پولهای زیاد، ابر دیلرها و صعود هنر معاصر[۱]
معرفی کتاب رونق (Boom)|قسمت دوم
نوشته: مایکل اشنیرسون[۲]
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه نیما ابطحی
لری گگوسیان و شلوغبازی در هنر
گفته میشود که تا ماه ژوئن سال ۲۰۱۷،خوزه موگرابی و پسرانش صاحب بیش از هشتصد اثر از وارهول بودهاند. آنها باافتخار خود را بازارگردان این عرصه میدانند. فعالیتهای خریدوفروش آنها بازار وارهول را تحت تأثیر قرار داده و او را به یکی از پرفروشترین هنرمندان معاصر دنیا تبدیل کرده است. این کسبوکاری بود که در آن میلیونرها و میلیاردرها آثار هنرمندان سطح بالا را خریداری و آنها را در بندرهای آزاد در انبارهای بزرگی که دمای هوای آنها بهخوبی کنترل میشود نگهداری میکنند و در صورت علاقه بدون پرداخت هرگونه مالیاتی آنها را به سایر مجموعهداران میفروشند. این معافیت مالیاتی تا زمانی که آن اثر در بندر آزاد و تحت چتر حمایتی آن قرار داشته باشد ادامه پیدا میکند.
آثاری که طی ۴۸ ساعت آینده در آرت بازل به فروش میرسیدند عمدتاً آثاری معاصر بودند یعنی آثاری که توسط هنرمندانی خلقشدهاند که بعد از جنگ جهانی دوم شروع به کار کردهاند. در مقابل آثار معاصر، آثار مدرن قرار میگرفت که توسط هنرمندانی خلق شده بود که قبل از جنگ شروع به کار کرده بودند. البته این شیوه طبقهبندی میتوانست کمی گیجکننده به نظر برسد، برای مثال پیکاسو هنرمند مدرنی بود که تا پایان عمر خود یعنی سال ۱۹۷۳ به خلق اثر ادامه داد. در این شیوه، معیار طبقهبندی، زمان شروع خلق اثر هنری بود، یعنی در مورد این هنرمند چندین دهه قبل از آغاز جنگ دوم جهانی.
باگذشت زمان، بهترین آثار از شاخصترین هنرمندان مدرن نایابتر و گرانتر میشد، همانطور که همین اتفاق برای هنرمندان بعد از جنگ دوم رخ میداد. با افزایش تعداد مجموعهداران ثروتمند آثار هنری، تقاضا برای آثار هنرمندان معاصر، حتی جدیدترین آنها نیز افزایش مییافت. دراینبین هیچکس مانند لری گگوسیان خرید نمیکرد، شخصی که در مقایسه با دیلرهای دیگر در فهرست هنرمندانی که با آنها کار میکرد بیش از هرکس اسامی هنرمندان شاخص مدرن و معاصر دیده میشد.
لری گگوسیان دو روز قبل از پیشنمایش ویژه مدعوین ویآیپی، با جت بمباردیر گلوبال اکسپرس خود که ارزشی فراتر از ۶۰ میلیون دلار داشت، به بازل پرواز کرده بود. او علاقه داشت که خیلی زود به هتل سه پادشاه وارد شود، با این کار احساس میکرد که نسبت به دیگران جلوتر است. وضعیت رزرو اتاقهای هتل به نحوی بود که تیم همراه گگوسیان بهناچار در هتل دیگری مستقر میشد: تنها پادشاهان بودند که در هتل سه پادشاه اقامت داشتند.
بیشتر دیلرها روز دوشنبه یعنی یک روز قبل از نمایش ویآیپی به آنجا میرسیدند. بعضی مانند بیل آکوآولا[۳]، دیلر درجهیک مونقرهای، با هواپیمای خصوصی خود میآمدند و بسیاری نیز با هواپیماهای استیجاری شرکت نت جت که پر از مجموعهداران و پولهایشان بود، شبیه به اسکادران نیروی هوایی دنیای هنر در فرودگاه یوروی بازل فرود میآمدند. بسیاری از دیلرها تصاویر و کاتالوگ نمایشگاه را برای موکلین خود ارسال کرده بودند و درنتیجه بسیاری از آن آثار قبل از شروع نمایشگاه رزرو شده بودند.
حدود ۳۵ سال پیش در سوهو، گگوسیان به خاطر نشاندادن تصاویر آثاری که لزوماً اجازه یا امکان فروششان را نداشت تحقیر و مذمت شده بود. این موضوع غیرقانونی نبود و او نیز نخستین فردی نبود که این کار را انجام میداد. گگوسیان صرفاً درباره اثری که مثلاً در اتاق پذیرایی یکی از دوستانش دیده بود شلوغبازی درمیآورد و علاقه دیگران را نسبت به آن جلب میکرد. امروز تصاویر بیشماری از آثار هنری از طریق اینترنت بین دیلرها، مجموعهداران و حتی مشاوران هنری، دستیاران و هر آنکسی که در زنجیره دادوستد آثار هنری حضور دارد ردوبدل میشود.
هرچند لحظه یکبار گگوسیان از پشت میزش در تراس هتل به ساحل دوردست رود راین نگاهی میانداخت. صورتش کمی گردتر از قبل به نظر مارسید، صورتی روی شانههایی پهن، متعلق به یک قهرمان ورزشی سابق. در گرماگرم روز، شناگران از روی لنگرگاه به داخل امواج سریع رود شیرجه میزدند و پس از حرکت به سمت پاییندست رودخانه با زحمت به سمت بالای آن شنا میکردند و برای شیرجه دوباره به ساحل بازمیگشتند. گگوسیان در دبیرستان دولتیاش که در جنوب کالیفرنیا قرار داشت در رقابتهای شنا، بهخصوص شنای آزاد و پشت که نقاط قوت او بودند، شرکت و مقامهای خوبی هم به دست آورده بود. بعد از دبیرستان در یو سی ال ای (دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس) باوجود شناگران قدرتمندی که در دانشگاه حضور داشتند موقعیت خود را درخطر دید. او برای چند سال بعد از فارغالتحصیلی در رشته ادبیات انگلیسی از شغلی یکنواخت به شغل یکنواخت دیگری تغییر جهت میداد. سپس او هم مانند خوزه موگرابی تجلی هنر را در خود کشف کرد و فروشنده خوبی بود.
نیم ساعت بعد افرادی که در تراس بودند آماده رفتن میشدند. گگوسیان در یک کتوشلوار لینن سرمهای تیره و کفشهای سیاه راحتی کف لاستیکی لورا پیانا که از بهترین نوع کفشهای راحتی به شمار میرفت، بهآرامی و مانند یک یوز به سمت مرسدس بنزی که انتظارش را میکشید به راه افتاد. عجیب بود که او دیگر جزء معدود دیلرهایی بود که سعی نمیکرد بیشتر آثار خود را قبل از شروع نمایشگاه و از طریق ارسال تصاویر آنها پیشفروش نماید. «من این روش را دوست ندارم” او این را میگوید و فوراً اضافه میکند: ” دوست دارم که در عمل شاهد اتفاقات باشم.»
ادامه در قسمت بعدی …
پینوشت:
[۱] – mad money, mega dealers, and the rise of contemporary art
[۲] – Michael Beahan Shnayerso
[۳] – Bill Acquavella
* کتاب رونق توسط نشر آوامسرا در دست چاپ است.
قسمت قبل را اینجا بخوانید:
بزرکترین مجموعهداران هنری چگونه بوجود میآیند و قدرتمندترین دیلر دنیا کیست؟
مقدمهای در معرفی این کتاب به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
مقدمهای بر کتاب رونق | چه کسانی بازار هنر معاصر را شکل دادند؟
ممنون از اخبار جالب و سایت بسیار خوبتون