چالش فضا در چیدمان | آنتونی گورملی Antony Gormley
معرفی هنرمندان چیدمان
ارتباط بدن انسان و فضا
بدن اولین مسکن و ساختمان مسکن دوم بشر است
سایت تندیس ترجمه دینا صنیعی
آنتونی گورملی در لندن، سال ۱۹۵۰متولد شد. او هفتمین فرزند یک خانواده کاتولیک از مادری آلمانی و پدری ایرلندی است. پدر و مادرش نام اختصاری”AMDG” (شکوه خداوند) را براو گمارده و او را از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۱در کالج شبانه روزی امپل فورث مقدس در یورکشایر گذاشته بودند. گرملی بعد از خواندن باستانشناسی، انسان شناسی و تاریخ هنر در کالج تریسی درکمبریج، در سال۱۹۷۱ تا ۱۹۷۴ به هند و سریلانکا سفر کرد تا اطلاعات بیشتری در مورد بودیسم کسب کند.
پس از حضور در مدرسه هنر سنت مارتین و گلداسمیت در لندن از سال ۱۹۷۴، تحصیلات تکمیلی مجسمه سازی خود را در سال های ۱۹۷۷تا ۱۹۷۹در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه اسلید لندن تکمیل کرد.
وی در حالی که در اسلید بود با ویکن پارسونز ملاقات کرد، که در ابتدا دستیار و بعد همسر او شد. گورملی در این باره گفته: او برای ۱۵ سال دستیار اصلی من بود. او قالبگیری تمام بدنها را انجام میداد، من فکر میکنم اسطورههای بسیاری در هنر وجود دارد که معمولا توسط مردان تنها ساخته شده است؛ ولی من خیلی خوششانس وخوشبختم که چنین حامی قوی وهمکاری عاشق و هنرمندی دارم. این زوج یک فرزند دختر و دو پسر دارند.
شهرت گورملی اغلب در چیدمانها و مجسمههایی است که رابطه بین بدن انسان و فضا را بررسی میکند. او در گسترش تواناییهای بالقوه مجسمهسازی از سال ۱۹۶۰ پیشرو بود همچنین از طریق بررسی تعامل منتقدانه بدن خود و دیگران به پاسخ سوالاتی بنیادین، در مورد ارتباط بشر، طبیعت و کیهان، پرداخت. گورملی مدام تلاش میکند تا فضای هنر را به جایگاهی برای احساسات، رفتارها و اندیشههای جدید تبدیل کند. کار او بررسی تناسبات بدن انسان و فضا است.
آثار گورملی در سرتاسر جهان به صورت بین المللی به نمایش گذاشته شده که در زیر برخی از آنها را مرور می کنیم؛ نمایشهای موزه لانگ، شانگهای (۲۰۱۷)؛ گالری پرتره ملی، لندن (۲۰۱۶)؛ بلوار ففورته لی، فلورانس (۲۰۱۵)؛ نتروم پائول لی، برن (۲۰۱۴)؛ مرکز فرهنگی در برزیل، سائوپائولو، ریودوژانیرو و برزیل(۲۰۱۲)؛ دشتورهالن، هامبورگ (۲۰۱۲)؛ موزه دولتی ارمیتا، سنت پترزبورگ (۲۰۱۱)؛ کانستاس برگنز، اتریش (۲۰۱۰)؛ گالری هوی وارد، لندن (۲۰۰۷)؛ مالمو کونستال، سوئد (۱۹۹۳) و موزه هنر مدرن لوئیزیانا، هاملباک، دانمارک (۱۹۸۹).
آثار دائمی در فضاهای عمومی عبارتند از: فرشته شمالی (گیتسد، انگلستان)، جای دیگر (کراسببی ساحل انگلستان)، درون استرالیا (دریاچه بالارد، استرالیا غربی) در معرض قرار داشتن (للیستاد، هلند) و آکورد MIT – موسسه فناوری ماساچوست، کمبریج.
گورملی جایزه ترنر را در سال ۱۹۹۴، جایزه بانک مرکزی هنر ویژوال در سال ۱۹۹۹، جایزه برهارد هیلیگر را برای مجسمه سازی در سال ۲۰۰۷، جایزه اوبایاشی در سال ۲۰۱۲ و پرمیوم ایمپریال را در سال ۲۰۱۳ دریافت کرد. در سال ۱۹۹۷ به عنوان مسئول انگلیسی امپراطوری (OBE) و در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه اسکار سال نو شد. او عضو افتخاری موسسه سلطنتی معماران بریتانیایی، دبیر افتخاری دانشگاه کمبریج و همکار ترنیتی و کالج عیسی مسیح کمبریج است. گورملی از سال ۲۰۰۳ به عنوان دانشمند سلطنتی شناخته شد.
فرشته شمال
فرشته شمال ساخته شده در سال ۱۹۹۸، عظمت و شکوه یک فرشته غول پیکررا در نزدیکی طولانیترین جاده انگلستان که لندن را به ادینبورگ متصل میکند نمایش میدهد. در را ستای خط افق، مجسمه ۲۰ متری با فاصله ۵۴ متری بین بالهها روزانه به طورمتوسط توسط ۹۰،۰۰۰ راننده و ۱۵۰،۰۰۰ نفر که میخواهند تجربه حضور در جوار فرشته را داشته باشند بازدید میشود. این مجسمه در سال ۱۹۹۸ از ۲۰۰ تن فولاد خالص ساخته و در شمال شرق انگلیس قرار دارد که برای تجلیل و یادبود کارگرانی که به مدت ۳۰۰ سال در معدن ذغال سنگی که دقیقا زیرسطح منطقهای که در آن مجسمه ساخته شده، کار کردند.
مزرعه
مزرعه محصول زمین است، ساخته شده از خاک رس و نتیجه تولید جمعی است. فیگورهای ساده و کوچک در چهارمکان مختلف جهان که توسط مردان، زنان و کودکان محلی با استفاده از مواد محلی تولید شدند. این چیدمان با هر بار سفر کردن بزرگتر و قویتر شده و در حال حاضر حاوی ۲۱۰،۰۰۰ بدن است. انگیزه کار بسیار روشن بود: تعدادی فیگورهای بدون دهان که فقط چشم دارند تا بتوانند به ما نگاه کنند، در صورتی که کسی نمیتواند به آنها کمک کند، اما احساس میکند که ارتشی خاموش فضای نمایشگاه را بطورکامل در برگرفته.
بدنهای نامحدود
چیدمان بدنهای نامحدود با استفاده از تکرار ستونهای مکعب شکل، که هر کدام به عنوان یک فضای معمارانه و همینطور فضای معمارانه به مثابه فرم بدن انسان در نظر گرفته شده است، انجام شده. المانهای سلول شکل، به حالت خوابیده و غوز کرده، در فرمهای نامنظم از نوعی گچ سفید تولید شده که بزرگتر از اشکال انسانی در سرتاسر فضا گسترده شده. بلوکها به طور جداگانه یا به صورت گروهی در داخل شبکه تکراری ساختمان قرار میگیرند. اشکال بطور کامل ساخته شده، انباشته یا پیچیده میشوند و آناتومی بطور متزلزل دیده میشود. در این نمایش به طور آگاهانه با هارمونی نور طبیعی و ساختارهای مکرر “Hypostyle”، تکرار ستونهای بدون سقف در فضا، بازی شده است.
سهم تقدیر
مدرنیسم شهری بدن را نفی می کند، با این حال ۹۰٪ از جمعیت جهان غرب در شبکه شهری زندگی میکنند. این سیستم مانند فضایی معمارانه و خاص ما را محافظت و شناسایی میکند. ما تا چه حد فرم را میسازیم و تا چه حد با این حاکمیت هندسی سازمان یافته مطابقت پیدا میکنیم؟ بدن اولین مسکن ماست، دومین ساختمان ماست. من میخواستم از شکل این بدن دوم بطور معمارانه استفاده کنم تا حجم متمرکز را از فضای شخصی بواسطه مقیاس خارج کنم. امید به برگرداندن پتانسیل پنهان یک مخفی گاه. آیا میتوانیم خارج و خارج ترباشیم؟ آیا میتوانیم احساس درونی را بسازیم؟
بدنها و ساختمانها، شهرها و سلولها، بناهای تاریخی و روحانیون، هر یک از حجم ها بخشهایی از حرکات بدن شخصی منحصر به فرد است؛ هر کار به عنوان یک نشانگر در جریان زندگی آن فرد عمل میکند و به طور کلی به عنوان شاهدی برای تکامل زندگی است. این کار اشارهای قوی به اشغال دانمارک توسط آلمان و ساختن دیوار آتلانتیک دارد، اما امیدوارم بتواند زمینهای بازتر برای بازتاب رابطه بین قلمرو و تخیل و یا بین هویت و بازبینی.
ایستگاه فضایی و ابزارهای دیگر، اتاق تنفس، بودن در معرض، مرد زباله ای و درون استرالیا از دیگر مجموعه های این هنرمند است.
قسمت قبل از پرونده چالش فضا در چیدمان را اینجا ببینید: