آمی شرالد Amy Sherald
پرونده هنرمندان زن سیاهپوست
آنچه در تاریخ هنر از چهرهنگاری سیاهپوستان نمیبینید
مجله هنرهای تجسمی آوام: شقایق سعیدی
آمی شرالد متولد ۱۹۷۳ نقاش آمریکایی آفریقاییتبار است. وی اغلب بهعنوان یک پرتره نگار فعالیت مینماید که آمریکاییهای آفریقاییتبار را در محیطهای روزمره به تصویر میکشد. سبک آثارش رئالیست ساده و شامل عکسهای صحنهپردازی شده از سوژههایش هست. رویکرد وی بسیار به هنرمند متأخر بارکلی هندریکس شباهت دارد.
وی در سال ۱۹۷۷ در مقطع کارشناسی در رشته نقاشی از دانشگاه کلارک آتلانتا فارغالتحصیل شد. همزمان با تحصیلات خود، شرالد نزد هنرمند مورخ دکتر آرتورو لیندسی از کالج اسپلمن شاگردی نمود. وی همچنین در برنامه بینالمللی (هنرمند ـ درـ محل اقامت) کالج اسپلمن در پورتوبلو، پاناما، در ۱۹۹۷ شرکت کرد و دو سال بعد به سازماندهی و برگزاری نمایشگاههای بینالمللی در آمریکای مرکزی و جنوبی پرداخت.
شرالد به بالتیمور نقلمکان کرد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در کالج هنر مریلند در سال ۲۰۰۴ دریافت نمود، که در آنجا همراه با گرس هارتیگان هنرمند اکسپرسیونیست انتزاعی به تحصیل پرداخت. قبل از اینکه شرالد به بالتیمور برود، هنر وی بر زندگی شخصیاش متمرکز بود ٬پسازآن، او توجه خود را معطوف به دیدگاهی انتقادی از تاریخ فرهنگی آفریقایی تباران و تمثالی از بدن کرد. بهطور خاص، او به دلیل استفاده از رنگ سیاه و سفید “grayscale” برای رنگآمیزی پوست بهعنوان راهی برای به چالش کشیدن مفهوم رنگ بهعنوان نژاد شناخته شده است.
شرالد یک سفر خصوصی و مطالعاتی را با نقاش نروژی “Odd Nerdrum” گذرانده و اقامتهای دیگری را در پکن، چین و اورنجستاد، آروبا به انجام رسانده است. آثار شرالد در آرت بازل میامی و در نمایشگاههای گروهی و یک نفره در نیویورک، فیلادلفیا، بالتیمور و چاپل هیل، کارولینای شمالی به نمایش گذاشته شده است. در کنار تمرین نقاشی خود، شرالد تقریباً دو دهه بهعنوان فعال اجتماعی در نوآوریهای خلاقانه، ازجمله آموزش هنر در زندانها و پروژههای هنری با نوجوانان، فعالیت نموده است.
در سال ۲۰۱۶، شرالد اولین زن و همچنین اولین آمریکایی آفریقاییتبار بود که با نقاشی خود با عنوان همهچیز را رها کن (رهایی ناپذیر) برنده مسابقه کوتوین بوشرر Qutwin Boochere” شد.
سال بعد او و کندی وایلی Kehinde Wiley بابت انجام پرترهنگاری رسمی از باراک اوباما (توسط وایلی) و میشل اوباما بانوی اول سابق (توسط شرالد) انتخاب شدند.
آن دو اولین آفریقایی آمریکاییهایی بودند که از گالری ملی پرتره ، کمیسیون پرترهنگاری از ریاست جمهوری را دریافت کردند.
هردو پرتره در سال 2018 باهم رونمایی شدند و میزان بازدید در گالری ملی پرتره در واشنگتن دی سی را به میزان قابل توجهی افزایش داده است.
این هنرمند همچنین جایزه «David C. Driskell 2018» را از موزه هنرهای HighMuseum Art در آتلانتا دریافت نمود.
در دسامبر ۲۰۲۰، اثر وی با عنوان حمام کنندگان The Bathers 2015 در حراج به مبلغ ۴,۲۵۶,۰۰۰ دلار به فروش رسید که تقریباً معادل ۳۰ برابر قیمت پایه بود.
آنچه آمی شرالد به آن مینگرد: ۸ معیار فرهنگی که نقاش از آنها الهام میپذیرد، از وس اندرسون گرفته تا WEB Du Bois
با توجه به عناوینی که امی شرالد سال گذشته با پرتره رسمی خود از میشل اوباما، بانوی اول سابق آمریکا به دست آورد، شاید تعجب کنید که بدانید این اولین نمایشگاه انفرادی از اوست که این هفته در Hauser and Wirth” “در نیویورک افتتاح شده است.
وی گفت: «من عمداً صحنه نیویورک را کنار گذاشتم. اگر قصد داشتم در نیویورک نمایشی داشته باشم، میخواستم چنین ارائهای باشد، نهفقط در یک فضای هنری تصادفی».
در این نمایشگاه هشت نقاشی جدید به نمایش گذاشتهشده است که همه آنها بهجز یکی امسال نقاشی شدهاند. با داشتن دو بوم با اندازه حداقل ۳ متر ارتفاع، این مجموعه از آثار شرالد را در مقیاس بزرگتر از همیشه مشاهده مینمایید؛ اما شما همچنان علائم تجاری فوری کار او را خواهید دید: مردان و زنان سیاهپوست با لباسهای رنگارنگ در مقابل یک پسزمینه زنده و تکرنگ که رنگ پوستشان را با تکنیک سیاه و سفید تصویر مینماید.
شرالد مدلهایش را از خیابان جلب میکند وی اغلب لباسهایی را که برای این منظور خریداری نموده است را به آنها میپوشاند.
شرالد در گرمای تابستانی همراه خانواده در پاناما بزرگ شد، جایی که هر اتاق در خانه رنگ متفاوتی داشت. در دو اثر برجسته در این نمایش، او فراتر از زمینههای تکرنگ بسیار اشباعشده خود پیشرفت کرد تا صحنههای کاملاً واقعی را نشان دهد. دریکی از آنها، سوژهها روی ساحل ایستادهاند. در دیگری روی تیرآهن فولادی نشسته است. (مورد دوم از عکس معروف چارلز ابتس در سال ۱۹۳۲ الهام گرفتهشده است که نشان میدهد کارگران ناهار خود را بر روی یک دیوار ساختمان بالای مرکز راکفلر مینشینند.)
در حدود یک سال گذشته، ایدههای شرالد در مورد آنچه او امیدوار است در کار خود انجام دهد – نمایش آفریقایی آمریکاییها از طریق «فضای سازی داخلی و هویت خصوصی ما» – متبلور شده است.
برخی از تأثیرات او برای سالهای زیادی بر او باقیمانده است، مانند هنر نمایش شی بوم ٬بو بارتلت در سال ۱۹۸۶ که شرالد آن را «اولین نقاشی واقعی که در تمام عمرم دیدم» میداند.
وی همچنین بسیار مطالعه مینماید و دریافته که برخی نویسندگان ازجمله الیزابت الکساندر و کوین کوشی بسیاری از موضوعاتی را که امیدوار بود در نقاشی آنها را انتقال دهد بیان نمودهاند.
شرالد اولین بار که این تابلو بارتلت را دید یک مرد سفیدپوست، خود را آفریقاییتبار نشان میدهد، در یک سفر میدانی کلاس ششم گفت: «تصویری از یک جوان سیاهپوست که به من نگاه میکرد، صرفاً تماشای اقتدار خودم بود در آن اثر. من هنوز در مورد آن احساس مشابهی دارم و این هنوز بخش مهمی از الهام من بهعنوان یک نقاش چهرهنگار است. یادآوری این نکته که باید تصاویر بیشتری در جهان وجود داشته باشد که بتواند همان تجربهای را که در آن لحظه وقتی اولین نقاشی را در موزه دیدم، به کودکان و افراد دیگر ارائه دهد.»
. این هنرمند چند سال پیش متوجه شد که بارتلت سفیدپوست است و همین نکته این موضوع را برایش جالبتر کرد همچنین اضافه میکند: «من با علاقهمندی به فیلمهای ریس ویترسپون بزرگ شدم. من توانستم به او نگاه کنم و ناخودآگاه دریابم که او کیست؛ اما تصور نمیکنم زمانی که اغلب مردم به سیاهپوستان نگاه کنند خود را بینند. وقتی پلیس سفیدپوست یک جوان سفیدپوست را میبیند، پسرش را میبیند اما زمانی که به یک نوجوان سیاهپوست جوان نگاه میکند او همان چیز را نمیبیند. اینکه خودش را در آن بدن تصور کند، اساساً چیزی است که بشریت را به هم نزدیک میکند، چیزی که باعث ایجاد همدلی و تجلی تجربه سیاه میشود.
چند سال پس از نمایش فیلم ماهی بزرگ تیم برتون در سینما، شرالد فیلم را از کتابخانه گرفت. او به یاد میآورد: شاید در سال ۲۰۰۷ بود، سالی بود که سعی میکردم بفهمم چه نوع کاری را میخواهم انجام دهم و چه چیزی را میخواهم به گفتگو و روایت تاریخی هنر بیاورم. در فیلم، وقتی این پدر همه داستانهای زندگی و تجربیاتش را برای پسرش تعریف میکند، متوجه شدم که او این آزادی را دارد که خود را به هر شکلی که میخواهد – به روشی جادویی- ببیند.
من متوجه شدم که نقاشیهایی که میخواستم انجام دهم نقاشیهایی هستند که میخواهم در جهان ببینم. راهی وجود دارد که اینچنین باشد اما شما در تاریخ هنر، چهرهنگاری از سیاهپوستان را نمیبینید. بدن همواره به کار سیاسی منتسب میگردد. هویت عمومی یک سیاهپوست آن چیزی است که میشود، برعکس آنچه ما تجربیات درونی خود هستیم. اما متوجه شدم که بهعنوان یک نقاش پرتره، این قدرت رادارم که این کهنالگوها را ایجاد کنم که بتوانند روایتهای تاریخی ـ هنری را نقد کنند و بازتابی از خود را به مردم ارائه دهند.
در سال گذشته، زمانی که شرالد در برنامهاش مشغول به کار بود، مشغول خواندن کتاب نجات بود. وی عنوان نمایشگاه «قلب ماده» را از فصل اول آن به امانت گرفت زیرا به گفته وی، «احساس میکنم کار من به این موضوع میپردازد که جهان و واقعیت روزمره آن برای ما به چه معناست. به آن فصل درباره اخلاق عشق و بازگشت به عشق ورزیدن به خود صحبت میکند. اینیک روش ابتدایی برای توصیف آن است.
هنگامیکه شرالد تحقیقات خود را در مورد تصویر سیاهپوستان در طول تاریخ هنر آغاز نمود ٬بلافاصله با عکسهایی که توسط عکاس آمریکایی آفریقاییتبار در WEB Du Bois که در نمایشگاه پاریس ۱۹۰۰ ارائه گردیده بود مواجه شد.
آنها برای مقابله با تبلیغات نژادپرستانه آنجا بودند. برای بیان : این است کسی که ما واقعاً هستیم. برای مدت طولانی، ما نمیتوانستیم این روایت را کنترل کنیم، اما پس از اختراع دوربین، میتوانیم نویسنده روایت خود باشیم. «وقتی این عکسها را دیدم، به من اثبات شد که در مسیر درست حرکت کردهام و آن نمایشی برای بیان انسانیتمان و یک ضد روایت بود.»
شرالد میگوید: «کوین در مورد احساساتی نوشت که من میخواهم مردم وقتی به کارها مینگرند با آنها همراه شوند ٬آنها ساکت هستند و قصد دارند خود را نوعی مقاومت در نظر بگیرند. در روایت آفریقایی تبارها از بردگی تاکنون، درباره مقاومت و غلبه و رسیدن به مکانی برابر است.
شرلد اضافه کرد: «من در کالج اسپلمن در آتلانتا سخنرانی کردم و خانمی که با وی گفتگو مینمودم» گفت: «شیوهای که شما در مورد کار خود صحبت مینمایید، روشی است که این نویسنده در کتاب خود نوشته است.» من میگویم، «این دقیقاً همان چیزی است که من سعی میکنم بگویم، مگر اینکه او این را بهتر بگوید». «من ازنظر بصری صحبت میکنم و او نویسنده است، بدین گونه او این مطلب را برای من روشن نمود».
بین این تصاویر تاریخی و آثار شرالد ارتباط کاملاً بصری وجود دارد، وی افزود: «من نقاشیها را به رنگ خاکستری نقاشی میکنم و این عکسهای زیبا به رنگ خاکستری هستند.»
شرالد میگوید: «من به کاوش در مورد هویت خصوصیتر سیاهی در مقابل هویت عمومی علاقهمند هستم. این کتاب دیگری است که کار من را انجام میدهد. حقیقت ما بهصورت بصری ارائه میگردد و به بخشی از کانون هنر آمریکایی تبدیل میشود.»
من از طرفداران سرسخت وس اندرسون “Wes Anderson” هستم، پالت وی، سبک لباس پوشیدنش، نحوه چیدمان صحنهها و زمانی که فیلمهایش را تماشا میکنم آنها را متوقف میکنم و میگویم این یک نقاشی زیبا خواهد بود و این یک نقاشی زیبا خواهد بود و این یک نقاشی زیبا خواهد بود! او صحنهای را از فیلم قلمرو طلوع ماه را بهعنوان یک مورد خاص نام میبرد که سوزی بیشاپ، یکی از دو شخصیت اصلی در فیلم، ابر بالای برج فانوس دریایی قرار دارد و از طریق دوربین دوچشمی به بیرون آب مینگرد.
وی بهواسطه برنامه شلوغ خود، بهندرت زمانی را برای رفتن به تئاتر اختصاص میدهد، اما یک دوست که در جشنواره فیلم بلک استار فیلادلفیا فعالیت میکند یکبار این مستند را به وی امانت داد.
مستند درباره نحوه استفاده دوربین از سوی آمریکاییهای آفریقاییتبار است. شرالد میگوید: فردریک داگلاس بیش از آبراهام لینکلن عکاسی شدهترین فرد زمان خود بوده است. او دوربین را ابزاری برای انجام کار میدانست ٬داشتن تصاویری که نشاندهنده انسانیت سیاهپوستان بود مهمترین کاری بود که میتوانستیم انجام دهیم.
منابع :
https://en.wikipedia.org/wiki/Amy_Sherald
http://www.amysherald.com/about
https://www.hauserwirth.com/artists/11577-amy-sherald
https://news.artnet.com/art-world/amy-sherald-cultural-inspirations-1648324/amp-page