عکاسی پائو بوسکاتو عکاس خیابانی اسپانیایی شده است.
عکاسی پائو بسیار باز است و اجازه میدهد تخیل و دریافتهای ناگهانی از محیط او را هدایت کند. او به دنبال آن دسته از جزئیات اتفاقی است که یک رویداد عادی را به یک چیز خارقالعاده تبدیل کند.عکسهای او استیج (صحنهسازی شده) نیستند و معمولاً در محیطهای پر هرج و مرج شهری گرفته شدهاند. او سعی میکند بخشهای کوچکی از ظرافت و طنزی که اغلب در زندگی روزانه اتفاق میافتد را نشان دهد.او میگوید: « رویکرد من به عکاسی خیابانی بسیار شهودی است، و من همیشه ترجیح میدهم کار خودم را برای به ثمر نشستن رها کنم، بدون اینکه جهت خاصی به آن بدهم. من دوست دارم یک اتاق به آن بدهم تا خودش در آن نفس بکشد و رشد ذاتی داشته باشد. این یعنی کارهای من در قالب پروژه یا مجموعه نیست، عکسهای من فقط باید به عنوان یک مجموعه لحظات یخزده و یا یک عکس فوری دیده شوند.یک روش اساسی در دریافت ناگهانی من از محیط وجود دارد که منجر به عکس گرفتن من میشود. این روش کار اغلب این حس را به من منتقل میکند که من هم یکی از تماشاگرها هستم. اما صرف نظر از اینکه غریزه یا عقلانیت کدام یک در عکاسی خیابانی برتر است، عکاسی خیابانی همیشه نیازمند صرف زمان زیاد، کار سخت و طولانی برای جمعآوری قطعات کوچک پازل برای ساخت یک عکس بزرگتری است که هنوز در ذهن من واضح نشده. آیا اصلاً یک تصویر بزرگتر وجود دارد؟یکی از ویژگیهای رایجی که تمام قطعات عکسم را به هم متصل میکند احتمالاً حس سرزندگی و شوخیطبعی است که همیشه در کارهای من حضور دارد. اگرچه عکاسی امر جدی است اما من صرفاً عکاسی خیابانی نمیکنم بلکه آن را بازی میکنم. این برای من یک بازی است، یک بازی که زندگی روزمره را به عنوان یک بوم در نظر گرفته و یک واقعیت انعطاف پذیرتر را ارائه میدهد که البته آشناتر و خارقالعادهتر است. این، تکراری از ماندگاری و صبر و شکیبایی من در جستخیز فریم به فریم و سفر به یک خیابان مشخص، بارها و بارها و روزها پس از روزها، در یک حلقه هیجان انگیز با کمک خلاقیت و شانس نیز هست.شاید بتوان به این گفته ریچارد سندلر مستندساز و عکاس خیابانی اشاره داشت که عکاسی خیابانی بسیار دشوار است. تعداد عکسهای خوبی که که میگیرید در مقایسه با تعداد عکسهای گرفته شده بسیار کم است. من فکر میکنم شما باید خاموش باشید، و اجازه بدهید که درک مستقیم شما از اطراف به طور کامل خودرو شود. حتی زمانیکه خودتان را در موقعیتی قرار میدهید که موضوع واقعاً جالب باشد، هنوز هم دشوار است که تصویر خوبی داشته باشید، چرا که چگونگی قرار دادن موضوع در فریم، خودش به تنهایی یک مسئله بزرگ است. همچنین مردم در حال حرکتاند و چیزها هم حرکت میکنند، بنابراین سازماندهی آنها بسیار دشوار است.
برای همین است که من میگویم عکاسی خیابانی بهترین وسیله برای تسلیم در برابر شهود خویش است. بسیار شبیه مدیتیشن است، بدین معنی که شما در زمان حال قرار گرفته و به آن واکنش نشان میدهید. شخصاً سعی میکنم در زمان گرفتن عکس ذهنم را از افکار فرعی پاک کنم. در بدترین حالت یک تمرین روانشناختی و روانشناسی فوقالعاده است و در بهترین حالت یک تصویر قانع کننده دریافت خواهید کرد.
هنگامیکه شما تصاویر خوبی ثبت نکردید حداقل تجربه بودن در لحظه را در تمام روز داشتهاید و این چیز بسیار خوبی است. و مانند هر فرم هنری دیگر، بر روی شما تمرکز میکند. در قسمت آینده به مواردی خواهیم پرداخت که بوسکاتو در عکاسی خیابانی به آنها تأکید ورزیده است.
پرونده قبلی آشنایی با عکاسان معاصر را در لینک زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
هیرویوکی ماسویاما عکاسی که در زمان سفر میکند
هیرویوکی ماسویاما عکاسی که در زمان سفر میکند آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش هیرویوکی ماسویاما hiroyuki masuyama علاقه هیرویوکی ماسویاما به سفر در زمان باعث شده تا او با دوربین خود دست به نقاشی بزند. او با استفاده از دوربین و بهکارگیری ابزار دیجیتال سعی بر بازنمایی تصاویر نقاشان معروف قرن نوزدهم داشته است. همانگونه که میدانیم عکاسی با پیشرفت روزافزون علم پیشرفت چشمگیری داشته؛ علیالخصوص در زمینههای نرمافزاری به راحتی میتوان […]