سفیر و دیلر ناشناس، باسابقه ۱۵ سال فعالیت به عنوان فروشنده آثار هنری که به قول خودش هنوز همه چیز را هم ندیده، در مقاله‌ی پیش رو مشاوره‌ای صریح به هنرمندان ارائه می‌دهد و پنج نکته‌ای که برای موفقیت در صنعت رقابتی هنر باید انجام دهند را فاش می‌کند.
هنرمندان عزیز!
شاید فکر کنید که هنر تنها برای هنر است، اما در حقیقت، این روزها هنر بیشتر برای به دست آوردن پول است، مگر اینکه شغل دیگری داشته باشید که صورتحساب‌ها را پرداخت کند (یا یک صندوق امانت بی‌پایان). درواقع این روند از زمانی که تمایز بین فاین آرت و هنر عامه شکل گرفت، به وجود آمد.
آیا فکر کردید چگونه هنرمندانی که آن‌ها را ضعیف می‌دانید، آثار خود را با قیمت‌های بالا می‌فروشند و به‌طور مداوم تقاضای بازارشان وجود دارد؟ رفتن به یک هنرستان معتبر برای دریافت مدرک MFA تنها بخش کوچکی (و شاید اختیاری) از آن چیزی است که برای ساختن یک حرفه هنری و داشتن همین بازار پر تقاضا لازم است انجام دهید.
من فکر می‌کنم اینکه هنرستان‌ها تجارت آثار هنری را مورد آموزش قرار نمی‌دهند، اشتباه است. مخصوصاً کسانی که تصمیم می‌گیرند از راه هنر زندگی خود را بگذرانند، باید بدانند که خودشان باید کارآفرین خودشان باشند. دنیای هنر بی‌رحم است و برای موفقیت باید در تکاپو و تلاش بود. نمی‌توانید تنها در استودیو پنهان شوید و تمام روز به ساختن آثار هنری بپردازید که فکر می‌کنید از هر چیزی که در بازار است بهتر است. شما باید بیرون بروید و شبکه‌سازی کنید.
مطمئناً این قضیه عادلانه نبوده که بسیاری از ما دقیقاً نمی‌دانستیم بعد از فارغ‌التحصیلی چه چیزی در انتظارمان است. شاید حس ساده‌لوحانه‌ای از جذابیت دنیای هنر داشتیم، بدون اینکه هیچ دانش عملی (یا محتاطانه‌ای) داشته باشیم که هرکسی که در صنعت هنر باقی می‌ماند و تجربه می‌کند، آن را به دست می‌آورد. مثل معروفی هست که می‌گوید: کاری که دوست داری را انجام بده، بنابراین هیچ‌گاه در زندگی‌ات کارنمی کنی؛ اما حقیقت این است که شما باید برای آنچه دوست دارید فداکاری کنید و یا با چیزهایی که دوست ندارید سازش کنید که نهایتاً گاهی اوقات وقتی پا پس می‌کشید ممکن است خراب شود.
با این حال، مطمئناً بسیاری از ما هنوز زندگی کردن و عاشق کار خود بودن را به هر کار خسته‌کننده دیگری ترجیح می‌دهیم. پس در اینجا یک فهرست ساده از کارهایی که باید انجام دهید برای شما آمده است.
۱ – کارآفرین خود باشید.
متوجه باشید هیچ‌کس قرار نیست دست شما را بگیرد و شما را راهنمایی کند. استودیوی شما دفتر کارتان است، تمرین هنری شما کسب‌وکار شماست، اثر هنری شما محصول شماست و شما مدیرعامل کار خود هستید. چطور کسب‌وکارتان را به سود می‌رسانید و آن را اداره می‌کنید؟ این چیزی است که باید خودتان آن را بفهمید.
گالری‌ها، موزه‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی و غیره برای مراقبت از کسب‌وکار شما کار نمی‌کنند. درست است که آن‌ها می‌توانند راهنمایی‌تان کنند، اما درنهایت، آن‌ها شرکای تجاری شما هستند و باید با آن‌ها همکاری کنید تا کسب‌وکارتان را تا حد ممکن سودآور و پایدار کنید. کورکورانه از مشاوره‌هایی که به شما داده می‌شود پیروی نکنید. تحقیقات خود را انجام دهید و اگر مصرانه باور دارید که چیزی باید به روش خاصی انجام شود، پس استدلال معتبر و منطقی برای آن ارائه دهید؛ اما به هیچ‌وجه درخواست‌های بی‌پایه و اساس بدون توجیه معتبر مطرح نکنید، چون با چالش مواجه خواهید شد.
۲ – یاد بگیرید در مورد هنر خود صحبت کنید.
شما تنها مدیرعامل نیستید. شما همچنین فروشنده هستید و باید یاد بگیرید که چگونه در مورد هنر خود با مخاطبان مختلف اعم از افراد روشنفکر گرفته تا عادی صحبت کنید. فرض را بر این نگیرید که همه بلافاصله کار شما را درک خواهند کرد، یا اینکه آن‌ها همان تحقیقاتی که شما برای خلق اثر خود انجام داده‌اید، انجام داده‌اند.
اینکه فکر کنید هنر شما خودش می‌تواند صحبت کند، می‌تواند آسیب‌زننده باشد. یاد بگیرید معرفی یک تا پنج دقیقه‌ای از کار خود داشته باشید. از خود بپرسید چرا هنر شما مهم است؟ چرا باید به جای تمام هنرهای دیگر در دنیا، به آن توجه کنیم؟ اگر نتوانید هنر خود را توضیح دهید، چطور انتظار دارید دیگران آن را توضیح دهند؟ و چطور انتظار دارید که مجموعه‌داران آن را درک کنند؟ آن‌ها کسانی هستند که باعث پول درآوردن شما می‌شوند و کسب‌وکارتان را از ورشکستگی نجات می‌دهند!
۳ – نمونه کار مناسب بسازید.
در این زمینه کوتاهی نکنید. در حال حاضر دنیای امروز محدوده توجه کوتاهی دارد. نمونه‌ی کاری خود را پرمعنی و چشم‌نواز بسازید. نه مانند یک کتاب طولانی که تمام جزئیات مسیر حرفه‌ی شما را توضیح دهد. این فقط یک پیش‌نمایش است. اضافه‌ها را حذف کنید! اگر کسی بخواهد بیشتر بداند، با شما تماس خواهد گرفت و در این صورت می‌توانید نسخه گسترده‌تر کار خود را به او ارائه دهید. وب‌سایت خود را طوری ساماندهی کنید که به راحتی قابل‌دسترس باشد، صفحه اینستاگرام خود را طوری بچینید که بهترین آثار شما را نمایش دهد. شما برند خودتان هستید، پس بهتر است آن را متمایز کنید.
۴ – سخت کار کنید و بخوانید.
موفقیت‌های یک‌شبه به‌ندرت اتفاق می‌افتند و افراد بسیار کمی دارای استعداد طبیعی هستند که بدون تلاش زیاد از هیچ به قهرمان تبدیل شوند. اد روشا گفته که حس شهرت یه شبه ی او، بعد از ۲۵ سال بوده. پیکاسو گفته بود که «چهار سال طول کشید تا مانند رافائل نقاشی کنم، اما یک عمر مانند یک کودک نقاشی کردم.»
بله، هنر کار سختی است و هیچ‌وقت بی‌نقص نیست. دلیل دارد که به انجام و خلق آن «تمرین» گفته می‌شود! حرفه‌ای بودن شما به راحتی به دست نمی‌آید و معجزه‌ای اتفاق نخواهد افتاد. تمامی اطلاعات مربوط به کسب‌وکار خود را بخوانید و از افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید مشاوره بگیرید. یاد بگیرید که قراردادهای معاملاتی چگونه هستند و یک حسابدار خوب استخدام کنید (یا تمام قوانین مالیاتی مهم را بیاموزید). امیدوارم هیچ‌کس شما را فریب ندهد، اما بعضی افراد می‌توانند واقعاً بدجنس باشند! اجازه ندهید که یک شخص بدذات در دنیای هنر شما را به خاطر اینکه در یادگیری بخش تجاری آن کوتاهی کرده‌اید، فریب دهد. داستان‌های وحشتناک زیادی در این زمینه وجود دارند.
۵ – شبکه‌سازی کنید.
شبکه‌سازی یک مهارت است و شما باید آن را تقویت کنید. چون زمانی که بخواهید اطلاعاتی در مورد دنیای هنر به دست آورید، بزرگ‌ترین دارایی شما خواهد بود. افراد بانفوذ می‌توانند شما را بسازند یا خراب کنند، پس با همه مؤدب باشید، حتی اگر آدم‌های بدی باشند. آن‌ها می‌توانند اطلاعات زیادی درباره دنیای هنری به شما بدهند که از هیچ کتاب یا مقاله‌ای به دست نمی‌آورید و می‌توانند به شما کمک کنند تا از ارتباطات مهم برای پیشرفت حرفه‌تان استفاده کنید. حقه‌های کوچک و در جریان شایعه‌های بازار بودن، می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری اقدامات بعدی‌تان کمک کند.
داشتن یک شغل به عنوان هنر کار ساده‌ای نیست و ممکن است رسیدن به موفقیت در آن بسیار خسته‌کننده باشد. درنهایت، ممکن است از اینکه معروف شدید لذت ببرید، اما از اینکه فقط به خاطر آن مدل آثاری که فروش دارد معروف شده‌اید متنفر شوید، به طوری که مجبور خواهید بود دیگر آثار خود را بارها و بارها در آن سبک بسازید تا بتوانید کارهای شخصی‌تان را تأمین مالی کنید (البته اگر زمانی برای پیگیری آن‌ها داشته باشید) و امیدوار باشید که روزی چیزی متفاوت از بین کارهای شما با بازار هماهنگ شود.
در پایان این را بدانید که تلاش و سخت‌کوشی در این مسیر آسان نیست و تنها شما می‌توانید تعیین کنید که آیا این همه زحمت ارزشش را دارد یا نه.
منبع: آرت نت
در همین زمینه بیشتر بخوانید:
