ضرورتِ برآمده از زمینه؛ آغاز معاصریت و هنر معاصر در عراق
با شروع دوران ریاست جمهوری صدام حسین در ۱۹۷۹ رشتهای از جنگهای پیاپی، تحریم و سرکوب کردها و شیعیان در عراق آغاز شد. صدام برای نمایش قدرت پدرسالارانۀ خود، نظام تصویری تبلیغاتش را به گذشتۀ باستانی عراق و نیز سرداری چون صلاحالدین ایوبی گره میزد و جنگ با ایران در ۱۹۸۰ را قادسیۀ دوم میخواند. در دوران قدرتگرفتن صدام، نظارت و سانسور شدت بیشتری گرفت.
حزب بعث بر تمام مراکز فرهنگی مهم و مدارس هنرهای زیبا تسلط داشت. آرزوهای هنرمندان نسلهای پیشین که خود را همگام با انقلابِ ۱۹۵۸ میدانستند و نمایندۀ سطح بالای فرهنگی این کشور بودند، فروخورده شد و نوعی رئالیسم سوسیالیسم تبلیغاتی بر هنر کشور غالب شد. در این زمان چشمانداز شهری تغییر کرد و دیوارنگارهها و مجسمههای متعددی از صدام و نمادهای حکومت، چهرۀ بغداد را پوشاند.

در تقابل با این نظام تصویری، هنر مدرن عراق درحال تحول از تجربهگرایی در تلفیق سبکی المانهای بومی و مدرن، به سمت هنری حساس به واقعیات اجتماعی و فشارهای گفتمان غالب بود. کاظم حیدر یکی از هنرمندانی است که میتوان در این گذار مورد توجه قرار داد. او ابتدا عضو گروه هنر مدرن بغداد بود، بعد مدتی با جریان حروفیه همراه شد و بعدتر در اوایل دهۀ شصت متأثر از وضعیت طبقۀ کارگر آثاری خلق کرد.
اما پس از قدرتگرفتن حزب بعث، حیدر کمکم درگیر مضامین عاشورایی و واقعۀ کربلا شد. در زمانهای که بعثیسم در حال بهحاشیهراندن شیعیان بود، پرداختن به واقعۀ عاشورا آن هم با گرایش فرمی به نقوش مُهرهای بینالنهرین، حساسیت هوشمندانۀ این هنرمند را نشانهگذاری میکند. او در این مجموعه آثار به زبان بصری شخصی و مدرنی دست یافته که محتوای روایی و فرم بصری آن از اولویتی برابر برخوردارند. بهنظر میرسد حیدر بهخوبی توانسته تداوم فرهنگی و گفتگو با زبان بصری مدرنیسم را که مدنظر پیشگامانی چون جواد سلیم و شاکر حسن بود در کار خود محقق کند.

در ادامۀ گفتمان تداوم فرهنگی، هندسۀ اسلامی منبع دیگری بود که هنرمندان برای هویتیابی از آن بهره بردند. البته اگرچه تا میانۀ دهۀ ۱۹۸۰ هنرمندانی مثل فرج عَبو میتوانند همچنان به تلفیق انتزاع هندسی غربی با هندسۀ معماری اسلامی فکر کنند و آثاری پر از رنگ و حرکت و حروف تزیینی خلق کنند[۱]، اما بهتدریج فجایع پیاپی و فشارهای اجتماعیسیاسی عراق، هنرمندان را به سمت بیانگری و انتزاع بیانگرانه پیش میبرد.

شاید بهتر باشد بهجای نگاه به تولیدات هنری در دهۀ ۱۹۸۰ و ۹۰ ابتدا به تأثیرات وضعیت سیاسیاجتماعی این دوران بر خود هنرمندان نگاه کنیم. هنرمندانی که جنگ و جلای وطن را ازسرگذراندند و سالیان بعد در کشورهای دیگر به بازتعریف هویت خود پرداختند؛ اما این بار با تجربۀ زیستۀ خود و المانهای کاملاً شخصی. زیاد حیدر یکی از این هنرمندان است که به اجبار به جنگ ایران فرستاده شد.
در میانۀ جنگ بهخاطر توهین به تصویر صدام حسین پنج سال به زندان ابوغریب رفت و سپس به جنگ کویت فرستاده شد. درنهایت او توانست به هلند پناهنده شود. آثار انتزاعی او با ترکیببندیهای بسته، رنگهای خفه و قرمز غالب، گاه عناصری فیگوراتیو در خود دارند که ارجاعی کاملاً شخصی به بدن هنرمند و تجربیاتش دارد. از جمله پای او که از پسِ شکنجههای ابوغریب و مصائب جنگ همچنان او را یاری کرد تا ادامه دهد و به جای جدیدی کوچ کند.

عثمان احمد مثال دیگری است که از فجایع برآمده از رژیم صدام جان به در برده و به بریتانیا رفته است. هنرمندی که طراحیهای بیانگرش، صدای قربانیان نسلکشی کردها شد. در ۱۹۸۸ طی عملیاتی موسوم به انفال بیش از دویست هزار کرد کردستان عراق به دستور صدام قتل عام شدند. فاجعهای که جهان در برابرش سکوت کرد. عثمان احمد با طراحیهای مرکبی خود در کنشی مداوم که در نوع قلمگذاریِ بیتقطیعش مشهود است، این مردمان بیصدا را آنقدر به تصویر میکشد تا یادآور شود چه بر آنها گذشت.

و اما هنرمندانی که در این سالها در عراق درس خواندند با عنوان نسل هشتاد شناخته میشوند. در قسمت بعدی به کار بعضی از آنها نگاهی میاندازیم، ازجمله هنا ملاله با زیباییشناسی ویرانی[۲] اش. باید گفت تحول هنر مدرن عراق به هنر معاصر چنان بهضرورت، از دل فاجعه برآمده که روال عادی سبکشناختی را بحرانی میکند. زیر سایۀ استبداد، ترس جنگ و تهاجم، فاصلۀ زندگی و هنر چنان از میان میرود که هویت عراقی دیگر نه با شکوه بینالنهرین یا بدویت چشمانداز نخلها، نه با بغداد رنگارنگ یا هندسۀ اسلامی که حال در زمینۀ زخم، مرگ، ترک وطن و جنگ شکل میگیرد و تا دههها بعد با همین برچسبها شناخته و معرفی میشود.
منابع:
-در میانۀ شرحهشرحهگی و آوارگی، نادا شبوث، نشریۀ MERIT، شمارۀ ۲۶۳، ۲۰۱۲.
-تداوم فرهنگی در نقاشی مدرن عراق بین ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰، گروه نویسندگان، باغ نظر، ۱۳۹۵.
-معماری بهعنوان یک کنش سیاسی، نگین نجارازلی، وبسایت پژوهشی کوچه. ۲۰۲۴.
-دربارۀ نمایشگاه زیاد حیدر در گالری اوت این د فیلد، فلوریس شریو، ۲۰۱۸.
-دربارۀ نمایشگاه عثمان احمد؛ نسلکشی کردهای عراق، هدانی دیتمارس، ۲۰۲۵، نشریۀ مرکز ریویو.
-دربارۀ کاظم حیدر، لیام سیبِی، وبسایت دَفبیروت.
-Wikipedia.org
[۱] فرج عبو در ۱۹۸۴ از دنیا رفت و دوران تحریم و حملۀ امریکا را ندید. اما آثارش در غارت موزۀ بغداد در ۲۰۰۳ به یغما رفت و سر از خیابانها درآورد.
[۲] Aesthetic of Ruination
قسمت قبل از پرونده هنر عراق را اینجا دنبال کنید:
پروندۀ هنر مدرن جهان عرب؛ هنر عراق | قسمت اول
پروندۀ هنر مدرن جهان عرب؛ هنر عراق | قسمت دوم
پروندۀ هنر مدرن جهان عرب؛ هنر عراق | قسمت سوم
پروندۀ هنر مدرن جهان عرب؛ هنر عراق | قسمت چهارم
قسمت قبل از پرونده هنر مصر را اینجا دنبال کنید:
نگاهی به سیر هنر مصر از دورۀ مدرن تا معاصر | مقدمه و قسمت اول
سبک نو-فرعونی ترکیب پیچیدهای از بازآفرینی گذشتۀ تاریخی | قسمت دوم
محمود مختار نابغۀ مصری و اولین مجسمه ساز شهری مصری | قسمت سوم
ملیگرایی بومی در هنر مصر؛ تصویر آرمانی فلاح | قسمت چهارم
خوارج؛ گروه هنر معاصر مصر | قسمت پنجم
گروه هنر و آزادی سورئالیسم مصر | قسمت ششم
هنر معاصر مصر، بسط مضامین و مدیومها | قسمت هشتم
امل کناوی و آستانۀ عصیان | قسمت نهم و پایانی
کتاب های نشر آوام سرا :

یادداشتهایی بر نقاشیهای پایان قرن جلد دوم

یادداشتهایی بر نقاشیهای پایان قرن | جلد اول

رونق؛ پولهای زیاد، ابر دیلرها و صعود هنر معاصر













