نقدی بر نمایشگاه آثار محمدرضا خلجی در گالری ایرانشهر
پاهایی نهچندان گریزان
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی
آثار نمایشگاه اخیر محمدرضا خلجی، به واسطهی حضور در چندین نمایشگاه گروهی، پیشتر به کرات دیده شده بودند؛ به این ترتیب نمایشگاه کنونی آثار او در ایرانشهر بیشتر فرصتی است تا این دوره از آثار را یکجا و در قالب مجموعه ببینیم، با نوشتهای به قلم زروان روحبخشان بهجای نوشتهی هنرمند و بدون تلاشی برای انتخاب نام برای مجموعه و نمایشگاه. اگر حضور پرتعداد آثار این مجموعه در نمایشگاههای متعدد گروهی را دلیلی برای اهمیت یا موفقیت بدانیم، پس پیش از هر نوع قضاوتی، این مجموعه احتمالاً از مجموعههای موفق مجسمهسازی در سالهای اخیر است.
پیش از هر چیز، اجرای خلجی در این مجموعه تمیز و چشمگیر است، که خود در موفقیت مجموعه مؤثر بوده. اجرای تمیز این آثار صرف موفقیت تجاری یا مقبولیت نزد خریداران و مجموعهداران آثار هنری، در تقویت قوهی بیانی آثار هم واجد اهمیت است؛ به واقع مضمون آثار بر ظرافت و دقت در اجرا استوار است. از آنجا که از منظر ساختاری میتوان آثار خلجی را به دو بخش مجزا (پاها و تودهی بستهبندی شده) تقسیم کرد، اجرای تمیز این دو بخش کمک کرده تا هنرمند با کنار هم نهادن عناصر بصری گوناگون در پی تأکید بر عناصر بیانی آثارش باشد.
همین عناصر بیانی هستند که در نوشتهی زروان روحبخشان مورد تأکید قرار میگیرند تا به مدد آنها مضمونی برای آثار توصیف شود که کموبیش ذیل مضمون آشنا و تکرار شدهی تقابل مابین سنت و تجدد قرار میگیرد. با این تفاوت که نوشته به جای تکرار همان الگوی همیشگی و نخنمای تقابل سنت و تجدد، موضوع را از منظر اجتماعی توضیح میدهد؛ جایی که ساختارهای اجتماعی سنتهایی را بنا میکنند که به خودی خود تبدیل به بندها یا گرفتوگیرهایی میشوند که چارچوبهای زیست اجتماعی را برای ما تعیین میکنند. بنا به نوشتهی نمایشگاه این بخش از فکر در قالب بخشی نمایش داده شده که به تودهی بستهبندی شده شبیه است. به این ترتیب بنا به همان نوشته، «فردیت» یا «آن دیگری گریزان» که در قالب پاها نمایش داده میشوند در تلاش برای فرار از این ساختار یکشکل هستند.
اما حربهی خلجی در به کارگیری دو شکل از مجسمهسازی کمک فراوانی به او کرده است؛ پس هر مجسمه (به جز یکی) بر مبنای دو شکل از بازنمایی ساخته شده است؛ یک بخش بیشتر مبتنی بر یک حجم انتزاعی است و بخشی دیگر با جزئیاتی دقیق کاملاً فیگوراتیو ساخته شده. به این ترتیب همین بازی بصری به هنرمند امکان داده که نه فقط بیننده را به سوی مضمون مورد اشاره جلب کند که در عینحال تصورات مختلف دیگری را مؤکد کند. چنانچه مثلاً بخش انتزاعی به واسطهی به کارگیری خوشنویسی علاوه بر جنبههای بصری و چشمگیر بیننده را به سمت سنت سوق میدهد که معمولاً در هنر ایران به واسطهی بهکارگیری عناصر بصری ایرانی توصیف میشود.
اما همین کارکرد عناصر بصری و حضورشان در کنار پاها باعث شده تا مضمون آثار خلجی پیچیدهتر از توصیف نوشتهی نمایشگاه و واجد وجوه چندگانه باشد؛ وجوهی که به مدد یک توصیف کلی و در قالب واژهی چندوجهی و مبهم «سنت» وصف شده که به خودی خود دارای معانی مختلف و متنوعی است. همین وجوه چندگانه باعث میشود که مجموعهی آثار خلجی در نمایشگاه ایرانشهر را نتوان صرفاً به کوششی برای فرار از قالب صُلب سنتهای تحمیل شدهی اجتماعی محدود کرد.
شاید با در نظر گرفتن مایههای طنازانهی ترکیب عناصر فیگوراتیو و عناصر انتزاعی بتوان به وجوه دیگری از آثار خلجی هم اشاره کرد. این وجوه دیگر را میتوان به سادگی در اشکال مختلف ایستایی مجسمهها دید؛ جایی که ترکیب پاها در مقابل تکههای انتزاعی در اشکال متنوع نمایش آثار، معانی و مفاهیم گوناگونی را نمایندگی میکند که پیشتر به ذهن خود هنرمند هم رسیده است.
بر این اساس به نظر میرسد که نوشتهی نمایشگاه بیش از آنکه ناظر بر آثار محمدرضا خلجی باشد، بیشتر ناظر بر یک باور قدیمی است که سنت را در مقابل تجدد قرار میدهد. به این ترتیب حتی تلاش زروان روحبخشان برای تبدیل این نگاه به سنتهای اجتماعی در مقابل فردیت هم صرفاً مضمون آثار را به یک دوراهه میکاهد، بیآنکه وجوه دیگر و طنازانهی کار هنرمند را برملا کند. پس شاید بهتر باشد این پاهای گریزان را با صفاتی دیگر هم توصیف کرد، چون آنها چندان هم گریزان نیستند.
نقد نمایشگاههای قبل به قلم حافظ روحانی یرا اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نگاه مشفقانه به زشتی، نگاهی به آثار زندهیاد مهدی سحابی در آتبین
نمایشگاهی از آثار زندهیاد مهدی سحابی در آتبین با عنوان «قراضههای دوستداشتنی» نگاه مشفقانه به زشتی سایت تندیس به قلم حافظ روحانی مرگ زودهنگام مهدی سحابی (۱۳۲۳- ۱۳۸۸)، مترجم و هنرمند بر محبوبیت و اقبالش، لااقل نزد مجموعهداران آثار هنری افزود تا شاهد برپایی نمایشگاههای متعددی از آثارش باشیم که پس از مرگش برگزار میشوند. با توجه به اینکه سحابی در زمان حیات، هنرمندی پرکار بود، برگزاری نمایشگاههای متعدد از دورههای مختلف کاری او ممکن و کموبیش همواره جذاب است. […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
زیبایی خشونت، نمایشگاه «۲۸۸۵ روز» آثار حسام صفاییفرد
نمایشگاه «۲۸۸۵ روز»، آثار حسام صفاییفرد در گالری ژاله زیبایی خشونت سایت تندیس به قلم حافظ روحانی بدون در نظر گرفتن پسزمینهی نمایشگاه «۲۸۸۵ روز» در ژاله، آثار حسام صفاییفرد کوششی است برای تجربه کردن امکانات بیانگری هنر. به این ترتیب هنرمند در این نمایشگاه (که در پوستر به عنوان نمایشگاه نقاشی ذکر شده) گاه به اغراق حتی در پی بیان و بروز غلیانات درونیاش بوده است. غلیاناتی که برخلاف تجربهی نقاشان اکسپرسیونیست حاصل رفتار با رنگ و یا کنشهای […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پیکرههای جنبشی آرش فاتح | مرور گذشته و راههای جدید
پیکرههای جنبشی آرش فاتح در گالری ویستا مرور گذشته و راههای جدید سایت تندیس به قلم حافظ روحانی تجربیات، آرش فاتح، طیف وسیعی از سؤالات و مسائل گوناگون مجسمهسازی را شامل میشود؛ از رابطهی حجم با فضا گرفته، تا نسبت بین مواد کار مختلف از چوب گرفته تا فلز، از نوع مواجههی هنرمند با حجم و میزان دستکاری در مادهی کار گرفته تا حتی شکل ارائه. آرش فاتح در طول چند سالهی گذشته، نشان داده که کموبیش با همهی این […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
مجسمههای امیر خشنودی، این دل مجنون در گالری سهراب
نمایشگاه آثار امیر خوشنودی، با عنوان «این دل مجنون» در سهراب احساس سخنان تکراری بر زبان میآورد سایت تندیس به قلم حافظ روحانی آثار امیر خوشنودی، در مضمون فاقد پیچیدگی است؛ لااقل در هنر معاصر که صراحت در بیان مضمون به کرات دیده شده و حتی مورد تأیید است، این ویژگی یک امتیاز محسوب میشود. بیننده با تماشای آثار او کموبیش به سرعت مضمون و حتی معنی را درمییابد، متوجه کارکرد فرم و نسبت آن با مضمون شده و ویژگی […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
تضادها و تعارضها در نقاشیهای ندا راهی با عنوان حق به شهر
نمایشگاه آثار ندا راهی، تحت عنوان «حق به شهر» در گالری خط سفید تضادها و تعارضها سایت تندیس به قلم حافظ روحانی هر چند در نوشتهی نمایشگاه آثار ندا راهی در خط سفید تحت عنوان «حق به شهر»، به قلم هادی مؤمنی بیشتر بر وجه انتزاعی آثار او و تقابلشان با تنها عنصر بصری عینی یعنی اگزوز تأکید شده و مؤمنی از طریق تأکید بر این تقابل مابین نقاشی انتزاعی و نقاشی فیگوراتیو در تلاش بوده تا آثار این هنرمند […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پرونده نقد نمایشگاههای سال ۹۶ به قلم حافظ روحانی
حافظ روحانی منتقد، مترجم و روزنامهنگار حوزه تجسمی و سینما است. او با بیش از ده سال سابقه همکاری با روزنامه ها و مجلات معتبری چون روزنامه شرق، روزنامه اعتماد، روزنامه وقایع اتفاقیه، مجله تندیس و… بیش از سه سال است که با سایت تندیس همکاری میکند و متخصص در زمینه تحلیل و نقد هنرمندان حوزه تجسمی به شمار میآید. همچنین به مدت دو سال و نیم به عنوان منتقد در برنامه هنرنامه شبکه چهار سیما همکاری داشته است.