یادداشتی بر آثار علی ندایی
- به قلم جاوید رمضانی
گالری آتبین ” از لا به لای اسطوره”
۲۰ اثر |روان نویس بروی مقوا ، کاغذ
در بیان امروز اسطوره یک گفتار است و حامل نوعی پیام، اسطوره نوعی نظام ارتباطی است، اسطوره یک ایده و یا یک ابژه نیست ودر واقع هرچیزی در زمانه ما اسطوره میشود. یعنی حامل پیام و مفهوم وسیع تر از مفهوم اولیه خود این پیامها میتوانند نوشتاری تصویری و یاعرفی باشندو مجموعهای از علائم و نشانههای تصویری که در نقاشی تجلی پیدا می کند.
پس از سالهای دهه ۷۰ میلادی نقاشی به عنوان رسانهای هنری از تهاجمات هنر مفهومی آزاد گردید و دوباره به عرصه ی هنر جهانی بازگشت. سبکهای نقاشی پسامدرن در تنوع و گستردگی آزادانه ای سعی در زیر سوال برن مفهوم پیشرفت در گویش هنری داشته و از این رو هنر پیشرو را در آزادگی انتخاب و شیوه متجلی میدیدند. سوژه اسطورههای باستانی از محوری ترین مضامینی است که این نقاشان در خلق آثار خود انتخاب نمودهاند.
نمایشگاه لابه لای اسطورهها کارنمای علی ندایی کوششی است تا رهیافتی جدید از اسطورههای شاهنامه را در معرض دید مخاطبان خود قرار دهد ارائه ۲۰ اثر با لحنی طراحانه بر روی کاغذ با روان نویس مجموعهای را شکل داده اند که در روایت به مضامین شاهنامه وفادار نمانده است با نگرشی آزادانه اسب را در مقام نشانهای مستقل مطرح کردهاند در اغلب آثار اسب کار ماده تصاویر نقاش است. و هنرمند برای انتقال پیام خود و رابطهی انسان و حیوان در تاریخ را دستاویزخود نموده است علی ندایی متولد ۱۳۳۶ و دانش آموختهی دانشگاه هنر و دانشگاه تهران در رشته نقاشی است او معلمی سخت کوش است که طراحی و عنصر خط را ارج میدهد.
در طی سی سال فعالیت هنری ندایی سیر پیوسته را طی کره است وفاداری هنرمند به فرم واقع گرایانه و آثار رمانتیک انسان را مهم ترین سوژه خود قرار میدهد، دغدغهی هنری ندایی انسان و تاریخ است.او کمتر به نظام نظری هنر توجه دارد. و بیشتر در پی روایت گری آزادانه نقاشی خود میباشد. درون مایه اصلی آثار ندایی تعلق خاطری وسیع به اسطورههای باستانی ایرانی است. این هنرمند سبکهای متفاوت را برای خلق آثارش در کنار هم قرارمیدهد. که در عین ارتباط با پیشینه انسان، تجدد و و فرهنگ مدرن را نیز در بطن خود پروراندهاند. ندایی تمام این سبکها، کلیات، تاریخ را از هم جدا نمیداند و اساسا برای انسان امروز سابقه و هویت مشترک را مد نظر قرار داده است.
در آثار اخیر هنرمند شخصیت اسطورهای اسب در خدمت صحنه هایی قرار گرفته اند که تراژدی قهرمان امروز را شکل میدهند. این تراژدی شاهدیست به وسعت تارخ تمدن خطوط مواج پرتحرک آزادی صحنه سازیهای نقاش را وسعت میدهد.
ندایی در طی بیست سال از موثرترین هنرمندان واقع گرا در عرصهی نقاشی بوده و در تمام این سالها تنها ویژگی که آثارش رااز لغزیدن در پرتگاه تکرار و تقلید حفظ نمود بهره گیری هوشمندانه از تاثیر پذیری انسان نسبت به دنیای اسطوره و تاریخ است. گویا هنرمند یادآور دغدههای انسان ایرانی بوده انسانهایی که ورای اعتقادات مصائب زیستی خود دارای تاریخی مشترک می باشند این به اشتراک گزاری تاریخی رهیافت زیبایی شناسی هنرمند گردیده است.
نقل قول آزادانه ندایی از اسطوره در امتداد نگرش شاهنامه در مسیر سیر آن از فضای اسطورهی جهان زیستی واقع گرایانه تاریخی میباشد نقل قولی که اندیشهی مخاطب را در تجربهی امروز حیات خود به تکاپو وا میدارد.
منفذی که نقاش برای تراوش خلاقیت خود برگزیده در عین تعهد به زیست انسان بیان فرمال هنرمند را در جزمیتی قرار میدهد که نفوذ تصویر در خاطره جمعی را دچار رکود کرده است. درآثار به نمایش در آمده دغدغههایی از این جمود با دو رهیافت مشخص هنرمند تجلی یافته است نخست انتخاب روان نویس به عنوان ابزار طراحانه و دیگری حذف فضاسازی در زمینه ِ آثارش که تاثیرات بصری جدیدی را نوید میدهند.
آنچه مانع رهایی طراح از هویت بخشی به رسانه خود است وفاداری به جنسی از زیبایی درشیوه های هنرمندان فقید میباشد که چالش بزرگ آیندهی هنری ندایی را شکل داده است.
[/one_half_last]