شروع جریان اصلاحات ارضی در دهۀ سی میلادی در مصر، باعث شد توجه به زندگی فلاح در هنر مصری بیشتر شود.
ازآنجاکه دهقانان مصر تنها طبقهای بودند که از دوران فراعنه تا دورۀ مدرن، از جریانات وارداتی فرهنگ غرب متأثر نشده بودند، بهعنوان نمایندۀ مصر جدید و حتی نوادگان مصریان باستان مورد توجه قرار گرفتند. در ادبیات این سالهای مصر میتوان پرداختن به ملت و تجسم آن در چهرۀ دهقان و زن و نیز بازگشت به مصر باستان را دید که تأکیدی است بر گفتمان ملیگرایی در مقابل لیبرالیسم. در این دوران ایدۀ تغییرناپذیری، دهقان را وارث مستقیم سنتهای باستانی جلوه داد؛ فلاح، حافظ فرهنگ منسجم همگن و اصیلی بود که علیرغم اشغالگریهای پیدرپی، در برابر تأثیرات فرهنگی بیگانه، نفوذناپذیر مانده است. بدینترتیب دهقان بهعنوان حلقۀ مفقوده در بازگشت به گذشتۀ باشکوه ظاهر شد.
راغب ایاد[۱] را میتوان نمایندۀ این نوع از ملیگرایی دانست. ایاد یکی از اولین دانشجویانی بود که در سال ۱۹۰۸ یعنی در زمان تأسیس دانشکدۀ هنرهای زیبای قاهره وارد این دانشکده شد و در سال ۱۹۱۰ همراه مختار فارغالتحصیل شد و در آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای رم ادامه تحصیل داد. او در کار خود سبکی فولکلور ایجاد کرد که از زندگی روزمرۀ روستایی و سنتی مایه میگرفت.
ایاد بهویژه از ترکیببندیهای نقشبرجستهها و نقاشیهای مصر باستان متأثر بود و نگاه تازهای به شیوۀ روایی کهن صحنههای موازی در این آثار کرد که گاه در قالب ترکیب عمودی در کارش نمایان شده؛ مثل دو نقاشی زراعت و کاروان. مهمترین خصوصیت آثار ایاد حضور همیشگی شخصیت دهقان و مناظر مربوط به زندگی مرسوم عوام مصریان در نقاشیها و طراحیهایش است؛ چیزی که بهعنوان کارمایهای برای نمایش ایدۀ ملت متحد انتخاب شده. بهخصوص در زراعت سعی داشته تفاوتهای منطقهای و زمانی را نشان دهد. تفاوتهایی که در بطن یک ملت وجود دارد و دراینجا کنارهمنشینی آنها تصویری از یک مصر یکپارچه در امتداد رود نیل ساخته است.
با وجود توجه به زندگی دهقان در هنر این دوره، در آثار روستایی پیشگامان نوعی ایدهآلسازی از فلاح به چشم میخورد. در اکثر مناظر روستایی از دهۀ ۱۹۳۰ فضای روستایی بیزمان و ایدهآل تصویر شده. واقعیت فئودالی در رابطۀ میان دهقان مصری و مالک زمین در این شکل بازنمایی وجود ندارد. فقر شدید و شرایط زندگی سخت او بهکلی حذف شده و در مقام یک فرد نشان داده نمیشود بلکه بهعنوان موجودیتی تصویر میشود که از بوم خود تفکیکناپذیر است.
جهان روستایی بهعنوان دارایی فلاح ترسیم میشود و خود او متعلق به سرزمین اجدادش فراعنه است. برای مثال محمود سعید[۲] در شَدوف (جمع شَدَف) ۱۹۳۴، دهقانان را در حال آبیاری مزارع با وسیلهای باستانی به اسم شَدَف نمایش میدهد. لباس دهقانان نشاندهنده فضای معاصر است. بهاینگونه مضمون تغییرناپذیری بهوضوح به تصویر کشیده شده، زیرا گذشته و حال در یک فعالیت روزانۀ روستایی همزمان شدهاند.
دیگر ویژگی بازنمایی فلاح این است که زحمات او بهعنوان یک فعالیت هماهنگ و ذاتی مثبت نشان داده میشود. این نگاه در اثر راغب ایاد با عنوان کار و لذت منعکس شده. این اثر مثل بسیاری از نقاشیهای معاصر آن دوره، کار سخت دهقانان را ایدهآل کرده است. درواقع تصویرسازی روستایی اینگونه آثار منجر به ساخت کلیشههایی شد که بیشتر ناشی از ضرورت تعریف هویت بصری جدید مبتنی بر پیوند با مصر باستان بود تا انتقاد مستقیم از وضعیت جامعه.
بهطور کلی میراث تصویری مصر باستان چارچوبی را در اختیار پیشگامان نهاد که در آن توانستند با ازآنخودسازی و ابداع مجدد گذشته، زیباییشناسی جدیدی را بهعنوان نتیجۀ تبادلات بین فرهنگی مستمر کشف کنند. رویکردهای مختلف ناجی، مختار، سعید و ایاد گواه این واقعیت است که هنر مصر باستان و سنت غربی بهعنوان ابزار مدرنیته، با الزامات پروژۀ نهضه مطابقت داشت. فراتر از ساختن اصالت فرهنگی، کار پیشگامان نشاندهندۀ پایبندی آنها به فرهنگی مدرن است که میتواند در عین حال مصری، ملی و جهانی باشد.
در قسمت بعدی نگاهی میاندازیم به جریان ملیگرایی سیاسی و گروه هنر معاصر.
قسمت قبل از پرونده مصر را اینجا دنبال کنید:
نگاهی به سیر هنر مصر از دورۀ مدرن تا معاصر | مقدمه و قسمت اول
سبک نو-فرعونی ترکیب پیچیدهای از بازآفرینی گذشتۀ تاریخی | قسمت دوم
محمود مختار نابغۀ مصری و اولین مجسمه ساز شهری مصری | قسمت چهارم
منابع:
- براتی، بهاره؛ محمدزاده، مهدی؛ مریدی، محمدرضا و خاورنژاد، سعید (۱۴۰۱)، تاثیر جریان ملیگرایی عربی بر هنر مدرن مصر (مطالعه تحولات هنر مدرن مصر از ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰). مجله هنر و تمدن شرق، ۱۰ (۳۸)، ۵-۱۶.
- مقدادی، سلوا (کیوریتور مستقل)، هنرمدرن مصر، وبسایت مِت میوزیم (مقالات)، اکتبر ۲۰۰۴.
- رضوان، نادیا(دکترای تاریخ هنر، دانشگاه بِرن)، از دایانا تا ایزیس: رنسانس مصر و سبک نو- فرعونی (دهههای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰)، وبسایت اُپنادیشنبوکس،۲۰۱۷.
[۱] Ragheb Ayad (1892-1982)
[۲] Mahmoud Said (۱۸۹۷- ۱۹۶۴)