تاثیر وضعیت اقتصادی بر اقتصاد هنر در گفتگو با مجید ملانوروزی
مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد میگوید بضاعت این وزارتخانه در حد راهاندازی موزه در استانها و مدیریت جریانهای هنری است و برگزاری حراجها را بهعهده بخش خصوصی گذاردهاند.
سایت تندیس به نقل از مهر: مجید ملانوروزی مدیرکل اداره هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه ورود به دومین سال مدیریت خود در دولت دوازدهم و ششمین سال مدیریتش بر اداره امور تجسمی کشور در بخش نخست گفتگوی تفصیلی با مهر درباره مساله موزه هنرهای معاصر تهران، شایعه استعفایش پیش از عید، بودجه سالانه هنرهای تجسمی در کشور و …صحبت کرد.
وی در ادامه صحبت هایش اشاره کرد که بحث اقتصاد هنر باید از دولت تفکیک شود و در این راستا برای بهبود وضعیت اقتصاد هنر باید گالری ها و مجموعه داران جدید به چرخه اقتصادی وارد شوند.
او همچنین درباره موضوعاتی چون بدهی های ارشاد، برپایی دوسالانه های هنری و تعامل با انجمن های تخصصی تجسمی سخن گفت که مشروح آن را در زیر می خوانید.
تاثیر وضعیت اقتصادی بر اقتصاد هنر را در سال جدید چطور ارزیابی می کنید؟
به نظرم بخردانه و شایسته تر است که اقتصاد هنر و هنرمندان را از دولت جدا کنیم و تمام تلاش من در این سال ها این بوده که بتوانم مجموعه داران و نگارخانه های جدیدی را به چرخه اقتصاد هنر وارد کنم و در این زمینه فرهنگسازی شود تا اقتصاد هنر با دولت گره نخورد. وضعیت اقتصادی دولت مساعد نیست و هر چه زمان جلوتر می رود کمکهای دولت به هنرهای تجسمی کمتر خواهد شد و ما نباید وابسته به این کمک ها باشیم. دولت باید زیرساخت های لازم را فراهم کند از جمله اینکه موزه راه اندازی کند، کتاب چاپ و در این حوزه کمک کند که مردم درصدی از مالیات هایشان را صرف خرید آثار هنری کنند.
خیلی نمیتوان به بودجه دولت ها اکتفا کرد چون کل بودجه تجسمی کشور گاهی به اندازه هزینه های یک فیلم سینمایی معمولی هم نیست و نباید کشور و هنرمندان و اقتصاد هنر را با این بودجه ها گره زد و بهترین راه این است بتوانیم اقتصاد خلاق هنری ملی داشته باشیم و حضور بین المللی هنرمندان را نیز شاهد باشیم.
پرداخت های معوقه هنرمندان برگزیده نهمین و دهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر چقدر است؟
-پرداخت های معوقه همیشه وجود دارد. از روزی که من اینجا آمدم بدهی ۲ میلیاردی وجود داشته است و معوقات هم وجود دارد چون هر سال بودجه ای که مصوب می شود، محقق نمی شود و همین باعث شده ایونت ها و برنامه های هنری را بدون بودجه انجام دهیم.
هزینه های نمایشگاه های هنری در موزه هنرهای معاصر تهران غیر از بینال ها که ما بودجه آنها را پرداخت می کنیم توسط اسپانسرها و گالری های داخلی و خارجی تامین می شود اما با این حال ما هر سال بخشی از برنامه هایمان که بودجه برای آنها مصوب شده است به دلیل تنگناهای اقتصادی، نمی توانیم برگزار کنیم.
در حال حاضر همان بدهی ۲ میلیارد تومانی هنوز وجود دارد البته جایزه های برگزیدگان جشنواره نهم و دهم تجسمی فجر پرداخت شده است.
موزه هنرهای معاصر تهران تنها موزه ای است که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی نیست، اما درآمدهایی که به شیوه های مختلف از جمله فروش بلیت و فروش کتاب های هنری دارد، صرف هزینه های موزه نمی شود و وارد خزانه دولت می شود. در این مورد نظر شما چیست؟
-در دولت های قبل تمامی درآمدی که موزه هنرهای معاصر کسب می کرد صرف هزینه های موزه می شد اما در دولت دهم، سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد که تمام درآمدهای موزه هنرهای معاصر به خزانه دولت واریز شود. البته شکل ساختاری صحیح این است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند همان پول را از دولت بگیرد و به موزه برگرداند اما تا امروز این اتفاق نیفتاده است.
در سال جدید برای نظام مند شدن دوسالانه های هنرهای تجسمی اقدامی صورت خواهد گرفت؟ در این ارتباط چه تعاملی با انجمن های تجسمی خواهید داشت چراکه به نظر می رسد ارتباط اداره امور تجسمی کشور با انجمن های تخصصی تجسمی مخدوش است؟
خیر اینطور نیست. ما ارتباط خوبی با انجمن های تخصصی تجسمی داریم و از روزی که من مدیریت را بر عهده گرفتم به انجمن های هنری اعلام آمادگی کردیم بینال های هنری را توسط این انجمن ها برگزار کنیم و پس از گذشت ۵ سال، هیچ بینالی بدون انجمن ها برگزار نشده است. البته برخی از انجمن ها معتقد بودند که نیازی به برگزاری بینال ندارند و هزینه برگزاری بینال را صرف برگزاری نمایشگاه های خاص و ورک شاپ ها کردند مثل انجمن سفال و سرامیک. ما نیز این نظر انجمن ها را می پذیریم.
زمانی تعداد گالری ها کم بود و فضای محدودی در اختیار داشتند و کمتر شاهد حضور همه نوع آثار هنرهای تجسمی بودید و تنها موزه هنرهای معاصر و مجموعه صبا را داشتیم که البته توانستند تاثیر بسزایی در این عرصه بگذارند اما امروز شاهد گالری هایی بزرگ هستیم که در یک روز جمعه، به اندازه یک بینال کار دیده می شود و به همین دلیل خلأهایی که زمانی وجود داشت، مرتفع شده است. به هر حال ما هر دو سال، برای تمامی رشته های هنری تدارک برگزاری بینال را داریم و با انجمن های تخصصی مرتبط هستیم.
از انجمن های صنفی تجسمی چطور حمایت می کنید؟ آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفه مالی در قبال برگزاری بینال ها دارد؟
-در همه جای دنیا یکسری بنیادها وجود دارند که بینال های بزرگ هنری با بودجه آنها برگزار می شود که بینال ونیز یکی از آنهاست و در ایران هم برنامه های هنری مرتبط با بینال ها با بودجه اداره امور تجسمی کشور برگزار می شود و ما به عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برگزاری بینال ها را جزو بودجه هایمان دیده ایم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هم افزایی شهرداری ها و بنیادها این بینال ها را برگزار می کند و تمامی یک شهر را از لحاظ فرهنگی و گردشگری تحت شعاع قرار می دهد.
هنر مقاومت در اداره امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه جایگاهی دارد؟
-به هر حال ما متولی کل هنر کشور و آحاد مردم و همه جریان های هنری هستیم و همیشه سعی کردیم چون بودجه عمومی در اختیارمان است به همه جریان ها نگاه کنیم برای مثال هر سال با موضوع خرمشهر نمایشگاه های هنری برگزار کردیم و در پیاده روی اربعین نیز برنامه داشتیم و از نگاه های مختلف اعم از دینی، مذهبی، ملی و … که ظرفیت هنری دارد، استفاده میکنیم.
موزه هنرهای معاصر اصفهان و خوزستان در چه شرایطی هستند؟
-بله نمایشگاه آثار تونی کرگ در موزه هنرهای معاصر اصفهان برپا شد. البته این موزه متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست اما ما خوشحال می شویم که بانی برگزاری نمایشگاه هایی نظیر «تونی کرگ» در آن هستیم.
استان خوزستان دو موزه در آبادان و اهواز دارد؛ موزه هنرهای معاصر اهواز توسط مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بخش خصوصی واگذار شد و موزه آبادان در اختیار مدرسه هنرهای تجسمی است که با کمک سازمان مناطق آزاد اروند در دولت یازدهم بازگشایی شد که نمایشگاه های خوبی چون آثار هنرمندان فرانسه و آثار بیژن بصیری را برپا کرده است. ما به عنوان متولی هنر کشور، سعی کردیم برخی رویدادهای فرهنگی هنری را به سمت این شهرها سوق دهیم.
در دوره ای قرار بود برخی از هنرهای ملی و سنتی تمرکز زدایی شوند برای مثال قرار بود پایتخت سفال در شهر سمنان و پایتخت خوشنویسی در قزوین باشد که هر کدام از این شهرها با توجه به هنرهای سنتی پیشرو در آن شهر تعیین می شدند. آیا این نگاه مدنظر شما هم هست؟
-خوشبختانه گستردگی فرهنگی، قومی و جغرافیایی ما این امکان را می دهد که هر بخشی از کشور، پتانسیلی را برای یک هنر فراهم کند و از قدیم الایام اینگونه بوده و به همین دلیل خیلی خوب است از این ظرفیت ها استفاده شود. وقتی یک شهر مثل قزوین که مهد خوشنویسی است، این امکان را دارد که با این هنر جذب گردشگر کند، بد نیست از آن استفاده شود اما موارد تخصصی مثل سفال و کاشی که تنها در شهر سمنان جایگاه ندارد و شهرهایی چون سیلک، املش، گرگان، کاشان و همدان در طول تاریخ تاثیراتی بر سفال داشتند و ظرفیت های مشابه در شهرهای دیگر وجود دارد، ممکن است با مشکل مواجه شود.
بینال ها باید در شهرهایی برگزار شوند که تعداد بیشتری بازدیدکننده دارند برای مثال ما اعلام آمادگی کردیم که بینال سفال در سمنان یا یزد برگزار شود اما از طرف انجمن مخالفت و مطرح کردند که دانشجویان هنری، رسانه ها، مجموعه داران و مخاطبان بیشتری در تهران هستند و ترجیح شان این بود که بینال در تهران برگزار شود.
به شخصه موافق برگزاری بینال ها در شهرستان ها نیستم اما شهرستان ها می توانند جشنواره های تخصصی هنری خود را برگزار کنند که پتانسیل های گردشگری خوبی را دارد. ما علاقمند بودیم و بخش خصوصی را ترغیب کردیم که جشنواره قوم نگاری در استان ها برگزار شود.
طی چندین سال برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر و در چند دوره ای که شما مدیریت کردید، آثاری تلفیقی و مدرن به جشنواره راه یافته است و به سمت هنری تر شدن جشنواره رفته اید. آیا فکر نمیکنید این روند باعث تضعیف هنرهای تجسمی بومی و ملی ایرانی می شود؟
-به هیچ وجه. من در دوره ای سر کار آمدم که بینال ها برگزار نمی شد در حالی که بینال ها، تخصصیترین رویداد هنری یک رشته هنری به حساب می آید. آن موقع فقط یک جشنواره تجسمی فجر برگزار می شد که بار همه بینال ها را نیز به دوش می کشید و آن جشنواره تا دوره هفتم، بخش های خوشنویسی، نگارگری، نقاشی، کاریکاتور و حجم داشت که هر کدام دبیر و شورای تخصصی داشت. زمانی که من دبیر جشنواره شدم، این هنرها را به انجمن های تخصصی خودشان سپردیم تا در آنجا دنبال شوند و چیزی که ما نداشتیم، موضوع بین رشته ای بود و همچنین خلأ هنرهای نو بسیار مشهود بود و تا پیش از آن گاهی جشنواره هنرهای مفهومی و محیطی در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار می شد.
من سعی کردم خلأ هنرهای بین رشته ای در جشنواره تجسمی فجر پر شود در عین حال اگر آثار خاص و خلاقانه هنرهای کلاسیک هم به جشنواره ارسال شد، حتما در فجر جایگاه خواهد داشت چون ما در جشنواره فجر به دنبال ایده های نو و خلاقانه هستیم.
آیا این روند به پیشرفت هنرهای ملی ما صدمه نمی زند؟ برای مثال هنر نگارگری ایران نیاز به پوستاندازی و عبور از استاد فرشچیان دارد ولی تا زمانی که بستر بروز و ظهور هنرمندان جوان در این عرصه فراهم نشود این مهم محقق نمی شود و ممکن است این هنر بومی و ایرانی از بین رود یا عقبگرد داشته باشد.
-به هر حال هنر سنتی بحث برانگیز است و معمولاً بسیاری از سنت گراها معتقدند سنت تغییرناپذیر است. ما در گذشته هم می بینیم تغییرات در هنرهای سنتی، مکتب به مکتب بود و طبیعی است که هنرهای سنتی ما پا به پای هنرهای دیگر پیشرفتی نداشته است و امروزه نیز جایگاهی در بین مردم ندارند این در حالی است که در قدیم هنرهای سنتی با زندگی مردم عجین بوده است از ارسی ها ها گرفته تا ظروف پرنقش و نگار سفالی و مسی. این هنرهای سنتی در زندگی مردم امروز جایگاه ندارند مگر اینکه خودش را با معاصر بودن وفق دهد و نگارگری نیز از این موضوع مستثنی نیست.
من فکر می کنم وظیفه دولت این نیست که به مردم بگوید چطور نقاشی یا نگارگری کنید بلکه وظیفه دولت این است که فضا را باز و امکان ظهور و بروز هنرمندان و فضای تعامل جهانی را فراهم کند تا هنرمندان با ذوق، سلیقه، فرهنگ و روحیه ای که دارند به خلق آثار بپردازند.
آیا قائله محبوس شدن آثار تجسمی موزه بانک پاسارگاد ختم بخیر شد؟
-من در مورد اینکه آثار تجسمی این موزه را چه کسی و به چه قیمتی خریده، اطلاعی ندارم اما اینکه یک بانک، آثار هنرهای تجسمی را خریداری و اقدام به تاسیس موزه کرده است، کاری بسیار ارزشمند است و من به عنوان متولی هنرهای تجسمی کشور بسیار خوشحالم چراکه به توسعه هنر و بحث مارکت و فروش آثار هنری بسیار کمک می کند.
مطلبی که من شنیدم این بود که وقتی قرار بوده آثار تجسمی این موزه از ساختمان اجاره ای فرهنگستان هنر منتقل شوند، مسئول مجموعه نسبت به اصل بودن و نبودن آثار، مناقشاتی ایجاد کرده که سخنی واهی است. این در حالی است که در مورد کارشناسی آثار باید مصداقی صحبت کرد که من مصداقی ندارم.
نظارت و تصدی گری اداره امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر گالری ها چگونه و روند صدور مجوز برای گالری ها بر چه اساسی است؟
-وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارت و حمایت است. ما به گالری هایی مجوز می دهیم که مدیرش سابقه هنری دارد و می تواند ارزیابی از آثار هنری داشته باشد و این اختیار را می دهیم که خودش آثار را انتخاب کند که بر اساس چارچوب های ما باشد یعنی نگاه های ناهنجار نداشته باشند و ضد منافع ملی نباشد. بنابراین مسئولیت انتخاب آثار را بر عهده مسئولان گالری ها گذاشتیم.
هر کسی که بتواند به فضای توسعه تجسمی کمک کند یا شناختی نسبت به این هنرها دارد، کمک میکنیم تا گالری راه اندازی کند و مجوز به او می دهیم.
بنابراین اداره کل امور تجسمی از نظر محتوایی آثاری را که در گالری ها به نمایش در می آید، رصد میکند؟
بله، به هر جهت ما نباید و نمی توانیم سلیقه های هنرمندان را محدود کنیم و هر کدام از هنرمندان این اختیار را دارند که کار ویژه خودشان را داشته باشند و من هم به عنوان مسئول به خودم اجازه نمی دهم در موضوعات فکری هنرمندان دخل و تصرفی داشته باشم اما برای به نمایش گذاشتن آثار یکسری قوانین و چارچوب ها داریم که اگر برخلاف آنها باشد، نمی توانیم به آنها مجوز نمایش دهیم.
البته من همیشه نوعی نجابت و صمیمیت در میان هنرمندان تجسمی ایرانی و آثار آنها دیدم که مثال زدنی است برای مثال هنرمندانی چون ابوالقاسم سعیدی، حسین زنده رودی، پرویز تناولی و بسیاری از بزرگان هنر که خارج از مرزها زندگی میکنند آثارشان در ایران به نمایش گذاشته می شود و فضای ذهنی و روحی شان با داخل کشور همسو است.
آیا در سال ۹۷ برنامه ریزی برای برگزاری حراج ها و نمایشگاه های خارجی دارید؟
-حراج ها و اکسپوها توسط ارشاد برگزار نمی شود چون بضاعت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حدی است که بتواند موزه در استان ها راه اندازی و جریانات هنری استانی و هنرمندان را مدیریت کند و این موضوعات بیشتر مدنظرمان است زیرا بخش خصوصی نمی تواند روی آنها اقدامی انجام دهد، اما برنامه هایی نظیر برگزاری حراج ها که بار اقتصادی دارد به بخش خصوصی سپردیم و از آن استقبال می کنیم. من فکر میکنم هر سال تعداد علاقمندان و افرادی که مایلند به این موضوعات بپردازند، بیشتر می شود و ما هم با کمال افتخار آمادگی داریم که به این افراد توانمند کمک کنیم.