معرفی سونیا کلارک هنرمند آمریکایی آفریقاییتبار کارائیبی
پرونده هنرمندان زن سیاهپوست
مجله هنرهای تجسمی آوام: شقایق سعیدی
سونیا کلارک (متولد ۱۹۶۷، واشنگتن، دی سی) هنرمند آمریکایی آفریقاییتبار کارائیبی در زمینه الیاف است. وی بهواسطه استفاده از مواد مختلف ازجمله موهای انسان و شانه برای پرداختن به نژاد، فرهنگ، طبقه و تاریخ شناخته شده است. مجموعههای سربندهای مهرهدار و مجموعه کلاهگیسهای بافتهشده او در اواخر دهه ۱۹۹۰ مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، وی سنتهای آفریقایی زیورآلات و زینت را برگزید و اشکال رایج آن را به بیان شخصی و سیاسی تبدیل نمود. اگرچه هنر آفریقایی و پیشینه کارائیبی وی تأثیرات مهمی دارند، میتوان گفت کار کلارک بر روی شیوههای ترکیب و انباشت استفادهشده توسط هنرمندانی مانند بتی سار[۱] و دیوید هامونز[۲] استوار است.
پدر کلارک یک روانپزشک از ترینیداد و مادرش یک پرستار جامائیکایی است. کلارک از افراد صنعتگر خانواده خود تأثیر پذیرفت، ازجمله مادربزرگ خیاط و پدربزرگ که مبلساز بود.
کلارک دارای مدرک کارشناسی ارشد از آکادمی هنر کرنبروک است و در سال ۲۰۱۱ مفتخر به دریافت اولین جایزه” “Mid-Career Alumni Awards از موسسه هنرBFA گردید. او در مؤسسه هنر شیکاگو زیر نظر هنرمند نیک کیو (هنرمند اجرا) به تحصیل پرداخت . همچنین فارغالتحصیل کارشناسی روانشناسی از کالج امهرست[۳] در سال ۱۹۸۹ است و دکترای افتخاری خود را در سال ۲۰۱۵ از همان کالج دریافت نمود.
کلارک پروفسور رولند او. ابیودون[۴] از کالج آمهرست را بهعنوان مشوق اولیه خود در مطالعات ارتباط بین فرهنگ کارائیب و فرهنگ یوروبا عنوان میکند؛ که سفر پس از فارغالتحصیلی او به ساحلعاج، جایی که بافتن را روی یک دستگاه بافندگی دستی آموخت، بیشتر آن را تقویت کرد. کلارک همچنین نیک کیو را بهعنوان فردی سودمند در پیشبرد تحقیقات خود در زمینه الیاف ذکر مینماید.
در ادامه به معرفی برخی از پروژههای او میپردازیم و در انتها معرفی جامعتری از این هنرمند را خواهیم داشت.
تسبیح دعا
عنوان پروژه از ریشه مشترک کلمات “مهره” و “دعا” گرفته شده است. کلمه انگلیسی قدیمی bede به دلیل ذکر با تسبیح مترادف با “نماز” شد. شکل طلسمها حاوی پیامها یا مواد بسیار تأثیرگذاری است که از سنتهای پراکنده آفریقایی نشأت میگیرد. این طلسمها معمولاً برای محافظت، سلامتی و اقتدار بر روی بدن استفاده میشوند. طلسمهای حاوی دعا در سراسر جهان یافت میشود. برخی از آنها بر روی بناهای ساختمانی بهصورت یک مجموعه نصب میشوند. (مثلاً موزههای یهودی که برای محافظت از ساکنان بر روی چهارچوب درها نصب میگردد). ارائه این پروژه زاییده راهبرد آراستگی و اقتدار جمعی از طریق معماری و لباس است.
پروژه ابزارهای ارتباطی
دستگاهها در این پروژه یک فرد را به فرد دیگر متصل میکنند. این دستگاهها چشم را به چشم ، قلب را به قلب و سر را به سر متصل میکنند تا ارتباط همدلانه و شاید حتی تلهپاتی برقرار شود. اتصال دو انگشت در دستکشهای مینیاتوری یادآور عهد و پیمان میان دو نفر است. همه موضوعات از اشیاء مورداستفاده در فرهنگ سیاهپوستان الهام گرفتهشدهاند: یک جفت عینک عتیقه دوقلو، گوشی پزشکی، تصویری از نخی که به دور انگشت بستهشده است تا یک پیمان را یادآوری نماید، و یک ادان (شیئی که توسط قضات نیجریهای استفاده میشود که نماد تعادل در ارتباطات است).
مجموعه موزه هنرهای زیبا، بوستون
کاتالوگ پروژه هنر مو را از اینجا بخرید!
آرایشگرها قهرمانان من هستند. شعر و سیاست متخصصان آرایش موهای سیاهپوستان در کار من بهعنوان یک هنرمند و مربی نقش اساسی دارد. دستهای آنها ریشه در میراثی غنی دارند، دستهایی که توانایی طراحی روی یک سر با شانه و مهارت بافتی به شکل پیچیده دارند. این هنرمندان به حرفهای مسلط شدهاند که نمیتوانم آن را بدیهی تلقی کنم.
تقریباً دو دهه پیش، بیل گسکینز در مروری بر آثار من نوشت: “آرایش مو هنر کهن بافت است.” من پروژه هنر بافت مو را با در نظر گرفتن سخنان او آغاز کردم.
این پروژه مابین مرزهای میان آرایشگاهها و گالریهای هنری بهعنوان مکانهای زیباییشناسی، هنر دست، مهارت، ابتکار و تجارت پل میزند. تعدادی از آثار بافت موهای سر پر از موی خودم بودند و تعدادی بوم دوختهشده با نخ ابریشم را نمایش میدادند. چالش آنها نشان دادن تخصص خود در یک رسانه آشنا، مو و ترجمه آن به یک موضوع کمتر آشنا، نخ روی پارچه بود. در طول یک سال پروژه، من تبدیل به یک گالری سیار شدم. عکسها مدل موهای موقت ایجادشده بهطور خاص برای پروژه را نشان میدهند درحالیکه بومها نمونهای دائمی از این هنر را ارائه میدهند.
پروژه پرچم کنته[۵]
پروژه پرچم کنته شامل ساخت یک ابژه فرهنگی ترکیبی و نمایش آن با افرادی با هویت ترکیبی، و ملهم کردن آنها به ابژه با روایتهایشان بود. این اثر عناصر فرهنگ آفریقایی و غربی/آمریکایی را درهمآمیخته است. دستبافتی با بافت آفریقایی اما روی ساختار بافت اروپایی، پارچه کت آمریکایی و پارچه کنته غنا (هر دو نماد هویت و غرور فرهنگی) را ترکیب کرده است. الگوهای کنته برای نمایش قدرت و استقامت، پیشرفت و موفقیت و رفاه در طرح بافته شدند.
گله پوشش سر یک زنان سیاهپوست است. زیبایی آن در بیان فردیت است زمانی که هر زن سر خود را میپیچد بیان میشود. از ۵۰ زن آمریکایی آفریقاییتبار خواسته شد تا سر خود را با گله ببندند تا از آنها عکاسی شود. هنگام پوشیدن گله، از آنها پرسیده شد که در مورد پارچه کنته، پرچم و اصطلاح “آفریقایی آمریکایی” چه احساسی دارند.
مدیومهای مورداستفاده در پروژهها:
مهرهها
در مهره همهچیز مربوط میشود به سوراخ آن. بدون سوراخ مهرهها را نمیتوان به هم نخ کرد یا دوخت. هرچه تعداد مهرهها بیشتر باشد، احتمال شکستن مهرهها کمتر است. درست مانند جوامع که بسته به تعداد افراد ایمنی وجود دارد. سوراخهای مهرهها مانند روزنههایی هستند که برای برقراری ارتباط از آنها استفاده میکنیم. مهرهها یکی به دیگری به همان شکلی که از دهان تا گوش، امواج صوتی ما را به هم متصل میکنند، بند میشوند. مهرهها برای ۷۵۰۰۰ سال با ما بودهاند. بهعنوان میراث باستانی، آنها ما را به یاد اجداد و ژنتیکمان میاندازند. مهرههای چرتکه و تسبیح تبدیل به یادگار میشوند. من زمان را اندازه میگیرم، ژستها را تغییر میدهم، حافظه فرهنگی را گرامی میدارم، و استعارات را با استفاده از مدیوم مهرهها جستجو میکنم.
پارچه
همگی ما از بدو تولد با پارچه احاطهشدهایم، الیاف را عمیقاً و بهطور غریزی درک میکنیم. رشتههای الیافی که پارچه را میسازند به ساختار بیولوژیکی ما مربوط میشوند: مو، رگها و ماهیچهها. الگوها و بافتهای پارچهای به شناخت فردیت ازنظر فرهنگی و فردی کمک مینماید. من مدعی جایگاه خود در زنجیره هنر هستم که در جریان مهاجرت اجباری از آفریقا به نیمکره غربی انتقالیافته است. آن بخش از اصل و نسب من با دستخالی آمد، اما درک عمیقی از قدرت پارچه را حفظ کرد. وجود پارچه در همهجا آثار را از ویژگی فرهنگی به سمت جهانیشدن ارتقا میدهد.
شانهها
“مجموعه شانه” به معانی مواد مرتبط میشود. دیدگاه فرهنگ مادی را در خدمت میگیرد. شانههای پلاستیکی سیاه میراث فرهنگ مو، سیاست نژادی و تصورات قدیمی از موهای خوب و موهای بد را تداعی میکند. چه نوع مویی بهراحتی از میان این شانههای دندانه ریز عبور میکند؟ اینکه خود شانهها بهصورت گرههایی مانند بافتهای نمدی، فرهای منظم و رشتههای مواج مرتبط شدهاند، به چه معناست؟ شانهها دلالت دارند به نظم و ترتیب زیرا که ابزارهایی هستند که رویش رشته موهایمان را نظم و ترتیب میبخشند. شانهها بررسی دقیقتری را به ما گوشزد میکنند مانند “عبور از بعضی چیزها با یک شانه دندانه ظریف”. هنگامیکه یک شانه دندانهاش شکسته یا ازدسترفته است، شواهدی از مبارزه وجود دارد. دندانهای ازدسترفته ریتم جدیدی را ارائه میدهند، موسیقی یک نظم جدید.
مس
در اواسط دهه ۱۹۷۰، زمانی که در حال بزرگ شدن بودم، رنگ پوست “برنزه رنگ مسی” مطلوب بود. من با رنگ فلز ارتباط برقرار میکنم زیرا رنگ پوست من است. در طب انسانشناسی نشان دادهشده که مس حافظه را افزایش میدهد. با استفاده از مس، دوباره با نسب خود ارتباط برقرار میکنم و خاطرات ازدسترفته هویت فرهنگی را دوباره زنده میکنم. ازنظر متافیزیکی گفته میشود که قرمزی فلز مس منعکسکننده اصل و نسب است. رگهای مسی به خون زمین، خون مادران ما و درنتیجه میراث تشبیه شده است.
مو
کوتاه، کوتاه و طبیعی. این مدل موهای من برای چندین سال بود. زمانی که اجازه رشد دادن به آن را دادم، موهایی که مدتها موضوع کار من بود تبدیل به رسانه من شدند. مو قدرت است. به اسطوره سامسون، رستافاریان و افرو دهه ۱۹۶۰ اثر آنجلا دیویس توجه کنید. تقریباً ۵ اینچ در سال رشد میکند و زندگی ما را مانند” “Lachesis of the Three Fates در اساطیر یونان میسنجد. مو بهعنوان حامل DNA، جوهر هویت را در خود جایداده است. در اعماق هر رشته ، بقایای ریشههای ما طنینانداز است. در این آثار، مو به نشانههای زمانشناسی، حکمت و زینت تبدیل میشود.
شکر
کلارک استاد هنر در بخش هنر و تاریخ هنر در کالج امهرست است. بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ رئیس بخش مطالعات صنایعدستی/مواد بود و بهعنوان یک محقق برجسته از وی تجلیل به عمل آمد. در سال ۲۰۱۶، جایزه پژوهشگر ممتاز در سطح دانشگاه در یکی از کالجهای برجسته هنر در دانشگاه ویرجینیا کامنولث در ریچموند، ویرجینیا به وی اعطا شد. این بخش توسط News and World Report US
بهعنوان یکی از برترینها در کشور رتبهبندی شده است. قبل از انتصاب در VCU، او استاد هنرهای خلاق Baldwin-Bascom در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون بود، جایی که وی تصدی با درجه ممتاز و جایزه “H.I Romnes” را دریافت نمود.
آثار کلارک در بیش از ۳۰۰ موزه و گالری در اروپا، آفریقا، آسیا، استرالیا و سراسر قاره آمریکا به نمایش گذاشتهشده و در مجموعه موزههای بسیاری ازجمله موزه هنر ایندیاناپولیس، موزه هنر دلاور، موزه هنر فیلادلفیا، موزه هنرهای معاصر مدیسون، و موزه ممفیس بروکس به نمایش درآمده و در مجلاتی مانند هنر در آمریکا، نیویورکتایمز، مجسمه ، ژورنال طراحی سطح، لسآنجلس تایمز، هنرهای پارچه، نقاشیهای آمریکایی جدید، فیلادلفیا مورد تحلیل قرارگرفته است.
سونیا کلارک هنرمندی است که در سال ۲۰۱۱ در مرکز مک کول جهت هنر خلاق اقامت داشت. او جوایز متعددی ازجمله جایزه یک زن ناشناس، کمکهزینه هنرمندان ایالاتمتحده، جایزه پولاک کراسنر، رزیدنسی بنیاد راکفلر در ایتالیا، کمکهزینه امور هنری ، رزیدنسی رد گیت در چین ، بورسیه هنرهای ویسکانسین ، فلوشیپ موزه هنرهای زیبا ویرجینیا، کمیسیون هنرهای ویرجینیا ، فلوشیپ Civitella Ranieri” “در ایتالیا ، جایزه ۱۸۵۸ برای هنر معاصر جنوب از موزه گیبس و همچنین جایزه هنری ۲۰۱۴ را دریافت نموده است، او همچنین برنده جایزه بزرگ هیئتداوران برای بهترین اثر دوبعدی و کمکهزینه پژوهشی هنرمند اسمیتسونین است. کلارک در سال ۲۰۲۰ وارد کالج اعضای شورای صنایعدستی آمریکا شد.
منابع:
[۱] – Betye Saar
[۲] – David Hammons
[۳] – Amherst College
[۴] – Rowland O. Abiodun
[۵] – Kente