هنر به مثابه واقعیت نامشهود و متناقض‌نما نگاهی به آثار رودلفو اوویدووگا

هنر به مثابه واقعیت نامشهود و متناقض­‌نما

نگاهی به اثر «ترکیب­‌بندی ۵۲۶ » رودلفو اوویدووگا در خانه هنرمندان

سایت تندیس به قلم نویسنده مخاطب فاطمه رضائی


نمایشگاه نقاشی « رودلفو اوویدووگا » نقاش السالوادوری-فرانسوی، از ۲۴ فروردین در گالری بهار خانه هنرمندان ایران برپا شده است. رودلفو نقاشی را از هشت سالگی  آغاز و در فرانسه و هند نیز به صورت آکادمیک دوره­‌های هنر را گذرانده است و تاکنون در ۲۰ کشور دنیا نمایشگاه برپا کرده است.

رودلفو اوویدووگا

در سال ۲۰۱۶، رودلفو اوییدووگا برای کارهای فرهنگی اش و تفویت روابط بین فرانسه والساوادور با مدال سنای فرانسه مورد تقدیر قرار گرفت.  در حال حاضر وی مدیر انجمن فرهنگی روز و شب در پاریس می باشد. [۱]او در مصاحبه‌­ای انگیزه برگزاری نمایشگاه در ایران را جذابیت فرهنگ، هنر و شعر فارسی بیان کرده است.  در این نمایشگاه هنرمند ۱۲ اثر نقاشی­ خود (۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸) را در معرض دید مخاطبان قرار داده است. دستاورد هنری وی، برتری هنر هندسی و انتزاعی­ برای رسیدن به یک هنر پرمعنا نیست. او از طریق تلفیقِ سادگیِ زبانِ هندسی و پویایی چند لایه هنر انتزاعی به بیانگری تازه رسیده است تا عرفان، شهود و غیر عقلانیت را در برگیرد. رودلفو اووییدووگا مخاطب را در نگاه نخست با ترکیبی از کلاژ و لایه­‌های ضخیم رنگ اکرلیک مواجه می­‌کند. بافت­های متنوع شگفت­‌آوری که حاصل ترکیب عناصری چون مواد بازیافتی، باقی­مانده‌های طبیعت (برگ‌های خشکیده درختان، شن، خاک، گلدوزی هندی، نخ نقره، و … ) و تکه­‌های پیراهن خود هنرمند است. این عناصر در بوم­‌های او با موضوعاتی چون معماری، اسطوره­‌های قوم مایا، و هند نمایان می­‌شود. هنرمند، تجربۀ لحظه­ متعالی با معنای شهودی را در زیر لوای زیبایی هندسه معمارگویانه پنهان می­‌کند تا با مخاطب ارتباطی احساسی برقرار ­کند. موضوع معماری با عناصری چون ریل، پنجره، قوس و رنگ­های تیره، علاقه هنرمند به ساخت­‌و­ساز را نشان ­می­‌دهد. به کارگیری المان­‌های معماری با تاکید بر فرم هندسی برای مخاطب ایجاد غریب­‌سازی می­‌کند. این غریب­­‌سازی به طرز عجیب و غریب در اثر «ترکیب­‌بندی ۵۲۶»، به «هنر متناقض­‌نما» تبدیل شده­ است. استفاده از رنگ­های خنثی و گاه تند دستکاری شده، شکل­های هندسی، تصاویر نیمه‌­انتزاعی (پلان شهر، اساطیر قوم مایا،) و تکه چسبانی پارچه مخاطب را به سمت هنر مفهومی م‌ی­کشاند. به‌­کارگیری رنگ­های خاص اکرلیک (خاکستری­، قهوه­ای، طلایی،  آبی و رنگ­های مات) توهم استفاده از بوم­مات را به مخاطب القا می­کند. افزودن مواد بازیافتی[۲] به صورت کلاژ بر روی نقاشی انتزاعی در قسمت­هایی از بوم به دوگانگی امر واقعی-خیالی، شناسا-ناشناس، زمین- آسمان دلالت دارد. خالی بودن قسمت­هایی از نقاشی­‌ها از هرگونه بافت، تکه‌­چسبانی و نوشته، بعد غیر مادی و روحانی اثر را به تصویر می­کشد.

در استیتمنت اثر «ترکیب­بندی ۵۲۶»  رودلفو اوویدووگا رودلفو اوویدووگا آمده است:

این اثر با الهام از افسانه­‌های پیش از دوران استعمارگری در آمریکای مرکزی است. برش­هایی از پلان­های مختلف برای به تصویرکشیدن بعد سوم در این اثر وجود دارد که برگرفته از خدای مقدس قبیله مایا ایتزامنا می­‌باشد که باور داشت چهار انسان اولیه از گندم[۳] ایجاد شده‌­اند و به همین دلیل مرکز اثر در پلان اولیه از چهار برگ گندم تشکیل شده است.

ایتزامنا خدای آفریننده (نخستین خدای زنده ، مار بالدار، آفریدگار تمام هستی) سالخورده و چروکیده­‌ای است که نمادهای آن را در دوران کلاسیک و پساکلاسیک قوم مایا می­توان یافت. پلان در این اثر اشاره به پیوند تنگاتنگ نقاشی با معماری آیینی قوم مایا در زمان گذشته است.[۴] رودلفو با قرار دادن پلان در کنار چهار ذرت با خطوط شکل‌ساز قوی و سطح­‌های رنگی تخت (هنر قوم مایا)، صداقت و اصالت را به اثر خود هدیه داده است. وجود چهار برگ ذرت در مرکز پلان اولیه، اشاره به آفرینش چهار انسان نخستین در مرحله چهارم آفرینش دارد. تاکید بر این چهار ذرت در بوم نقاشی دال بر دانش، ادراک زیاد، قدرت ماورایی این چهار انسان است. عدد چهار نزد قبیله مایا نشانه نگهداری چهار طاق آسمان توسط چهار غول است.[۵] استفاده از رنگ طلایی در این نقاشی نماد نور، معنویت و خورشید[۶] در اسطوره «منشا ذرت و انسان» قبیله مایا است. افزودن تکه پارچه از کشور هند با شمایل گیاهی (نماد روییش، رشد و توسعه یافتن) بر روی رنگ آبی علاوه بر حفظ ویژگی دیداری خود، به طبیعت­‌گرایی و حضور گیاه اشاره دارد.[۷] ضمن آنکه در تفکرات هندو،  گیاه نماد برهمن (اصل متعالی، ذات ازلی، الهه زایش و وجود نامحدود) است. استفاده از شمایل گیاه با تکه چسبانی پارچه‌­ای بر روی رنگ آبی (نماد آب، پاکی، خلوص) در کنار رنگ طلایی دلالت بر وجود اصل نظریه مایا[۸] در مجموعه وداها است. کنار هم قرار گرفتن رنگ طلایی و آبی، دال بر ارتباط و اتحاد و تفکرات همسان و موازی در عین تناقض است. (حضور اسطوره برهمن و ذرت -انسان)

رودلفو اوویدووگا

عدد چهار در آیین هند نماد چهار مرحله آفرینش، برهما، نظم، چهارطبقه و دوجفت اضداد است.  هم­نشینی ذرت (چهار انسان نخستین در قبیله مایا) و تکه­‌چسبانی گیاه (الهه آفرینش) در نقاشی رودلفو اووییدووگا،  آموزۀ قوم مایا برای بیان چگونگی آفرینش چهار مرحله آفرینش انسان و تجلی برهما به عنوان خدای خالق و روح اعظم هستی در آیین هندو را با یکدیگر همسو کرده است. در واقع می­توان گفت عینی­‌کردن ظهور برهمن و چهار ذرت (انسان)، منجر به تصویری از لحظۀ اسطوره­ای خلق جهان[۹] و انسان در یک زمان و یک فضا شده است. بدین­گونه اسطورۀ آفرینش در دو فضا و زمان متفاوت (برهمن و قوم مایا) در نقاشی انتزاعی به تصرف رودلفو اوویدووگا در آمده است، تا او خلقت هستی و آفرینش انسان را دوباره بازآفرینی کند. امر بازآفرینی عینی برای پی افکندن نقاشی و بازنمایی رویای جهان، نیروی خلاق و آفرینش با برهمن و چهار ذرت نخستین متحد می­شود تا با افزودن ابهام، غیر واقعیت را ضمیمه واقعیت کند. ضمن آنکه رودلفو برای بیان اصل عینیت (ظهور و نمایش خودش در تصویر) تکه­‌های پیراهن خود را در اثر تکه چسبانی کرده است. این­کار برای بیان انعکاس میل روانی و بلندپرواز‌ی­های خودنمایانه هنرمند است تا چیزی شبیه به یک اسطوره بنیاد یابد. هم­نشینی پیراهن هنرمند با دیگر عناصر تصویر دلالت بر مهر، امضا، هویت و حضور او به عنوان جزیی از کل اثر می­باشد. چسباندن پارچه­‌های متنوع از کشورهای مختلف در پیش­‌زمینه این اثر به حضور اسطوره آفرینش در میان همه اقوام کره زمین دلالت دارد. ضمن آنکه همه انسان­ها را در اثرش بازآفرینی (آفرینش انسان­های مدرن در کنارچهار انسان نخستین) می­‌کند. در واقع او در دنیای تجربی با خلق تصاویر نمادین آفرینش، انسان، واقعیت و حضور خود را همچون کلیت وجود هستی و واقعیت در نظر می­‌گیرد. ضمن آنکه کشف حضور او در دنیای نقاشی انتزاعی و اتحاد او با  قوم مایا و هند غیرواقعی و جزیی از هستی نقاشی است. پس واقعی – غیر واقعی است (کثرت در وحدت، وحدت در کثرت)

در نتیجۀ حضور این عناصر، مخاطب با آرشیو متراکمی از عدم تعین و سیالیت معنا روبه‌­رو می­‌شود. شبکه­‌ای از ارتباطات المان­های هندسی، تصویری، اسطوره‌­ای (چهار انسان نخستین) و زمینی (تکه پارچه­‌های معاصر) که همه دال بر تمرکز واقعیت نامشهود بر کلیت زیبایی­‌شناسی آفرینش دارد. هنرمند با ترکیبی از المان­­‌های اسطوره‌­ای قوم مایا و هند و افزودن تکه­‌چسبانی پارچه­‌هایی از فضای متفاوت از زمان معاصر، مخاطب را هم­زمان-درزمانی و در یک مکان از معنای جز به کل و از کل به جز می­‌رساند. رودلفو با به تصویر کشیدن وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، بعد مادی و غیرمادی، عینیت و ذهنیت،  واقعیت­ و خیال، آفرینش و انسان،  غیرواقعیت را ضمیمه واقعیت کرده است. هنر متناقض‌­نمای انتزاعی او به صورت نمادین، وحدت اضداد دوسویۀ درون و بیرون نهاد انسان را بیان می‌­کند. ضمن آنکه با به چالش کشیدن ذهن مخاطب، توسط مبانی اساسی فرآیند خلاقیت، او را به دوباره نگاه کردن و دگراندیشی وا می­دارد.

رودلفو اوویدووگا


[۱] ، محل حضور هنرمندان و ترویج فیلم های نمایشگاه های سالانه

[۲] انتخاب این عناصر به صورت عامدانه توسط هنرمند شکل گرفته است

[۳] ترجمه گندم در متن استیتمنت اشتباه است

[۴] دایره المعارف هنر- رویین پاکباز

[۵] برای مطالعه بیشتر به کتاب اسطوره­های آزتکی و مایا ترجمه عباس مخبر مراجعه شود

[۶] در اسطوره «انسان و ذرت» قبیله مایا خورشید خود را به صورت انسان نشان میدهد

[۷] هنرمند دو سال در هند زندگی کرده است.

[۸] نظریه مایا با قبیله مایا متفاوت است

[۹]) انجام میشود خلقت جهان وسط اتحاد برهمن و نیروی سحرآمیز مایا (نیروی خلاق و یا رویا