انواع هنر انتزاعی | آیا آنچه می‌بینید، همان چیزی است که می‌بینید؟

انواع هنر انتزاعی | آیا آنچه می‌بینید، همان چیزی است که می‌بینید؟
نقاشی انتزاعی در پرونده «اتاق آرامِ تاریخ هنر جهان» | قسمت سوم
مجله هنرهای تجسمی آوام: فران فریدونی

هنر انتزاعی

انتزاع هندسی
این نوع هنر انتزاعی روشنفکرانه از حدود سال ۱۹۰۸ به بعد ظهور کرد؛ و شکل اولیه و ابتدایی کوبیسم بود، به‌ویژه کوبیسم تحلیلی که چشم‌انداز خطی و توهم عمق فضایی را در نقاشی رد می‌کرد تا به جنبه‌های دوبعدی آن توجه کند. انتزاع هندسی به هنرهای کانکریت یا هنر‌های بدون موضوع نیز معروف است. بر اساس بیانیه‌ی کانکریت آرت، هر نقاشی انتزاعی که نقوش یا اشکال آن به‌طور واضح از عناصر طبیعی گرفته‌شده باشد، هنر ملموس محسوب نمی‌شود. این تصویر باید کاملاً فاقد هرگونه ارتباط طبیعت‌گرایانه باشد. هنر مجسم هنری است که هیچ ارجاعی، مجازی یا نمادین نداشته باشد. درنتیجه، بیشتر هنرهای کانکریت مبتنی بر تصاویر و الگوهای هندسی است و اغلب به آن انتزاع هندسی گفته می‌شود. ایده اساسی در پشت این نوع انتزاعِ ناب، ایجاد نوعی هنر مستقل است: نوعی شکل بصری موسیقیایی.
انتزاع هندسی خاص مبتنی بر اصول صریح ریاضی است. همچنین، انتزاع هندسی با زیبایی‌شناسی کلاسیک نیز مطابقت دارد: به‌عنوان‌مثال افلاطون اظهار داشت که بالاترین شکل زیبایی، نهفته در شکل واقعی آن در جهان طبیعی، در مفهوم «ایدئال» یا هندسهی یک‌چیز است. سرانجام، با هیچ ارتباطی با دنیای مادی، هنر ملموس را می‌توان دارای یک بعد معنوی دانست. به‌عنوان‌مثال این بعد معنوی است که اساس طرح‌های «الگوی بیکران» هنر اسلامی است. مترادف دیگر آن را می‌توان «هنر غیر عینی» نامید. پیشگامان ابتدایی این شکل از هنر به‌طورمعمول از اشکال هندسی مانند دایره‌ها، مربع‌ها، مثلث‌ها، مستطیل‌ها استفاده می‌کردند. در این روش به یک معنا، مطلقاً هیچ اشاره‌ای به جهان طبیعی یا همراهی با آن نمی‌شود و با خالص‌ترین انتزاع شکل می‌گیرد. انتزاع هندسی دایره سیاه کازمیرمالویچ در این مورد، مثال‌زدنی است. «بوگی ووگی» پیت موندریان، «گاو» تئو ون دوسبورگ بنیان‌گذار داستیل و «منشا» ویکتور وازارلی نمونه‌های دیگر آن است.

هنر انتزاعی

انتزاع احساسی یا شهودی

این نوع هنر شهودی ترکیبی از سبک‌ها را در برمی‌گیرد که تم مشترک آن‌ها گرایش طبیعت‌گرایانه است. این طبیعت‌گرایی در نوع اشکال و رنگ‌های به‌کاررفته قابل‌مشاهده است. برخلاف انتزاع هندسی که تقریباً ضد طبیعت است، انتزاع شهودی غالباً طبیعت را تداعی می‌کند، اما به روش‌های کمتر نمایشی. دو منبع مهم برای این نوع هنرهای انتزاعی عبارت‌اند از: انتزاع آلی یا بیومورفیک و سورئالیسم. بدون شک، مشهورترین نقاش متخصص در این نوع هنر، نقاشی‌های مارک روتکو است. نمونه‌های دیگر مانند ترکیب شماره سه و چهار کاندینسکی، «گابل و نابل»، توسط ژان آرپ، «زن» توسط خوآن میرو، «ریخت‌شناسی روان‌شناختی» اثر روبرتو ماتا، و «تقسیم‌پذیری بی‌نهایت» توسط ایو تانگی است. در مجسمه‌سازی، این نوع انتزاع را «بوسه» کنستانتین برانکوزی، «مادر و کودک» باربارا هپورث و «سه چهره ایستاده» اثر هِنری مور قابل تفحص است.

هنر انتزاعی رابرت مادرول

انتزاع ژستورال
نوعی اکسپرسیونیسم انتزاعی است که در آن روند چگونگیِ ساختن نقاشی بیش‌ازحد معمول مهم می‌شود. رنگ ممکن است به روش‌های غیرمعمول اجرا شود، کار با قلم‌مو اغلب شل و سریع است. مشهورترین نمایندگان آمریکایی درزمینهٔ این نوع نقاشی جکسون پولاک، مخترع اکشن پینتینگ، سری کارهای «زن» اثر ویلم دکونینگ و سرال ‌های «مرثیه» رابرت مادرول است. اجرای این فرم در اروپا، توسط تاشیسم و همچنین توسط گروه کبرا، به‌ویژه کارل اپل مثال‌زدنی است.

هنر انتزاعی

انتزاع مینیمال

نوعی هنر پیشگام و اساسی بود که از همه مراجع و ارتباطات خارجی پالایش‌یافته و غالباً از اشکال هندسی تشکیل‌شده بود. با شعارِ «این همان چیزی است که می‌بینید. چیز دیگری نیست». مینیمالیسم را می‌توان گسترش‌دهنده این ایده انتزاعی دانست که هنر باید واقعیت خاص خود را داشته باشد و تقلید از چیزهای دیگر نباشد. ما معمولاً تصور می‌کنیم که هنر نمایانگر جنبه‌ای از دنیای واقعی است؛ یا منعکس کردن تجربه‌ای مانند یک احساس. با مینیمالیسم، هیچ تلاشی برای نشان دادن یک واقعیت بیرونی انجام نمی‌شود، هنرمند می‌خواهد بیننده فقط به آنچه در مقابل خود می‌بیند پاسخ می‌دهد. واقعیت در این آثار، منحصر به شکل کاروماده‌ای است که از آن ساخته شده است. فرانک استلا، نقاش مینیمالیست، در مورد نقاشی‌های خود گفت: «آنچه می‌بینید، همان چیزی است که می‌بینید.»

هنر انتزاعی

شناخت تقسیم‌بندی‌ها، نوع گرایش‌ها و توالی هنر انتزاعی در طول تکوین آن در تاریخ هنر، توانایی بیننده را در شناخت مفاهیم آن گسترده‌ و به هدف هنرمند متصل خواهد کرد. فهم هنر انتزاعی بسیار آسان است. تمام آنچه نیاز داریم ذهنی باز و خیالی سرگردان است. آنچه در این ۳ قسمت به آن پرداخته شد، بخشی از نگاه اجمالی به تاریخِ به رسمیت شناخته شدن هنر انتزاعی است. در بخش دوم ادامه هنر انتزاعی و در بخش سوم به معرفی تعدادی از هنرمندان انتزاعی معاصر جهان پرداخته می‌شود.

قسمت قبلی را اینجا دنبال کنید:

نقاشی انتزاعی در پرونده «اتاق آرامِ تاریخ هنر جهان» | قسمت اول

نقاشی انتزاعی در پرونده «اتاق آرامِ تاریخ هنر جهان» | قسمت دوم