منشأ واژه کیوریتور | خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی

منشأ واژه کیوریتور | خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی
بخش سوم

نوشته هانس اولریش اوبریست ــ ترجمه کتایون یوسفی ــ انتشارات حرفه هنرمند

تلخیص: نیلوفر تقی پور


ریشۀ لاتین کلمۀ «Curare» به معنی مراقبت کردن است. در رم باستان «Curatore» خادمِ شهری بود که وظایف پیش پا افتاده اما مهم و ضروری مثل نظارت بر تأسیسات عمومی، گرمابه و فاضلاب را برعهده داشت. در قرون وسطی که بُعد متافیزیکی انسان مورد تأکید قرار گرفت، «Curatus» به مثابه کشیشی بود که از روح انسان مراقبت می‌کرد. تا اواخر قرن هجدهم «Curator» معنای مراقبت از یک بخش موزه را پیدا کرد. در طول اعصار از این ریشه، انواع مختلف مراقبت استنباط شده، اما گونۀ معاصرش همان معنای نیای باستانی را دارد: کاشتن، عمل آوردن، هرس کردن و کمک به مردم برای آنکه زندگی و محیط مشترک‌شان را بهبود دهند.کیوریتور هنر، بخش اصلی میراث یک ملت به حساب می‌آمد و مجموعۀ آن در کنار هم، داستان یک کشور را روایت می‌کند. محافظت از این میراث، مسئولیت اصلی در هنرگردانی است که حرفه‌ای نسبتاً تازه‌ محسوب می‌شود. با گذشت زمان، مجموعۀ موزه باید گسترش یابد و انتخاب کارهای تازه به عهدۀ هنرگردان است. در آخر مشارکت او در تاریخ هنر و تحقیق جدی در آثار هنری کمک می‌کند که دانش را به شیوۀ دانشگاهی مدرن برای دیگران قابل دسترس کند. وظیفۀ راه انداختن نمایشگاه و ترتیب‌دادن آثار در گالری بیش از همه، تعریف‌گر وضعیت امروز شده است و با مراسم فرهنگی مدرنی که نامش را نمایشگاه گذاشتیم گره خورده است.کیوریتور «سبک سالن» نام چیدمانی بود که در آن تابلوها از کف تا سقف آویزان می‌شدند، کمی به پایین مایل بودند تا با چشم بیننده هماهنگ باشند. تأکید این چیدمان بر طبقه‌بندی مکتب‌های نقاشی و موضاعات مشترک بود که به بیننده این امکان را می‌دهد تا روی هر دیوار ده‌ها تابلو را ببیند. هرکدام از تابلوها باید قابی بزرگ می‌داشت تا مرز بین آنها بر روی دیوار مشخص‌تر شود.کیوریتور عصر تازه‌ای از تاریخ هنر، الویت را به سطح تخت نقاشی در ازای عمق تصاویر بازنمایی‌شده می‌داد. تابلوهای نقاشی بزرگ و بزرگ‌تر شدند و سطح بیشتری از دیوار را اشغال کردند و فاصلۀ بین تابلوها افزایش یافت تا هر اثر بدون مزاحمت تابلوی مجاور مشاهده شود. قاب به عنوان ابزار جداسازی تابلوها دیگر ضرورتی نداشت و آنچه اهمیت داشت مواجهه مخاطب و تنها یک اثر بود. حاصل این تغییرات فضای نمایشگاهی خالی و شسته رفته‌ای شد که امروزه آن را به مکعب سفید می‌شناسیم. برایان اُدوهرتی منتقد هنری دربارۀ مکعب سفید می‌نویسد: اتاق آرمانی‌ای سفید که بیش از هر تصویر دیگری صورت مثالی هنر قرن بیستم است؛ گوشه‌ای از قداست کلیسا، شمایی از صحن دادگاه و حالت سحرآمیز آزمایشگاه همراه با طراحیِ به روز، تا بی‌مانند در زیبایی‌شناسی باشد.کیوریتور در دو پروژۀ چیدمان و هنرگردانی مارسل دوشان که یکی ۱۲۰۰ کیسۀ زغال و دیگری یک مایل نخ تمام فضا را مثل تار عنکبوت آذین بسته بود، به عنوان عامل انتقال معنا تلقی شد. آنها نشانه‌هایی برای درک فضای گالری اواخر قرن بیستم را پیش بینی می‌کردند و معنای فضا را بسط دادند.کیوریتور

کیوریتور هرالد زیمان هنرگردان سوییسی، نمایشگاه «اثر هنری جامع» را به عنوان مفهومی اتوپیایی در موزه هنر زوریخ در سال۱۹۸۳ برگزار کرد، که شاهکار مارسل دوشان ( عروس را عزب‌هایش برهنه کردند،حتی) معروف به شیشۀ بزرگ در کنار مجموعۀ متنوعی از آثار هنری در رسانه‌هایی مختلف جای گرفته بود. خود دربارۀ این نمایشگاه می‌گوید: فضایی کوچک با برخی از برترین ژست‌های هنری قرن ما. از نظر او اثر هنری جامع تنها در تخیل می‌توانست وجود داشته‌ باشد که در واقع هرگز محقق نمی‌شود.کیوریتور

کیوریتور زیمان در کاتالوگ نمایشگاه می‌نویسد: اثر هنری جامع باید حاکی از تمایل به ایجاد تصویری جامع از جهان یا دریافت همه جانبۀ آن باشد. او می‌خواست نمایشگاه مسیری خلاف این تمام خواهی را پیش گیرد.کیوریتور
اوبریست دربارۀ نمایشگاه گرایش به سوی اثر هنری جامع می‌نویسد: نمایشگاه تظاهر نمی‌کند که به تنهایی قادر به تولید چیزی ارزشمند است. ناهمگون و با اهمیت بود، اما در عین حال صدای فرهنگی مشخصی را به وضوح می‌شد در آن تشخیص داد.کیوریتور

شماره‌های قبل از خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی را اینجا بخوانید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
هنر تعاملی

هنر تعاملی | مخاطب در مقام یک اجراگر

هنر تعاملی | مخاطب در مقام یک اجراگر خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی| بخش دوم نوشته هانس اولریش اوبریست ــ ترجمه کتایون یوسفی ــ انتشارات حرفه هنرمند تلخیص: نیلوفر تقی پور هانس می‌نویسد که در سال ۱۹۹۳، همراه با کریستین بولتانسکی و برتران لَویه به دنبال هنری بودند که تنها شامل شی نباشد بلکه دستورالعملی برای حاضر کردنش در کار باشد. این نوع از هنر درک سنتی از خلاقیت، تألیف و تفسیر را به چالش می‌کشید و باعث می‌شد بیننده با مشارکت […]

۰ comments

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
شیوه های هنرگردانی

خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر

 خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر بخش اول نوشته هانس اولریش اوبریست| ترجمه کتایون یوسفی | انتشارات حرفه هنرمند  تلخیص نیلوفر تقی پور در سال ۹۶ به خلاصه ۴ قسمت از این کتاب پرداخته شد و همچنان ادامه دارد، لینک قسمت های بعد را در پایین این شماره بخوانید. هانس اولریش اوبریست، کیوریتور آثار هنری، اهل سوئیس است و مقدمۀ کتاب هنرگردانی را با توصیفی از سوئیس شروع می‌کند و از نقاط مثبت و منفی آن می‌نویسد که […]

۰ comments