چند روزی در میان مرکز نبشی و یادوارهی عباس کیارستمی
نقدی بر نمایشگاه «چند روزی در میان مرکز نبشی» یادوارهی عباس کیارستمی
آوام مگ: به قلم مریم روشفکر
چند روزی است که دومین نمایشگاهی که «پرهام دیدهور»، به یادبود عباس کیارستمی، گردآوری کرده، در حال برگزاری است. نمایشگاهی از هفتادونه عکاس به مناسبت هفتادونهمین سالروز تولد او. هفتادونه عکس سیاهوسفید با چاپ آرتپرینت روی کاغذ و در اندازهی ۳۰در۴۰ با قابهای یکسان و سیاههای از برجستهترین عکاسان ایران.
مهمترین ویژگی نمایشگاههایی که دیدهور، از سال ۹۶ آغاز کرده، این است که او برخلاف بسیاری از هنرمندان، هنربانان و گالریها، بهانهی کیارستمی را به یادوارهای مفهومی و فکرشده تبدیل کرده است؛ و فارغ از تصاویر چهرهی هنرمند یا مستندات زندگی او و… نمایندهی نگاهی است که جامعهی هنری جهان، کیارستمی را با آن میشناسد.
کیارستمی، به آن بخش از هنر ایران تعلق دارد که میتوان به آن لقب «پارادایم حافظ» داد و آن را در مقابل «پارادایم مسعود سعد سلمان» دانست؛ اگر این دو شاعر ایرانی را که هر دو در حوزهی زبان و ادبیات، آثاری قابل توجه و مهم خلق کردهاند دربرابر یکدیگر قرار دهیم، با دو نگاه از بنیاد متفاوت، مواجه میشویم؛ نخست، مسعود سعد سلمان است که زنداننامهها یا حبسیات او بهعنوان نمونههایی ارزشمند در ادبیات برجای مانده؛ اشعاری مملو از شِکوه، رنج و بدگوهری زمانه؛ و در مقابل حافظ که گاهی به بیاعتنایی به امور زمانهی خود، یعنی حملهی مغولان متهم گشته، اما مضمون آثارش همواره روشن بودهاست. حافظ پاسدار امید است و بیش از اینکه به نیستی متوجه باشد، خردورزی را در روشن نگاهداشتن امید میپندارد و همین ویژگیِ اوست که بعد از گذشت بیش از شش قرن همچنان در اذهان عموم حضور مؤثر و فعال دارد.
میتوان کیارستمی را، با نگرش شفاف و بیپیرایهای که نسبت به زندگی دارد، خلف صدق حافظ، در نظر گرفت؛ او در آثارش انسان و طبیعت را در ارتباطی مستقیم نشان داده و با توجه به گرایشات شرق دور، طبیعت را گسترهی لایزال دربرگیرندهی انسان و همواره زایایی میپندارد که مسائلی بینالبشری همچون سیاست را در حاشیه قرار میدهد.
از همین رو پرهام دیدهور، یک بیانیهی ساده و بسیار مستقیم را برای گردآوری این نمایشگاه ایراد کرده: زندگی، چندروزی در میان زادن و مردن است؛ و بر این نگاه آثار عکاسان مختلف را گردآورده و ارائه داده است؛ آثاری که هر عکاس از روایت چندروزهی خود بیان میکند. به همین خاطر سؤالی که در ابتدای ورود به نمایشگاه مدام ذهن مرا به خود مشغول میداشت، این بود که چه ارتباطی بین آثار این نمایشگاه و کیارستمی وجود دارد؛ زیرا ردی از همان نگاهی که پیشتر ذکر آن رفت (همان پارادایم حافظ) را در بسیاری از آثار نمیدیدم؛ اما دوست عکاسی این گزاره را به میان آورد که این آینه چند روز امروزین این عکاسان است، روشن یا تیره؛ و سپس یکی از عکاسان نمایشگاه که اتفاقاً اثرش برای من نمایندهی تیرگی بود، این مطلب را تأیید کرد که چقدر خوشحال است که این نمایشگاه به عرصهی نمایش درخت و چشماندازهای برفی محدود نیست؛ هرچند این واقعیت است، اما خوشایند نیست؛ معنی آن برای من این است که نگاه کیارستمی از امری درونی، به پوستهی ظاهری تقلیل یافته، اما نمایشگاه «چند روزی در میان» سعی دارد این پوسته را شکسته و به درون واقعیت عکاسان ایرانی از زندگی دست یابد.
بههرروی نمایشگاه «چندروزی در میان»، جدای از تمام ویژگیهایش دچار آسیب چیدمانی است؛ با احترام و درک متقابل هنربان نمایشگاه (آقای دیدهور) باید گفت: چیدمان آثار دارای هیچ نقطهی تأکید بصری نیست. در نمایشگاهِ گذشته وجود اشعار و نوشتهها در میان قابها، موجب تنوع دیداری و فضاسازی برای نمایشگاه میشد؛ اما یکنواختی بیش از حد مجموعهآثار اخیر، چشم را تنبل و مخاطب را از مواجهه با اثر دور میدارد. محدودیتی که در انتخاب رسانه، نحوهی یکسان ارائه و ابعاد آثار رویداده، موجب شده مخاطبِ بسیارعکسدیدهی امروز، از بسیاری از آثار بگذرد، بدون اینکه آنها را ببیند. نمایشگاه در شکل بیرونی به طوماری از تصاویر شباهت دارد که نوای آرامی را با ریتمی یکنواخت زمزمه میکند و برای مخاطب خاطرهای بر جای نمیگذارد.
نکتهی دیگری که در آثار این گروه پرتعداد عکاسان مختلف دیده میشود، این است که اغلب آثار عکاسانِ قدیمیتر، عمیقتر و شخصیتر هستند و بهطور کلی تنوع آثار از لحاظ سطح کیفی زیاد است. به نظر میرسد «عکاسی» در معنای کلاسیک آن، چنانچه در این نمایشگاه بر آن تأکید شده (به واسطهی ابعاد، سیاهوسفیدبودن آثار و ارائه) در آثار هنرمندان قدیمیتر از کیفیت بالاتری برخوردار است.
در نهایت باید منتظر رویداد و قدمهای بعدی آقای دیدهور بود. شخصاً امیدوارم این روند ادامه یافته و روزبهروز پختهتر شود؛ روندی که پتانسیل کافی برای تبدیلشدن به یک سمپوزیوم عکاسانه، پیرامون نگاه انسانگرایانهی عباس کیارستمی را داراست.
نقدهای دیگر به همین قلم:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
تهران از نگاه دانشجویان ایرانی و آلمانی در نگارخانهی دانشگاه هنر
تهران از نگاه دانشجویان ایرانی و آلمانی نگاهی به نمایشگاه «دو شهر» در نگارخانهی دانشگاه هنر به همت دکتر «محمد مترجمزاده» و پروفسور «یورگ وینده» آوام مگ: به قلم مریم روشنفکر «دو شهر»، عنوان نمایشگاهی است که حاصل بخشی از برنامهی سهسالهی تبادل دانشگاهی بین گروه عکاسی دانشگاه هنر و دانشگاه دورتموند بوده که با حمایت مادی بنیاد «DAAD» برگزار شده است. مدیریت این دوره بر عهدهی دکتر «محمد مترجمزاده»، مدیر گروه عکاسی دانشگاه هنر، و پروفسور «یورگ وینده» از دانشگاه […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
یحیی دهقانپور | بازیابیِ ارزشِ عکاسیشدن
بازیابیِ ارزشِ عکاسیشدن نقدی بر نمایشگاه «بهاریه»ی یحیی دهقانپور | گالری پروژههای آران آوام مگ: به قلم مریم روشنفکر عکاسیِ هنری در ایران تاریخی سردرگم و ناشناخته دارد که تاکنون سامانی به آن داده نشده است، اما از میان نامهایی که بیشک در روند شکلگیری و بالیدن آن مؤثر بودهاند، یحیی دهقانپور یکی از مؤثرترین افراد است. او معلمی متفاوت است و نسلهای متمادیِ عکاسان ایران از کلاسهای او بیرون آمدهاند که تعداد اسامی شناختهشده در میانشان بسیار زیاد است. […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
یادداشتی بر نمایشگاه آرش بهرامی در گالری اعتماد نگارستان
یادداشتی بر نمایشگاه آرش بهرامی در گالری اعتماد نگارستان هنر سیلوئت بدوی آوام مگ: به قلم مریم روشنفکر در اولین هفتهی آغاز به کار گالریها در سال جدید، سالن گالری اعتماد در باغموزهی نگارستانِ تهران میزبان آثار آرش بهرامی است، هنرمندی که زیستگرایی و زیستهراسی را نقطهی عزیمتِ فکریِ نمایشگاهِ خود قرار داده است. این نمایشگاه با عنوان «چهلویک» دربرگیرندهی آثار نقاشی اوست که بهطور کلی به چهار بخش تقسیم میشود و روایتگر داستانِ سفر و جستوجوست. این مجموعه داستان […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پرونده نقد نمایشگاههای سال ۹۷ به قلم مریم روشنفکر
پرونده نقد نمایشگاههای سال ۹۷ به قلم مریم روشنفکر در این پرونده مروری داریم بر نقد نمایشگاههایی که مریم روشنفکر در سال ۹۷ نگاشته است که مشتمل بر ۲۶ نقد است که قریب به اتفاق آن در حیطهی عکاسی، نقاشی و چیدمان نوشته شده است. مریم روشنفکر از منتقدان برنامهی هنرنامه، پر مخاطبترین رویداد تخصصی هنرهای تجسمی است که چهارمین سال خود را سپری میکند و هرهفته جمعهها از شبکه ۴ سیما پخش میشود. لیست زیر به لحاظ زمانی از […]