حفره های چهارگوش فراموشی
نقدی بر نمایشگاه سیاه چاله های زمینه حمید هادی نژاد نگارخانه ثالث
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
گالری ثالث در نمایشگاهی که گذشت، میزبان آثاری از حمید هادینژاد بود. هادینژاد مجموعهای از سیاهچالههای خود را به گالری آورده و بر دیوارها چیدهاست. هنگام مواجهه با آثارش اولین چیزی که دیده میشود، استحکامی ساختاری است که مخاطب را در برابر گریز یا بیتوجهیی فلج میکند. آثار او به معنای واقعی کلمه «چشم-گیر» هستند، خاصه اینکه رشتهای از سیاهی مواج و عمیق را در سرتاسر گالری پخش کردهاست. استفاده هادینژاد از رنگهای درخشان و پرتلالوء و سطوح قوی فام، نه تنها این چالههای سیاه را کنترل نمیکنند بلکه به هر نحو ممکن موجبات قدرت آن را فراهم میآورند.
هادینژاد در چیدن استحکامات بصری تبحر دارد و ساختارگرایی ویژه خود را در آثارش نیز پیاده میکند. اما سیاهچالهها او دارای یک ویژگی برجسته نیز هستند، آنها حفرههایی چهارگوشهاند که به انواع صفحههای ابزار و ادوات الکترونیکی اشاره میکند، مانند صفحههای تلفنهمراه، تبلت، کامپیوتر، تلویزیون و … همه سیاهچالههای مهیبی که روزانه ساعتهایمان را میبلعد.
آثار هادینژاد همواره جایی در بین فیگوراتیو شدن و انتزاع قرار میگیرند، یا اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم، آثار او در واقع فیگوراتیو هستند، اما فیگورهایی که به دلیل خطای باصره انتزاعی به نظر میرسند و این خطای بصری نتیجه عینکی است که هادینژاد به چشم زدهاست و در این نمایشگاه بهخصوص، به دلیل حجم سطوح سیاهی که درست در وسط قاب قرار گرفتهاند بیش از پیش بر این خطای دیدگان دامن زده میشود.
او در نقاشیهایش بعضا سوژه را از زوایای مختلفی ترسیم میکند که این نگرش در طراحیهای او عیان و قابل تشخیص است. او در مجموعه سیاهچالههای زمینی با بکار بردن سطوح سیاه، عملن همه چیزهای دیگری را که در قاب قرار داده به زاویه دید دوم و فرعی تبعید میکند مانند مناظر، پلها، درختان و … هادینژاد همچنین به چهارگوشهای سیاهش نقشی اساطیری نیز میبخشد و او را واجد شخصیت میکند، کاری که نشاندهنده اصالت رویکرد فیگوراتیو اوست و بر پیشینه او در طراحیهای شخصیتهای فردی شدهاساطیری او تکیه میکند که عمومیت آن بیشتر است و هرچقدر او در طراحیهایش داستانپرداز و شخصیتساز است در نقاشیها هرچند در جهت آن تلاش میکند اما ناخودآگاه نحوه استفاده او از رنگ موجب میشود این شخصیت پردازی کمرنگ و انتزاعی شود، تا حدی که به طور کامل معوج شده و به پرهیبی دور از شکلی آشنا بدل میشود.
در این نمایشگاه روند این تسخیر دیده میشود به تدریج مسخ شده و تحت تاثیر مستطیل سیاه قرار گرفتهاند. در تابلوهای ابتدای نمایشگاه فرم چهرهها بیتر قابل تشخیص است تا اینکه ابتدا به حرکتهای قاطع رنگی تبدیل شده و سپس مربع سیاه از دل آن بیرون میآید.
به نظر میرسد حفرههای روحی بشریت از دیدگاه هادینژاد به صورت دکهها و اشکال بزرگ سیاه متجلی شدهاند، در طی شکیلگیری این مجموعه تغییر شکل دادهاند تا در نهایت به شکل این صفحات صاف و یکدست سیاه در آمدهاند. به هر روی چیزی که بیش از همه در این مجموعه دیده میشود. جسارت عجیب او در جاگذاری چنین سطح فرمال پرقدرتی در قاب است که که هم تکاندهنده و هم عجیب است. نقاش با به کار بردن رنگهایی بیانگرا و قوی این لکه سیاه را تا حد زیادی رام کردهاست، اما از عُجب آن کاسته نشده و این انگیزه اصلی چنین انتخابی در فرم است که مخاطب را متعجب میکند و او را به چالش با تصاویر وا میدارد، به مناظر چند وجهی که پشت این صفحات مانیتور پنهان شدهاند و در نظر دیده نمیشوند اما پلانبندی حاصل از بافت رنگی و افقهای چندگانه در پشت مستطیلهای سیاه، مخاطب را با اثر درگیر میکند و هرچه زمان بیشتری صرف نگریستن به این تابلوها میشود، لایههای تصویری آن بیشتر خود را آشکار میکنند.
آثار هادینژاد دارای ضربانی درونی هستند که در سیاهچالههای زمینی بلعیده میشود. سیاهچالههایی که در میان فرم ساختارگرایانه او نیز حفرهای خارج از قواعد فرمال معمول خودش ایجاد میکنند که پیچیدگی اثر را در پی میآورد.
به نظر میرسد هادینژاد به طور کلی در نقاشیهایش جهان اطراف و اجتماع را تصویر میکند، که در دیدگان او مبهم و تعجب انگیز هستند و به در عین قاطعیت هیچ چیز نیستند جز حفرههای چهارگوشه و تاریک.
نقد نمایشگاه های قبل به قلم مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
یحیی دهقانپور نگاه تیزبین و عکاسانه موبایلی
یحیی دهقانپور نگاه تیزبین و عکاسانه موبایلی نگاهی به نمایشگاه عکاسی یحیی دهقانپور در گالری آران سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر یحیی دهقانپور معلم محبوب عکاسی سه نسل از عکاسان ایران امروز است. استادی از نسل عکاسان خیابانی که لحن عکاسانی مانند لی فریدلندر، رابرت فرانک و وینو گرند را دارد و اوست که این اسطورهها را به عکاسان ایرانی معرفی کردهاست. دهقانپور در معیت احمد عالی از زمره افرادی بودند که از ابتدا عکاسی را با دید هنری […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
جواد وطن دوست | بیشتر برای نقاشی
یادداشتی بر نمایشگاه جواد وطن دوست در نگارخانه سایه سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر بیشتر برای نقاشی نقاشی مدیوم قدیمی و محبوب هنر است که در مسیر حیات خود به عنوان یکی از هنرها، تحولات بسیاری را پشت سر گذاشتهاست. نقاشی را از ابتدای تاریخ بر بسترها و تکیهگاههای متفاوتی ترسیم کردهاند و بر اساس این انتخاب بستر، نقاشی به دو گونه قابل حمل و وابسته به بنا طبقهبندی شدهاست. در قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم، همچنان تختههای […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
شهر نگاری شهرام رستمی | تهران که خیره مینگرد
شهرام رستمی | شهر نگاری نقدی بر نمایشگاه تهران که خیره مینگرد در نگارخانه احسان سایت تندیس: به قلم مریم روشن فکر زمانی که عکاسی پا به عرصه وجود نهاد، آرزوی دیرینه بشر در بازنمایی عین به عین واقعیت و ثبت لحظه برآورده شد و برآورده شدن این آرزو چیزی را در سپهر اندیشه او جابه جا کرد. تمام آنچه پیش از این رویا تلقی میشد؛ اعم از ثبت لحظه و نگه داشتن آن و همچنین به تصویر درآوردن فانتزیها […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
افقهای مبهم نقدی بر نمایشگاه مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر
افقهای مبهم نقدی بر نمایشگاه مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر نقدی بر نمایشگاه سایهسار اثر مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر وقتی همه چیز در اطراف خط افق شکل میگیرد، قطعات پراکنده واقعیت و رویا که حول محور این گستره شکل گرفتهاند در هم ادغام میشوند و شکلی جدید میسازند. مهراد وکیلی با تخلص هوکا، نقاشی است که به سیاق شعر، نقاشیهایش را رها و با رنگگذاری آزاد و بیپروا میکشد. او در […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
برهم نمایی عکاسی و نقاشی در آثار دیجیتال آرت فرهاد عزیزی
لایه های دیجیتالی واقعیت نقدی بر نمایشگاه عکسهای نقاشی گونه- فرهاد عزیزی- نگارخانه هفت ثمر سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر همه چیز رفته رفته تغییر میکند، حتی تصاویری که ما روزی آن را سندی بر واقعیت میانگاشتیم، دیگر نه سند است و نه واقعیت. دنیای روز به روز دیجیتال شونده چنان به سرعت در حرکت است که رسیدن به آن هر لحظه سختتر میشود. در نگارخانه هفتثمر که از قدیمیترین و اصیلترین نگارخانههای ایران است، با پشتوانهای آکادمیک و […]