مرز میان دیدن و ندیدن در آثار نسترن آزادی

نگاهی به نمایشگاه «چیزی برای دیدن (نیست)»، نسترن آزادی، گالری آس
در ثنای ناپدیدی
مجله هنرهای تجسمی آوام: مریم روشن‌فکر

درروند پیدایش اثر هنری نقطه شروع اغلب لحظه گذاشتن قلم‌مو بر بوم (به‌مثابه آغاز ایجاد تغییر فیزیکی در محیط پیرامون) نیست، بلکه همانند پالس‌های الکترومغناطیسی است که از گستره‌ای فراتر از شیئیت یا ظهور یافتگی خود آغاز می‌شود، از جایی میان خاطره‌ای دور، یا تجربه‌ای، از دیدنی، لمس کردنی، بوییدنی یا شنیدنی.

نسترن آزادی در نمایشگاه خود مجموعه‌ای از این تجربیات را گرد هم آورده و از ترکیب آن به فرم یکپارچه جدیدی دست پیداکرده که خود ایجادکننده تجربه‌ای جدید است.

نمایشگاه چیزی برای دیدن (نیست) از ترکیب چند مدیای مختلف شکل‌گرفته، اول نقاشی که هسته اولیه نمایشگاه است، آثاری انتزاعی با سطوحی تخت و قطعاتی پراکنده، بخش بعدی تصاویر ویدئویی است که بر روی نقاشی‌ها تابیده می‌شود، به همراه صدا و بخش آخر پروژکتورهایی است که روی زمین قرارگرفته و سایه بازدیدکنندگان را بر دیوارها، نقاشی‌ها و ویدئو می‌تاباند.

چیدمان تعاملی او در گالری آس، نه ازاین‌جهت که اثری در مدیومی تازه است، بلکه به دلیل اینکه او چالش رها شدن از اندیشگی و بینایی را در این نمایشگاه برای مخاطب به وجود آورده آفریننده این تجربه تازه است.

مجموعه نقاشی‌هایی که کامل دیده نمی‌شوند زیرا با نورهای متغیری که بر آن تابیده می‌شود گاهی پیدا و گاهی پنهان هستند و همچنین تعامل میان سایه‌های بازدیدکنندگان با مجموعه ویدئو و نقاشی که روی دیوار تشکیل می‌شود، بستری در حال تغییر را برای کار او به وجود آورده که اجازه نمی‌دهند تصویر به قطعیت صلب دست پیدا کند، به عبارتی همان‌طور که خودش می‌گوید: «همچون به چشم گذاشتن عینکی است که همه‌چیز را مواج و جدا از هم نشان می‌دهد» و مرز میان دیدن و ندیدن را ناپدید می‌کند.

بنابراین کاری که او انجام می‌دهد دقیقاً تداخل در تجربه است، او تجربه مخاطب را در هرلحظه تغییر می‌دهد، از طرفی با قرار دادن نقطه آغاز و پایان، یک مسیر یا خط سیر را برای اثر خود در نظر می‌گیرد که متناوباً از تاریکی به نور و بالعکس قابل دریافت است. دو دایره بزرگ یکی سیاه در ورودی گالری بر روی دیوار کشیده شده و در انتهای مسیر یک دایره روشن به‌وسیله نور بر دیوار تابانده شده، در خط سیر میان این دو، تابلوهایی متشکل از ترکیبی از سطوح انتزاعی بارنگ‌های فام و بر زمینه سفید (نور/روشنایی/ خلاءو…) قرار داده‌شده که تصاویر متحرکی از نورهای پراکنده به همراه صدایی که می‌توان آن را صدای کهکشان نامید (صداهای ضبط‌شده ناسا) بر آن تابیده می‌شوند و در برخی تصاویر سایه یک فیگور انسانی نیز حضور دارد که در کنار سایه بازدیدکنندگان نمایشگاه بر این مجموعه اضافه می‌شود، این همه مجموعه وسیعی از تکانه‌های حسی را تشکیل می‌دهد که در هم ادغام می‌شوند و حسی یکپارچه به وجود می‌آورد.

نسترن آزادی

 نئوژئو یا هنر هندسی جدید زیرشاخه‌ای از هنر مفهومی است که در اواخر دهه ۸۰ میلادی شکل گرفت و به آثاری اطلاق می‌شود که در برابر مصرف‌گرایی و شتاب جامعه مدرنیستی به ایجاد فضایی کمینه و خلوص موجود در سطوح هندسی روی آوردند.

نسترن آزادی

آثار خانم آزادی نیز در بطن خود (نقاشی‌ها) از این نوع هنری زاده شده‌اند، اما درروند تکاملشان از آن عبور کرده و این خلوص هندسی را که در تابلوها دیده می‌شود به‌واسطه فضاسازی و ایجاد آمبیانس به فرم پیچیده‌تری تبدیل نموده‎اند که با کمک گرفتن از پراکنش قطعیت و خدشه در مرزهای حسی، اثر را به مرحله‌ای تازه برده است.

حواس ما ابزارهای سازنده خاطرات و تجربیات هستند که در پروسه ادراک به هم می‌آمیزند و اثری شگرف و منحصربه‌فرد را در ذهن هر فرد تولید می‌کنند که موجد شکل‌گیری فردیت اوست. اگر این روند را در کنار سرعت فزاینده جهان و انقلاب شبکه به‌مثابه مادیت مجازی نوظهور بگذاریم که سعی دارد به‌سرعت تمام تجربیات و غرایز انسان‌ها را در طی هزاره‌ها بشناسد و در خود بازتاب دهد ـــ با تغییر مفاهیمی چون اقتصاد، تبادل و به‌تازگی تصاحب اثر هنری (ظهور توکن‌های غیر مبادله‌ای (NFT)) ـــ متوجه خواهیم شد که مسیر داده‌های دریافتی ذهن انسان به‌سرعت در حال تغییر است، به نظر می‌رسد سوی این تغییرات از شیء به سمت تصوّر شیء درحرکت است و دسترسی به ذات «چیزها» سخت‌تر می‌شود و یا حداقل برای ادراک ما پیچیده‌تر خواهد بود، زیرا برخلاف عادت غریزی انسان در استفاده از حواس پنجگانه برای درک حواس را می‌شکند و از بازتاب آن در تنها یک حس استفاده می‌کند، همانند ایجاد حس گرسنگی با نشان دادن تصویر یک همبرگر.

در این میان برای هنرمند، به‌عنوان فردی که تا پیش‌ازاین با تولید شیء هنری مانند نقاشی، مجسمه یا عکس و بعدتر با ایجاد تغییر در فیزیک پیرامون خود مانند هنر اجرا، چیدمان یا حتی هنر صدا و ویدئو سعی در تحریک واقعی حواس داشته، چالش جدیدی پیش رو گسترده‌است.

نسترن آزادی به‌عنوان هنرمندی در حال کشف و شهود به نظر می‌رسد مستقیماً و با سر خود را به دل این چالش انداخته است و نتیجه آن برای خودش و مخاطبین نمایشگاه شکل‌گیری تجربه‌ای است که قطعات آن تا ابد به حیات خود در ذهن همه کسانیکه با آن مواجه شده‌اند ادامه خواهند داد.

به همین قلم اینجا بیشتر بخوانید:

آینده انسان است | نمایشی از هنرمندان زن در موزه کدا

پرونده نقد نمایشگاه‌های سال ۹۸ به قلم مریم روشن‌فکر