به بهانه نمایشگاه انفرادى آثار مصطفى خسروى در گالرى عصر
مجله هنرهای تجسمی آوام: نیما ابطحی
آثار مصطفى خسروى را چند سالى هست که به لطف فنآوری اطلاعات و امکانات تصویرى آن دنبال میکنم. آثارى رها و آزاد، بارنگ بندیهایی جسورانه و ترکیببندیهایی هندسى و گاها غیر هندسى، آبسترههایی با تکیه و الهام از هنرمندان معاصر پیشرو در آمریکاى شمالى، مهد هنر آبستره در دوران بعد از جنگ دوم بینالملل و انعکاسى از روح پرآشوب زمانه در اثر هنرى و ذهن هنرمند.
خسروى در دنیاى آبستره، خود را رها و آزاد میداند و با تکیهبر فهم بسیار خوبش از ابزارهاى ایجاد بافت و ترکیببندی صحیح رنگها، دنیایى سحرآمیز از رنگ و بافتهای طبیعى به وجود میآورد. دنیایى متأثر از تجارب بصرى هنرمند از دنیاى اطرافش. آثار خسروى باوجود تداعى بدون چونوچرای آثار دهه ۴٠ و ۵٠ آمریکایى مملو از روح زمانه و تجربه زیستى او در ایران است. ترکیب رنگهای بهکاررفته در آثار مصطفى خسروى، پر است از سحر و افسون شرقى و بدون هیچ ادعایى از سطوح رنگى روتکو یا جنون رنگارنگ پولاک فاصله میگیرد. انگار که او غوطهور در ضمیر ناخودآگاهش رنگهایی را بازمیآفریند در ستایش طبیعت سرزمین مادرى خود. این آفرینش نهتنها در ترکیب رنگها بلکه در ایجاد بافتهای عمیق و پیچیده رنگى نیز تکرار میشود و دقیق شدن در آثار او را به تجربه بصرى دلنشینی که پر است از کشف و شهودهاى رنگارنگ تبدیل میکند.
مصطفى خسروى در نمایشگاه انفرادى خود در گالرى عصر از دنیاى انتزاعى خود فاصله گرفته است. او در این مجموعه آثار ضمن بازآفرینی فضاى آبستره آثار پیشینش المانى فیگوراتیو را نیز به پهنه آثارش افزوده است. اینکه فاصلهگذاری رخداده بین آثار تماماً آبستره او با آثار آبستره فیگوراتیوش در گالرى عصر آگاهانه بوده است و حرکتى در راستاى نزدیکى هر چه بیشتر به جریان غالب هنرى در ایران امروز که بیش از هر چیز فیگوراتیو شده است یا اتفاقى طبیعى در سیر تحول نگاه هنرمند جوان به دنیاى اطرافش براى نگارنده مشخص نیست اما از کنار این واقعیت نمیتوان بهسادگی گذشت که پختگى آثار فیگوراتیو مصطفى خسروى در مقایسه با آثار تماماً آبستره او کمتر است.
حتى در همین نمایشگاه نیز آثار آبسترهای که بدون اصرار بر وجوه فیگوراتیو آثار دیگر تنها با استفاده از ترکیببندی و رنگ گذارى سعى در القاى مفهوم موردنظر عنوان نمایشگاه را داشتهاند در مقایسه با دیگر آثار موفقتر مینمایند.
در نمایشگاه فوران چنین به ذهن میآید که روح بیقرار هنرمند در دنیاى انتزاعى پیشین او در اثر فورانى ناگهانى جلوهای خام و بدون روتوش پیداکرده است، چنان گذارى از دنیاى ناخودآگاه به خودآگاهی؛ و این خودآگاهى بیش از آنکه در خدمت بیان روح هنرمند باشد در راستاى برآورده کردن انتظارات جریانهای هنرى غالب است.
با گذر از مفاهیم تکنیکى و فرمالیستى در شرح و نقد آثار مصطفى خسروى باید صادقانه اذعان داشت که آثار او در هر شرایطى جذاب و هیجانانگیزند. حتى آثار فیگوراتیو او نیز در ابتداى مسیر درخشانى که پیش روى نقاش جوان قرا دارند در کادر نزدیک همان جذابیت آثار کاملاً آبستره او را تکرار میکنند. خسروى بیش از هر چیز مدیون روح بیقرار و توانایى تکنیکى خود در خلق رنگ و بافت است و بیشک اعتماد به همینها او را در مسیر پختگى روزافزون بهپیش خواهد برد و نگارنده با علاقهمندی بسیار در انتظار آثار بعدى هنرمند خواهد بود. آثارى که بدون شک متأثر از بازخوردهاى اولین نمایشگاه انفرادى هنرمند خواهد بود.
نقد نمایشگاه های دیگر را اینجا دنبال کنید.