نقدی بر نمایشگاه محمدرضا جوادی | آهنگ آفتاب

نقدی بر نمایشگاه محمدرضا جوادی ، با عنوان آهنگ آفتاب، موزه هنرهای معاصر ایران

بی‌آبان و رمانتیسیزم عرفانی

سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر 

سرزمین ایران با جای دادن یک کویر بزرگ در قلب خود، خواه ناخواه ریشه‌های عمیق درخت خود را در آن گسترانده است. کویر در فرهنگ ایران، مفهومی است بطئی که در ادبیات، معماری و علی الخصوص عرفان به دنیا می‌آید و طعم گس و نامطمئن شن و نور و درخشش آفتاب و آسمان بلند و افق بی‌کرانش را با خود به همراه می‌آورد.


در نمایشگاه اخیری که در موزه هنرهای معاصر تهران برپاست، محمدرضا جوادی ، مجموعه‌ای از تصاویر خود از کویر ایران را در کنار جملاتی از بزرگان عرفان، چون جرجانی و ابو سعید ابوالخیر و حتی ویلیلم بلیک به نمایش گذارده است، در سیر عبور از این نمایشگاه همچنین جملاتی از بزرگان هنر امروز و خود هنرمند دیده می‌شود، که بر عنصر خیال و خیال‌ورزی تاکید داشته‌اند.
تصاویر نمایشگاه با ابعاد بزرگ و عناوین شاعرانه‌ای که دارند، نیز این اشاره را پر رنگ‌تر می‌کنند. اشاره‌ای که منطقی‌تر از ارتباط آن با تمدن ایران است، که چیزی از آن در نمایشگاه حضور نیافته. آثار که تقریبا کلیه گالری‌های موزه را پر کرده‌اند، با منتخبی از آثار سایر بزرگان هنر ایران که با موضوع کویر آثاری را خلق کرده‌اند، همراهی می‌شود.محمدرضا جوادی
تصاویر انتزاعی جوادی، از رقص کویر و زیبایی مسحور کننده آن، بی‌شک همان شاعرانگی و درون‌گرایی عرفانی را دارند که قرن‌ها ویژگی غالب این سرزمین پهناور محسوب می‌شده است. رنگ اُکر شن‌های کویر و سایه‌روشن لرزان و موج‌گونه آن، جهان را هر چه که باشد به خاموشی و انتزاع فرا می‌خواند و خواه ناخواه جهان جسم را به خیال آن پیوند می‌دهد. و جوادی نیز به وضوح دل در گرو این رقص زیبای طبیعت دارد و آن را در قاب‌هایی انتزاعی با همان رویکرد شاعرانه و بدون هیچ پرده پوشی خاصی علیرغم آن‌چه سنت شعر پارسیست، به تماشا گذاشته است، ومانند گفته جرجانی، تصاویری را که غایب نمانده، بلکه به غایت، غیبتشان است، که موضوع وجود و تخیل آن‌هاست، اما جوادی آن را برای ما به تصویر در آورده است و از این طریق به واقع از همه عناصر خیال‌انگیز آن کاسته است.محمدرضا جوادی
آثار در نهایت دقت فرمی هستند و قاب‌ها چنان با وسواس و دقت بسته شده‌اند، که نه می‌توان بر آن‌ها مویی افزود و نه کاست. تشبیهات فرمی که با عناوین آثار تشدید شده‌اند نیز وادی خیال عکاس را هرچه عریان‌تر در قاب جای داده‌اند و اگر از اغماض آشکار در موضوع چاپ اثر زیبا و بزرگی که در ورودی موزه قرار گرفته بگذریم، ارائه باقی آثار و ابعاد آن بر هیبت و تاثیر گذاری تصاویر افزوده و عظمت کویر را به نحوی دکوراتیو و فرمال بازنموده است.
پیش از ورود به راهرویی که ما را به گالری‌ها می‌برد، تصویری بر دیوار نصب شده‌است، از دریای فیروزه‌گون پارس و در انتهای نمایشگاه نیز ، پوسترهایی با موضوعات قنات و کویر که به تشریحات علمی این دست‌ساخته افتخار آمیز مردم کویر ایران دارد، آن‌چه گواه آشکاریست بر زنده بودن آن و هوش مردمی که این تمدن عظیم را در دل کویر بنا نهاده‌اند. اما اگر بنا بر ادعای هنرمند این نمایشگاه را اثری پژوهشی پیرامون مسئله آب و با تکیه بر پشتوانه تمدن کویری بدانیم، جا داشته که نقش این پوسترها و ارتباط آن با آثاری چنین فرم‌گرایانه صرف روشن‌تر گردد.

محمدرضا جوادی

محمدرضا جوادیجوادی آسمان را از بیشتر تصاویر خود کاسته است و تمرکزش را بر بازی امواج این دریای شن گذاشته است و همان‌گونه که مهدی مجابی اشاره کرده است، بر این رقص کیهانی که لحظه به لحظه در کویر پیدا و پنهان می‌شود، « الگوهایی که لحظه‌ای به وجود می‌آیند و در لحظه دیگر از میانه بر می‌خیزند.» تاکید ورزیده است. که این حذف نمودن آسمان و باقی‌ماندن در میان فرم‌های زیبا و بدن‌واره شن‌های کویری، علیرغم تلاش برای اتصال آن به شعر و عرفان به دلیل صریح بودن، دارای جنبه‌های سوبژکتیو قوی هستند که اتفاقا آن را زمینی و مادی می‌کند.محمدرضا جوادی
در آثار او الگوهای به وجود آمده از بازی شن‌های کویری موضوع اصلی است و پلان‌بندی خیال‌انگیزی که از بازی نور و سایه بر این شن‌ها حاصل می‌شود، نکته اصلی کلیه آثار این نمایشگاه است. جوادی در وهله اول منکوب ریتم و بافت و در وهله دوم نور است. از همین روست که عنوان نمایشگاه را نیز آهنگ آفتاب گذاشته است. آهنگی که به واسطه ریتم به دست آمده و ریتم همان‌چیزیست که جوادی آثار خود را بر پایه آن بنا کرده‌است و حضور موسیقی که از دل سکوت کویر بر می‌خیزد، در کلیه ریزش‌ها و پیچش‌های شن که از رد عبور باد بر آن به جای مانده است، به گوش می‌رسد. محمدرضا جوادی
به نظر می‌رسد تلاش او این است تا این موسیقی موسیقی فراموش شده آب باشد، دریایی به وسعت کویر که روزی در آن جاری بوده‌است. نوای فراموش شده‌ امواج و صدای پیوستن کویر و دریا در خیال به یکدیگر. در مجموع می‌توان گفت این نمایشگاه، نمایشگاهی مغشوش است، از طرفی آثار بزرگان هنر مدرن ایران، مانند پرویز کلانتری، عبدالرضا دریابیگی، جلال شباهنگی و دیگران، در کنار عکس‌هایی که در آن‌ها نیز جنبه زیبایی‌شناسی مدرن برتری داشته و بیشتر به تصاویری دکوراتیو می‌مانند، به نمایش ‌درآمده‌اند و در جای جای مسیر جملات عرفانی و شاعرانه از بزرگان ادب ایران و جهان و همچنین بخشی از تعبیرات بزرگان هنر امروز که با نگاهی شاعرانه و رمانتیک به توصیف این آثار پرداخته‌اند و از طرفی پوستری که در بدو ورود تاریخ تمدن ایران را نشان می‌دهد و مجموعه‌دیگری از پوسترهای پژوهشی پیرامون قنات و کویر و غیره که در انتهای مسیر در یک گالری فرعی به سختی گنجانده شده‌اند. که در نهایت تکلیف مخاطب با این نمایشگاه روشن نمی‌شود، آیا من به دیدن تصاویری رمانتیک و شاعرانه آمده‌ام یا عنوان دغدغه‌ای ملی با رویکردی پژوهشی و ضمنا، سایر آثار از دیگر هنرمندان که صرفا با موضوع کویر کار شده‌اند چه ارتباطی به کلیت این نمایشگاه دارد.

[/one_half_last]