یادداشتی بر آثار عباس کیارستمی در گالری گلستان
مداد عباس
به گزارش مجله هنرهای تجسمی آوام
برای اولینبار، نمایشگاهی از نقاشیهای «عباس کیارستمی»، کارگردان فقید و شهیر، با عنوان «مداد عباس»، در گالری «گلستان» تهران، برپا گردیده است.
زمانی ژان کلود کاریر گفت: «هنرمند واقعی کسی است که از سنتی بسیار کهن میآید؛ سنتی که شاید میپندارد همهچیز را گفته و نشان داده است، ولی بدون زحمت با تکنیکهای زمانهاش وفق مییابد و ناگاه یک نگاه، یک صدا و یک حسی جدید خلق میکند.» این در مورد عباس کیارستمی صادق بود. ما سینما را پیش از او میشناختیم؛ اما او بدون تقلید از ما، بیتلاش آشکار، با اجرای هنر خود در سرزمینش، احساسات، ریتم و هیجاناتی را که پیش از او نمیشناختیم، هدیه آورد.
کیارستمی در سال ۱۳۹۵ درگذشت؛ در ایران و جهان این هنرمند را بهعنوان یک فیلمساز مؤلفِ مشهور میشناسند؛ علاوهبر فیلمسازی، به عکاسی و طراحی گرافیک هم میپرداخت و علاقهمندان او با آثارش در این عرصهها آشنا بودند؛ اما اکنون نگارخانهی گلستان بیش از ۳۰ تابلو از نقاشیهای این هنرمند را که برای «امرار معاش» کشیده و فروخته بود، گرد هم آورده و در معرض تماشای عموم گذاشته است.
«لیلی گلستان»، مدیر این نگارخانه، هفتهی پیش از برگزاری نمایشگاه «مداد عباس» گفت که برگزاری چنین نمایشگاهی را بارها به خود کیارستمی پیشنهاد کرده و او هربار جواب داده بود که «باید وقت بگذارم و کارهای جدید را هم اضافه کنم».
اکنون که دوازده اثرِ موجود در خانهاش در کنار بیش از بیست اثر دیگری که در اختیار دیگران بوده، بهامانت، در این نمایشگاه به دیوار آویخته شده است، فقدان وجودش بیشتر احساس میشود.
نقاشیهای عباس کیارستمی، در این نمایشگاه، جز یک اثر، با مدادرنگی کار شدهاند. مدیر نگارخانه در ارزیابی این آثار گفته است: «بهحق اگر اسم کیارستمی روی این نقاشیها نبود، بازهم به نظرم نقاشیهای بسیار خوبی هستند که میتوان برای آنها نمایشگاه برگزار کرد.»
مضمون اغلب نقاشیهای کیارستمی طبیعت بود و باید او را راوی بالفطرهی خلقت خواند؛ همراهی او با طبیعت را میتوان در نخستین آثار سینمایی و سپس در عکسهای او که در مجموعهها و موزههای بزرگی قرار گرفتهاند مشاهده کرد؛ تصاویری زمستانی، همراه با خلوت و تلألو نور یا منظرهی دشتی فراخ که بینندگان آثارش را در شعف طبیعت غرق میسازد.
کتاب مداد عباس نیز حاوی تصویر آثار این نمایشگاه است که نشر «نظر» آن را منتشر کرده است. در نشست خبری این نمایشگاه، مدیر این انتشارات، دربارهی دلیل انتخاب عنوان «مداد عباس» گفت: «این نام را پسر کیارستمی پیشنهاد داد، که یادآور کتابی است از عباس کیارستمی با موضوع مداد قرمز که در دههی ۶۰، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، منتشر شده بود.»
همچنین با یادآوری اینکه عباس کیارستمی ادعایی در زمینهی نقاشی نداشت، بیان کرد: «تمرکز کیارستمی، بر نقاشی در سالهای نخست بعد از انقلاب بود که اجازهی فعالیت چندانی نداشت و هدفش امرار معاش بود؛ او حتی روی بشقاب هم نقاشی میکرد و آنها را میفروخت؛ در واقع بازگشت به نقاشی، به دلیل شرایط سخت زندگی در آندوران بوده است.»