تندیس، سحر افتخارزاده: مجموعه “هر آنچه سخت است و استوار” مهدی حامدی، پس از نمایش در کافه گالری “خورشید” لواسان این بار در گالری “هما” روی دیوار رفته است.
این مجموعه همچون بسیاری دیگر از آثار هنر معاصر، حاصل یک تلفیق زیرکانه است؛ افزودن چیزی از سنت به چیزی از مظاهر مصرفی مدرنیته. هرچند کار بر روی شیء دورانداختنی و تبدیل آن به کالای هنری، حرکت تازهای نیست، با این حال مهدی حامدی به ترکیب فرمی تازهای در این حیطه دست یافته است. اینجا جعبههای سیگار با آنچه به عنوان “مکان” در مینیاتور ایرانی میشناسیم و بخشی از حافظه بصری ما است، پیوند خوردهاند. عمقنمایی خاص نگارگری در این آثار، نه از آن تصور مبتنی بر قواعد عالم مثال، که از خطوط پیرامونی و تاخوردگی جعبههای سیگار پیروی میکند، رنگبندیها نیز در یک بده بستان بصری با رنگ جعبهها تعریف شده است. آنچه در وهله نخست به چشم مخاطب میآید ترکیبی نامأنوس است که بواسطه نامأنوس بودن، خلاقانه و جذاب مینماید و ذهن را درگیر پرسش از چرایی این همنشینی میکند. عنوان نمایشگاه در کنار دادههایی که مخاطب از تصاویر دریافت میکند، میتواند به تفکری خیامی در باب نااستواری و گذرا بودن جهان ماده و هر آنچه به ظاهر سخت است و استوار، رهنمون شود. نیز به دود شدن و از میان رفتن گذشتهای اشاره دارد که به گفته استیتمنت، در اینجا مصادره شده و دلالتگری و اقتدار معنایش در این رویکرد معاصر از بین رفته است.
حال باید دید آیا این بازسازی تصویری، اقتدار معنای تصاویر مینیاتوری را به چالش کشیده و یا اینکه، این تصاویر به واسطه دلالتهای پیشینی خود، برای شیء دورانداختنی، شأن وجودی تازهای تولید کرده و با تبدیل آن به کالای هنری، قابلیت ارائه و فروش به آن داده است! آنچه این آثار در پی آن پدید آمدهاند بازی مفهومی با یکی از مظاهر سنت و نشان دادن تبدیل آن به چیزی ناپایدار و نازل بوده است. اما تنها در ظاهر چنین است و اتفاقی که به واقع در اینجا افتاده کاملا برعکس است؛ شیء دورانداختنی به واسطه بینامتنیت و فرایاد آوردن اصالتی در گذشته، دارای ارزش شده و مخاطب نیز به خاطر همین ارزش که در حافظه بصری او ثبت است، آن را خریداری میکند. در حالیکه اگر در این مجموعه برگهایی از تصاویر مینیاتور تبدیل به چیزی دیگر شده بود، روند معناسازی درست میبود؛ در آن صورت آنچه با اصالت و خدشه ناپذیر به نظر میآید، تبدیل میشد به چیزی بیهوده و نازل.
اما به هر روی این مجموعه به واسطه ارجاعات بینامتنی خود، مجموعه خوشایندی است و این خوشایندی همچنین میتواند از پیچیدگی معنایی حاصل از آشناییزدایی بوجود آمده باشد. اما در آخر لذت جستجو تبدیل به سرخوردگی از بیمعنایی میشود. چراکه در ظاهر، از مینیاتور آشناییزدایی شده اما در اصل، این جعبه سیگار است که مورد آشناییزدایی قرار گرفته.
این پیچیدگی گمراه کننده در متن استیتمنت، بیشتر به چشم میخورد. استفاده از مترادفها و کلمات ثقیل، بکارگیری جملات طولانی که ناگزیر موجب اشتباهات دستوری در متن شده، این تصور را برای مخاطب پدید میآورد که با پدیدهای بس پیچیده و غیرقابل فهم روبرو است و دائم در تعلیق معنایی گرفتار است. هرچند این تعلیق وجود دارد اما دلیل آن، چندلایگی متن اثر نیست بلکه از آن رو است که آثار به علت ناهمخوانی درونی با ادعای مفهومی خود، الکن ماندهاند.
بازدید از نمایشگاه تا ۲۷ مرداد ۹۴ در گالری هما ادامه دارد.