تجلی دگرگونی یک رویا در عکسهای سارا رشیدی
گفتگوی مرضیه حیدرپور با سارا رشیدی، هنرمند نقاش و عکاس
مجله هنرهای تجسمی آوام
سارا رشیدی متولد سال ۱۳۶۵ در تهران است. او فارغالتحصیل کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناسی ارشد پژوهش هنر از دانشگاه علم و فرهنگ تهران است. نقاشی و عکاسی را بنا به علاقه شخصی از سال ۱۳۸۴ تاکنون دنبال میکند. وی علاوه بر شرکت در ۱۸ نمایشگاه گروهی داخلی و آرتفرِ بینالمللیِ “فیگبیلبائو” در اسپانیا، برگزاری سه نمایشگاه انفرادی عکس با نامهای “تجلیِ دگرگونیِ یک رویا”، “صدایِ سکوت” و “عَدنِ پنهان” را در کارنامه هنری خود دارد. وی تا کنون یک نمایشگاه انفرادی نقاشی و یک نمایشگاه دو نفره نقاشی با نام “دوئت” نیز برگزار کرده است. آنچه میخوانید گفتگوی کوتاه مرضیه حیدرپور با این هنرمند عزیز در نمایشگاه انفرادی اخیر عکس وی مورخ ۹ خرداد ۱۳۹۹ با نام “تجلیِ دگرگونیِ یک رویا ” در گالری سایه است. بعد از مدتها تعطیلی بالاخره گالریها به مرور در حال بازگشایی هستند و این اولین نمایشگاه در گالری سایه بعد از دوران قرنطینه است. در این نمایشگاه چیدمانی از عکسهای ۷۰*۱۰۰ و ۳۰*۲۰ سانتیمتری دیجیتال مشاهده میشود، در قسمتی از استیتمنت ” تجلیِ دگرگونیِ یک رویا ” آمده است:
“در وضعیتِ اندوه، واقعیتِ بیرون در ذهنِ فردِ تجربهگر، تبدیل به تودهایی بدخیم شده که تحتِ تاثیر جابهجایی عناصرِ رویا شکافته میشود. این ترکها و زخمِ حاصل از جابهجایی لایههایِ رویا، تاثیراتی بر خلوتِ فرد و محیطِ پیرامونِ وی خواهند داشت”.
-آیا شروع کارتان با عکاسی بوده است ؟
خیر، من به طور جدی و مستمر فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۸۴ با نقاشی فیگوراتیو و زیر نظر اساتیدی چون خانم نازنین افشار، آقای مهرداد ختایی و آقای مهدی درویشی آغاز کردم.
-چگونه با عکاسی آشنا شدید؟
با استاد مهرداد ختایی طراحی فیگوراتیو کار میکردم، پس از ورود به مبحثِ عملیِ ترکیببندی برای فضاسازی در نقاشیهایم، باید عکاسی محیطی انجام میدادم. در این زمان ناخودآگاه به هنرِعکاسی عمیقا علاقهمند شدم و پابهپای نقاشی عکاسی را هم دنبالکردم. در سال ۱۳۹۳ بعنوان عکاس به ارکستر فرهنگی شهر تهران معرفی شدم و فعالیت حرفهای من به عنوان عکاس با عکاسی از اجراهای متعدد داخلی و اجرای بینالمللی ارکستر فرهنگی شهر تهران در هجدهمین فستیوال موسیقی بینالمللی کویت به رهبری آقای نادر مشایخی آغاز شد.
-دوست دارید آثارتان مورد نقد قرار بگیرند؟
بله، با نقد مشکلی ندارم و نقدپذیر هستم. زمانی که با نقدی عادلانه و منطقی مواجه شوم به شدت استقبال میکنم و سعی میکنم در نمایشگاههای بعدی نکاتِ به چالش کشیدهشده را برطرف کنم، طوری که “تجلیِ دگرگونیِ یک رویا” نمایشگاه بهتری نسبت به “صدایِ سکوت” شد. من همیشه درحال جستجو و یادگیری هستم و بیشتر دوستدارم بیاموزم و تامل کنم تا در نمایشگاههای بعدی بتوانم آثارم را بهتر ارائهدهم.
-نقش گالریها در فروش عکس و تغییر دید مخاطب نسبت به عکس بهعنوان یک اثر هنری را چگونه میبینید؟
مدتها بود که میدیدم اشتیاق چندانی نسبت به نمایش و خرید عکسِ هنری وجود ندارد وعکسِ هنری به دلیل مخدوش شدنِ هویتِ عکاسانهاش زیر سوال میرفت. غالبا در ایران عکسِ هنری و تحریف شده را به عنوانِ یک اثر هنری مستقل نمیپذیرفتند. در واقع هنر نقاشی ارجح بود ولی امروزه اینطور نیست و درکِ عکاسیِ فاینآرت ملموستر و مانوستر شدهاست. درسالهای پیش صرفا گالریهای راهابریشم و اِیجی روی عکس تمرکز داشتند ولی در حال حاضر نمایشگاه ِعکس در گالریهای بیشتری دیده میشود و عکسهای هنری به مثابهِ بازنمایی جهان بینی خاصِ شخص هنرمند مورد استقبال گالریدارها قرار گرفتهاند و مخاطبهای زیادی را به سمت خود جذب کردهاند.
-دوران قرنطینه چطورگذشت؟
اوایل روزها بر من سخت میگذشتند ولی در این زمان فرصتی پیش آمد تا آرشیو خود را بررسی کنم، با آلبوم عکسهایی که در بهمن سال ۱۳۹۶ در یک روز برفی از پارک ملت گرفته بودم مواجه شدم و با در نظر گرفتن الگویی ذهنی که به شدت هم مالیخولیایی بود شروع به اِتود زَدن کردم، روند تولید هنری این آثار بسیار برایم مقبول واقع شد و پس از به سرانجام رساندن مجموعه به منظور ارزیابی برای مدیر گالری سایه، جناب آقای بابک بهارستانی ایمیل شد. از نظر ایشان نیز مقبول واقع شد و نتیجه، نمایشگاهِ “تجلیِ دگرگونیِ یک رویا” بود که در گالری سایه بر روی دیوار رفت. کرونا به منِ هنرمند فرصتی داد که بیش از پیش با خود خلوت و تامل کنم.
– آیا در فضای مجازی فعالیتی داشتید؟
تنها دوبار آثارم را در فضای مجازی به نمایش گذاشتم. با فضای مجازی نتوانستم ارتباط برقرار کنم. صبر میکنم تا فرصت نمایش آثارم در گالریهای حقیقی میسر شود تا بتوانم آثارم را در فضای حقیقی به نمایش بگذارم. فعلا تمایل به شرکت در فضای مجازی ندارم.
-و بهترین و تاثیرگذارترین خاطرهای که در زمان عکاسی داشتید را برایمان بگویید؟
عکاسی در شهر واراناسی یا بنارسِ هندوستان روی رودِ گَنگ، هیجانی داشتم که هیچ وقت تکرار نشد. تجربه عکاسی در فضایی مه آلود به وقت هفت صبح در یک قایق و شناور روی رود گنگ. دو سال بعد، عکسهای حاصل از این مکاشفه درسال ۱۳۹۵ در گالری تِم با نام “عَدنِ پنهان” بر روی دیوار رفت.
//گفتگوهای دیگر سایت آوام را اینجا دنبال کنید.