خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | نبردی بیپایان: مارکسیسم، هنر و تاریخ هنر | قسمت هفتم
نوشته گرنت پوک / دیانا نیوال
ترجمه هادی آذری | انتشارات حرفه نویسنده
آوام مگ: تلخیص هانیه دربندی
فرمالیستها مریدان یوحنای قدیساند؛ آنها معتقدند که «در آغاز کلمه بود». اما ما بر این باوریم که در آغاز عمل بود؛ کلمه چیزی نبود جز سایهی آواییِ عمل (تروتسکی).
در این فصل نشان خواهیم دید که آراء و مفروضاتِ مارکسیستی چه تفسیری از بسترهای تولید هنر و معنای هنر ارائه میکنند، مارکسیسم تاچهحد بر مباحث مربوط به هنرهای تصویری تأثیرگذار بوده است، و آیا فلسفهای که مارکس و پیروانش بنیان گذاشتند، پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق و سقوط آشکارِ پروژهی اجتماعی و سیاسیِ کمونیسم، میتواند موفق به ارائهی نظریاتی در باب هنر و حوزهی زیباییشناسی شود؟
کارل مارکس که بود؟
کارل مارکس سوسیالیستی انقلابی، فیلسوفی اجتماعی و اقتصاددانی سیاسی بود. مارکس، که بهصورتِ آکادمیک به تحصیل فلسفه و حقوق پرداخته بود، انترناسیونالیست (جهانگرا)یی بود که باورهایش از تفکر و اندیشههای عصر روشنگریِ اروپا ریشه میگرفت. وی، که ماهیت استثمارگر و فاسدِ سرمایهداری قرن نوزدهم را بهچشم دیده بود، خواستار دگرگونی بنیادینِ تمام روابط اجتماعی، فرهنگی و سیاسیِ موجود بود. شهرتِ وی بیش از هرچیز از دو کتابِ «مانیفست کمونیسم»، که با همکاری انگلس به چاپ رسید، و نقد او بر نظام سرمایهداری با عنوان «سرمایه» است.
هنر به مثابهِ ایدئولوژی
مارکس، که درگیر مسائل مهمتری بود، هرگز موفق به طرح نظریهای جامع در باب هنر نشد؛ بااینحال، علائق زیباییشناختی بخشی جداییناپذیر از کار وی را تشکیل میدادند.
نظریهی مارکسیستی و سنّت فکریای که بر آن بنا شد، تاریخ هنر بهعنوانِ رشتهای دانشگاهی را دستخوش تحولاتی اساسی کرد. تفکر مارکسیستی بستر شکلگیریِ اثر هنری را مبنای تفسیر خود قرار میدهد؛ یعنی ارتباط هنر با حوزههای کلانترِ اجتماعی، سیاسی و…
مارکسیسم به هنر و قلمروِ وسیعِ زیباییشناسی بهمثابهِ ظرفی مینگرد که دربرگیرندهی هر دو معنای ضمنی و صریح است. هنر در اندیشهی مارکسیستی هم فعالیتی بسیار تکنیکی و تخصصی است و هم شکلی از آگاهی اجتماعی.
تاریخ مارکسیستیِ هنر، که با نگاهی اجتماعی نگاشته میشود، درعینِحال که بر استقلال نسبیِ هنر و فرهنگ صحه میگذارد، همزمان قویاً با اصول و قواعد فرمالیسم در تقابل قرار میگیرد.
مارکسیسم تفکری خودانتقادی و کلنگر است و بر ارتباط و درهمتنیدگیِ حیات اجتماعی و اقتصادی، برای رسیدن به جامعهای بهتر و تحقق ذات اصیل انسانی، تأکید دارد.
بستر و نیت
در این قسمت به بررسی مفهوم بستر یا بافتار در تفسیر آثار هنری میپردازیم. البته پرداختن به مفهوم بستر پیدایشِ اثر هنری، گرایشی ذاتاً مارکسیستی نیست و بنابراین صِرفِ مطرحساختنِ سؤالاتی کلی دربارهی پسزمینه و تاریخچهی یک اثر هنری، الزاماً به تکوین تاریخ اجتماعی یا مارکسیستی منجر نمیشود، اما شروعی است برای تحلیل پیرامون مناسبات اجتماعیِ گوناگونی که به هنر و معنای آن شکل میدهند؛ اینکه مسائلی که در مفهومِ نیتبندی نهفته است، یعنی تفکر یا هدفی که در پسِ نقاشی وجود دارد، تاچهحد صریحاً عنوان شده یا در فرم و محتوای آن متجلّی شده است؟
آکادمیها و ژانرها
آکادمیها در پایان قرن هفدهم، نقاشیها را بر اساس موضوع و آنچه به سطح تواناییِ فنی و فکریِ لازم برای اجرای آن تعبیر میشد درجهبندی و ارزشگذاری میکردند. در بالاترین مرتبه، نقاشیهایی قرار داشتند که صحنههای تاریخی، مذهبی و اساطیری یا چهرهی قدیسین و مریم مقدس را به تصویر میکشیدند، و بعد از آن نوبت به پرترهها میرسید.
در سطح بعدی، نقاشی «ژانر» یا مردمنگاری، بهمعنای ثبت صحنههای زندگی روزمرهی مردم عادی بود، و دستِآخر طبیعت بیجان.
ذکر چند نکتهی کلی دربارهی بستر تولید اثر هنری ضروری مینماید:
ـ سؤالاتی که پیرامون بستر طرح میشوند، بهطور معمول به شرایط و وضعیتهای مادیِ تولید، نمایش و نقد هنر اشاره دارند.
ـ مفهومِ بستر بر رابطهی پنهانِ هنر با جامعه انگشت میگذارد؛ هنر امری جدا از تاریخ یا بسترهای سیاسی و اجتماعی نیست.
ـ واکاویِ پیدایشِ اثر هنری به ما کمک میکند تا معنی و مضمون اثر هنری را بهتر درک کنیم.
ـ پرسشهایی که پیرامون بستر مطرح میشوند اطلاعاتی از قبیل تاریخها، ارزشها و اصول دوران پیدایشِ اثر هنری را در اختیار ما قرار میدهند، و همزمان بهصورتِ غیرمستقیم از ما میخواهند تا پیرامون پیشانگاشتها و فرضیاتِ کسانی که این سؤالات را مطرح میکنند نیز تأمل کنیم.
پرداختن به بستر پیدایشِ اثر دریچهای غنی به ویژگیها و ظرایفِ یک تصویر میگشاید. بااینحال، چنین نیست که تاریخهای مارکسیستی یا اجتماعیِ هنر در تفسیرِ خود به مفهوم بستر اکتفا کنند، بلکه مورّخین بهدنبالِ درک تعیّنات و مناسباتِ پیچیدهای هستند که اَشکال مختلفِ بازنمایی و معنای فرهنگیِ آنها را شکل میدهند.
قسمتهای قبل از خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر را اینجا دنبال کنید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | گرینبِرگ و استیلای مدرنیسم
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | راجر فرای و سنت فرمالیستی
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | فرمالیسم،مدرنیسم و مدرنیته
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | تاریخ هنر جدید تا کنون