نمایشگاه برش درحالی برگزار میشود که برای همهی ما یک جای خالی بزرگ وجود دارد؛ جای خالی امیرحسین امیرجلالی عزیز.
آخرین دیدار ما برمیگردد به زمانی که امیرحسین و دوستانش از ایدهی خود برای برگزاری یک نمایشگاه گروهی که همه در آن شرکت دارند، صحبت میکردند. در این جمع صمیمی و خودمانی کنار دوستان بود که طرحهای اولیهی نمایشگاه برش آماده میشد.
هیچکدام از ما باور نمیکردیم که این آخرین دیدار باشد و سرانجامِ این قصه، پر غصه شود. در نهایت تصمیم بر این شد که به یاد او نمایشگاه را برپاسازیم تا همان طور که همیشه دوست داشت، اثرش مخاطب را به گفتوگو فراخواند.
امیرحسین امیرجلالی متولد بهمن سال ۱۳۴۴ بود. او که از ابتدا به هنر علاقه داشت، تحصیلاتش را در رشتهی نقاشی به پایان رساند و از دههی ۷۰ در نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی حضور داشت.
امیرحسین امیرجلالی به واسطهی آشنایی خوبی که از متریال و رنگ داشت، در رسیدن به بافت و زمینهی دلخواه خود به صورتی منحصر به فرد ظاهر شد. او در سبک دست به تجربههای مختلفی زد و در مسیر آبستره، سورئال، واقعگرایی و بسیاری دیگر از سبکها حرکت کرد تا در نهایت به سبک مورد نظر خود رسید.
در آثار او رویکردهای اسطورهای و بازیابی اسطوره، خصوصا در آثار اخیر او به چشم میخورد. گاوهایِ اساطیری که برفراز شهرها سایه انداخته و به نوعی سعی میکنند تا به برتری تخیل، بر شهر و مدرنیته سایه اندازند. حیوان مقدسی که پرتوی خورشید همچون گویی درخشان پشت سرش، به او سایهای از شکوه بخشیده است.
جنبههای عرفانیِ آثار او در کنار رنگ و فرم همگام شده تا بتواند فلسفهی فکری امیرحسین را به خوبی نمایان سازد. فلسفه، از آثار امیرحسین امیرجلالی جدا نیست. او به خوبی از قواعد اندیشیدن فلسفی آگاه بود و به دنبال این بود تا مخاطبان با تماشای آثارش در این سفر قهرمانی با او همراه شوند.
مخاطب برای امیرحسین امیرجلالی اهمیت بسزایی داشت و همیشه دوست داشت تا مخاطب را در دستاوردهایش شریک سازد. آخرین نمایشگاه او به نام پادشاهی آسمان قرار بود در مرداد ۱۴۰۱ در گالری نگاه به نمایش درآید، که متاسفانه از نمایش کل آثار جلوگیری شد.
گاوهایی که ملک پادشاهیشان آسمان بود حالا از نمایش در زمین جا ماندند. گاوها حیران از اینکه گاو بودن است که ممنوع شده و یا دوران پادشاهی گاوان است که به سر آمده؟
این شد که مجال برای دیدن آنچه امیرحسین مدتها به آن فکر کرده و برایش نقاشی کردهاست، گرفته شد. اما او هرگز هنرمندی نبود که دست از اندیشهاش بردارد و جهان را آنگونه که نمیبیند، بکشد.
از لحاظ محتوایی امیرحسین امیرجلالی، علاقهمند به مضامین پیچیده و قدرتمند انسانی و جهانی بود. او المانها و نشانههای اجتماعی را با تصاویر نوستالژیک در کنار هم قرار میداد و به شیوهای نمادین و گاها اسطورهای آنها را باز تعریف میکرد. در آثار او نشانههایی از طنز نیز دیده میشود که نشان از رویکرد انتقادی او دارد.
امیرحسین همواره هنر را به عنوان امکانی برای گفتوگوی آزاد میدید. او خواستار همصحبتی با مخاطب معاصرش بود تا بتواند جهان را از نقطه نظرهای مختلف نگاه کند. امیرحسین بسیار خوب میدید و خوب گوش میداد. بخشی از تجربهی زیست او در چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی به نمایش درآمد. در سال ۱۳۸۹ در گالری زاویه نمایشگاه انفرادی برگزار کرد و سپس در سال ۱۳۹۷ در گالری ژاله آثارش را به نمایش گذاشت. آخرین نمایشگاه انفرادی او در سال۱۴۰۰ در گالری شیرین بود.
همچنین سالها در نمایشگاههای گروهی زیادی از سال ۱۳۷۲ در نمایشگاه بینالملل ، سال ۱۳۷۷ گالری کمالالملک و تا این اواخر در سال ۹۷ گالری آرتیبیشن، سال ۹۹ گالری طراحی هنر، سال ۱۳۹۹ در سرزمین هنر، ۱۴۰۰ در گالری شکوه و سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در گالری نگاه شرکت داشته است.
نگاه طنز توام با نقدی که در تصاویر نوستالژی بود، همواره یادآور مهمترین مضامین اخلاقی جهان امیرحسین امیرجلالی بود. اما آثار او اینگونه نیست که فقط نقد بزند و تاریکی را نشان دهد، بلکه رهاییای که او به آن معتقد بود و راهکارهای رسیدن به آزادی در آثار او مشهود است.
امیرحسین امیرجلالی همواره به فراسوی معانی پنهان در دل رنگها و نقشها میاندیشید. به فراسوی تمام آنچه در زمان حال و مکان اکنون موجود است.
امیرحسین امیر جلالی علاوه بر نقاشی کشیدن، تدریس نقاشی هم میکرد. او در طی سالها، تعداد زیادی هنرجوی نقاشی تربیت کرد. علاقهمند بود تا آنچه را که تا آن زمان آموخته بود به افراد دیگری هم یاد دهد تا این چرخهی یادگرفتن و یاددادن ماندگار بماند.
ماندگاری امیرحسین، نه فقط در نقاشیهایش بلکه در ذهن تمام مخاطبان هنر نیز اتفاق افتاده است. برای ما او در تکتک آثارش حضور دارد و بخشی از زیستنش در درون این قابها جاودان مانده است .
امیرحسین در شامگاه ۵ مرداد ماه سال ۱۴۰۲ بر اثر ایست قلبی درگذشت اما حضور او در ذهن و قلبهای ما همیشه ماندگار مانده است.
یادش گرامی و روحش در آرامش.
ترانه سلطانی
در همین ارتباط معرفی هنرمندان دیگر را ببینید.