رضا درخشانی در گالری سوفیا لندن | نوستالژی تاریخ ایرانیان
نگاهی به جدیدترین نمایشگاه انفرادی رضا درخشانی با عنوان “شکارگاه نور”
به گزارش هنر انلاین: رضا درخشانی در نمایشگاه جدید خود تاثیرات نوستالژی تاریخ ایرانیان را در کنار یکدیگر میآورد تا مفاهیم مهاجرت، جابهجاشدن و مدرنیست را در کنار یکدیگر قرار دهد.
گالری سوفیا لندن این روزها میزبان آثار رضا درخشانی هنرمند ایرانی آمریکایی با عنوان “شکارگاه نور” است. این دومین همکاری گالری سوفیا لندن در ادامه نخستین نمایشگاه موفق این هنرمند در انگلستان به شمار میرود.
نمایشگاهی شامل دوازده اثر جدید این هنرمند که نشان از ادامه جستجوی رضا درخشانی در زبان تصویریاش میدهد که پلی میان هنرمندان سنتی ایرانی، هنر معاصر غربی و تمایلات آبستره است.
به گزارش خبرنگار هنرآنلاین؛ نمایشگاه “شکارگاه نور” همانگونه که پیشتر اشاره شد؛ شامل آثاری جدید، از سه دوره فعالیت رو به جلو و تکامل یافته درخشانی است: “شکارگاه”، “مهمانی در باغ”، “شیرین و خسرو”.
نقاشیهای جدیدی که در ادامه مسیر مشخص با بیان ظریف آثار متاخر اوست و با رنگ و روغن بر بوم اجرا شده است.
“شکارگاه” به سلسه تصاویر نسخههای خطی کهن ایرانی اشاره دارد که تصویرگر صحنههای شکار شاهان ایران و خاندان سطنتی است. این تصاویر آبستره با موضوعهای مینیاتورهای کهن بر بومهای بزرگ گسترده و نقش بستهاند.
“میهمانی در باغ” نیز صحنههایی از باغهای ایرانی است؛ مکانهایی که در فرهنگ ایرانیان استعارهای از بهشت و زندگی پس از مرگ به شمار میروند.
با وجود اینکه در اغلب موارد، میهمانیهای در باغ، در هنر ایرانی به تصویر کشیده شدهاند، قلم پویای رضا درخشانی نشان از نفوذ بافت در جنبش هنر آبستره غرب میدهد. نمایشگاه “شکارگاه نور” شامل چهار نقاشی “مهمانی در باغ” است.
سرانجام، “خسرو و شیرین” روایت تراژدی رمانتیکی، از داستان دو عاشق در کتابهای (شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی گنجوی) یکی از مهمترین مجموعه داستانهای شعر و قصه فارسی است. روایتی که زمان آن به قرن دهم میلادی باز میگردد. داستانی که به عنوان الهامبخش “رومئو و ژولیت” شکسپیر در نظر گرفته شده است. در چهار نقاشی این مجموعه، درخشانی به تحقیق و بررسیهایش از این داستان به عنوان یک منبع خلاقانه، برای نفوذ به شیوههای هنری غربی و شرقی ادامه میدهد.
این مجموعه تحسینبرانگیز تلاش هنرمند را نشان میدهد که به شکل مداوم زیبایی و مفهوم تولید میکند که در طول مسیر حرفهایاش، دوباره تعریف شده است. در این آثار جدید، درخشانی به ذوب شدن در هنر هنرمندان سنتی شرق و جنبشهای معاصر غربی ادامه داده و ساختمان ویژه و خلاقانهای را که محل اتصال تمدنها به یکدیگر است را شکل میدهد.
این هنرمند با برجسته کردن رنگ و پویایی آن، اهمیت موضوع و هنر غنی هنرمندان کهن ایران را در نقاشیهای مینیاتور و کالیگرافی یادآوری میکند، در حالیکه او از فضای آبستره و رنگهای پر جنب و جوش بهره میبرد تا معنویت هزاران ساله بیان تصویری ایرانی را نشان بدهد.
درخشانی زمانیکه در نیویورک زندگی میکرد، مجذوب آبستره اکسپرسیونیم شد و سال ۱۹۸۰ به سبک نئواکسپرسیونیستها و احیاکنندگان نقاشی در آمریکا و اروپا پیوست. در حالیکه آزادانه در جنبش و حلقه هنرمندان آمریکا و دوستاناش مثل فرانسیسکو کلمنت، شیرین نشاط، الکساندرو تمری پذیرفته شد، اما تجربیاتاش در مهاجرت باعث اتصال مجدد او به ریشههای ایرانیاش شد. پس از تجربه کامل انتزاعگرایی، این هنرمند سبک شخصی هنری خود را که به انتزاع، عناصر فیگوراتیو شرق و فرهنگ غرب تعلق داشت را بکار گرفت. این ترکیب مادیگرایی فراتر از تاثیر بصری کارهای اوست، به ویژه که آنها را در زمینههای سیاسی اجتماعی که کاوش میکرد، نشان داد.
در این نمایشگاه او تاثیرات نوستالژی تاریخ ایرانیان را در کنار یکدیگر میآورد تا مفاهیم مهاجرت، جابه جا شدن و مدرنیست را در کنار یکدیگر قرار دهد.