علی نصیر، چیزی جدید و نامنتظر
نقدی بر نمایشگاه علی نصیر در گالری اُ
سایت تندیس: به قلم جاوید رمضانی
در هنگام اولین بارش زمستانی در مکان جدید گالری اُ به نمایشگاهی وارد می شویم که نقاشی تنها در مقام یک پدیده مستقل مطرح میشود.
مجموعهای از رنگهای فام و درخشان با لحنی آزاد و رها و به غایت مشخص که بیننده عام بهسختی میتواند آن را با مفاهیم دیده شده و پیشینی ذهن خود مطابقت دهد.علی نصیر هنرمند ایرانی مقیم آلمان است؛ که در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ در دانشگاه هنر برلین به تحصیل نقاشی پرداخته. او نقاش مهاجری است که در اروپا درخشیده و سالها در دانشگاه هنر برلین به عنوان استاد مشغول به تدریس بوده است. در طی دهه گذشته وی نمایشگاههای متعددی در ایران داشته و روند اندیشه نقاشانهاش در بستر هنر بومی حضوری تأثیرگذار دارد.
مهاجرت نصیر در پی جستوجویی هستیشناسانه و در التهاب یافتن چیزی جدید و نامنتظر شکل گرفته، آنچنان که در آثارش میتوان ردپای این پویش را بهخوبی مشاهده کرد.تجربههای دیداری نصیر همسان با جهان آشوبزده و افول شأن آدمی شکل گرفتهاند. تحرک پرشتاب قلم وی بر بستر تصویر تعلیق وضعیت عاطفی انسان و حضور ناتمام روحی بشر در جامعه معاصر است.
دوران آموزش وی با شکلگیری هنر فیگوراتیو آلمان در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی بافت وکارماده ذهنی وی را متأثر نموده گرچه در طی بیست سال گذشته به سمت زبانی متفاوت گام برمیدارد.
جدال طبیعت دست ساز انسانی در قالب سازهها و اشیا با شمایل انسانها عمده آثار وی را جان میبخشند. حضور فیگورها در کارنمای جدید نقاش کمرنگتر گردیده و این فقدان همراه با انباشت اشیا وگیاهان و گاهاً طبیعت دستخوش تصنع در چارچوب بومهای وی نوید شاعرانگی عمیقتری را در آثارش میدهند.
نصیر مشاهدهگری است؛ که از مرز طراحی و نقاشی عبور کرده. رفتار طراحانه وی در ارایه نقاشیهایش این مرز را مخدوش مینماید. تعریف طراحی از منظر او جریانی بیواسطه است که در قالب خط و مفهوم کلاسیک طراحی جا نمیگیرد.زمانیکه در مقابل آثار وی قرار میگیریم با صحنهای همچون یک تئاتر صامت بیتحرک روبرو هستیم. سطوح رنگی بزرگ همراه با خطوط کناره نمای فیگورهای انسانیاش هیچ مناسبتی با ذات مألوف تصویر واقعی پیرامون ما برقرار نمیکند.
بافت و خط همراه با رنگآمیزی سادهلوحانه، روان و بدون وقفه در اثارش پدیدار می گردند این همه زیبایی متفاوتی را به مخاطب عرضه میکند. انباشت فاصله،فرم و فضا، فشردگی جریان سیال ذهن را نشان میدهد. این جریان در عمل نقاشی وی جاری و پرتوان است. احساسات برانگیخته نقاش از دریافتهای تصویری جهان پیرامون با معصومیت و صداقت بسیاری ارایه شده که حتی کارآزمودهترین بینندگان را با سوال چیستی تصویر مقابل مواجه میکند. حاصل تجربه دیداری نمایش نصیر برای نگارنده نکتهای قابل تأمل است؛ آنکه امروز ما با فقدان سوال و هیجان پاسخ به سوال به عنوان امری عمومی در عرصه زندگی مواجهیم.آنچه ارمغان مهاجرت از برای یافتن و پاسخ دادن است بیشک در آثار نصیر قابل باز خوانی است . زبان بصری نقاش در پی بازنمایی جهان شخصی خویش است. رنگهایی تخت، فشردگی ترکیببندیها، فقدان روایت معقول، جذبه زیباییشناسی نگارگری را برای من در آثار این نمایشگاه زنده میکند. ابژههای نصیر بههیچ عنوان بر مفهوم معقول خود قرار نمیگیرند. در این سازهها، شهرهای بزرگ ملول، اشیا بیهویت، تنهایی و غم رنگینی را به نمایش میگذارد. با این حال درونگرایی لجوج نقاشیهای وی در حکم زبان ناشناختهای است؛ که مخاطبان را به چالش فرامیخواند. بازگشایی رمز آثار این نقاش با منطق بصری قطعاً اشتباهی فاحش است.
نصیر بیاعتنا به نظام انتقادی هنر معاصر تصاویر درون بنیاد خویش را خلق میکند، گویا تفاوت و حرکت ، همراه با در درون بودن، تمام جهان وی را شکل دادهاند. از منظر او جهان تصویر متشکل از تفاوتهای فرمی و تغییر و حرکت آنان از نگاه درونی هنرمند است.