نقدی بر نمایشگاه سینا برومندی

درون و برون سوژه عکاسی
نقدی بر نمایشگاه انتقال به قرمز| سینا برومندی

گالری اُ

سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر

سینا برومندی در جدیدترین نمایشگاه خود در گالری اُ، مجموعه‌ای سه بخشی از عکس‌هایی را به نمایش گذاشته است، که فرای تصویر و ایماژ، به عکاسی و عکس به مثابه یک پدیده مستقل قابل بررسی می‌پردازد.


دغدغه برومندی مانند، نمایشگاه‌های پیشینش با موضوع عکاسی درگیر است. رویکرد او بیشتر زبان‌شناسانه و فلسفی است. موضوع او شامل به چالش کشیدن امر دیدن، عکاسی و واقعیت است که به صورت سه تصویر کوچک در طبقه اول به نمایش در آمده، که در توضیحات اشاره شده، آثار این طبقه در حکم مانیفست نمایشگاه و بیانگر عدم توانایی عکاسی در بازنمایی دقیق واقعیت یا سوژه است.

 سینا برومندی

درآثار این نمایشگاه با رویکردی متنی نسبت به عکس و عکاسی مواجه هستیم، گویی برومندی متنی را که در حکم فرضیه و جهان‌بینی اوست با آثارش به تصویر درآورده و محور این جهان‌بینی رابطه آن سه امر ذکر شده یعنی، دیدن، عکاسی و واقعیت است.

برومندی با رویکردی علمی و روش‌مند، آثارش را به صورت جملات بیشتر تصدیقی و کم‌تر تصوری بیان می‌کند. آن را به سه بخش کاملن مجزا تقسیم نموده و مانیفست خود را از این طریق به تماشا می‌گذارد.

آثار او غامض و سخت فهم هستند و غیر از سر و کله زدن  با روابط بین صغرا و کبرای آثار، از برانگیختن حواس و تحریک پایانه‌های ادراک زیبا شناختی طفره می‌روند. از طرفی نیز به مانند گزاره‌های منطقی به غایت ساده و سر راست هستند.

 سینا برومندی

به گونه‌ای که می‌توان آن‌ها را فهرست‌وار به شرح زیر توضیح داد:

  • در طبقه اول آثار کوچک، چاپ شده بر کاغذ و بدون قاب و در ساده‌ترین حالت ممکن بر دیوار نصب شده‌اند، که شامل تصاویری از لنز، چشم، خطای دید و تاری و محوی هستند، تصاویری که بدون توضیح زیاد، امر عکاسی را در مورد ثبت واقعیت الکن و چشم را در زمینه ادراک آن، ناتوان و خطامند می‌بیند.
  • در طبقه دوم، برش‌ها یا تکه‌های بریده شده از آن واقعیت مخدوش به شکل تصاویر سیاه و سفید، ساده و بدون کنتراست زیاد، دیده می‌شوند، این تصاویر را هم می‌توان بازشناخت و هم نمی‌توان، مناظر و عناصر شهری در هم ادغام شده و اشکال ناشناس جدید را به وجود آورده‌اند که همان‌طور که گفته شد در پس کلنجار معنایی خود برای لذایذ برخاسته از زیبایی و هنر راهی نمی‌گشایند.

 سینا برومندی

سینا برومندی در جدیدترین نمایشگاه خود در گالری اُ، مجموعه‌ای سه بخشی از عکس‌هایی را به نمایش گذاشته است، که فرای تصویر و ایماژ، به عکاسی و عکس به مثابه یک پدیده مستقل قابل بررسی می‌پردازد.

دغدغه برومندی مانند، نمایشگاه‌های پیشینش با موضوع عکاسی درگیر است. رویکرد او بیشتر زبان‌شناسانه و فلسفی است. موضوع او شامل به چالش کشیدن امر دیدن، عکاسی و واقعیت است که به صورت سه تصویر کوچک در طبقه اول به نمایش در آمده، که در توضیحات اشاره شده، آثار این طبقه در حکم مانیفست نمایشگاه و بیانگر عدم توانایی عکاسی در بازنمایی دقیق واقعیت یا سوژه است.

درآثار این نمایشگاه با رویکردی متنی نسبت به عکس و عکاسی مواجه هستیم، گویی برومندی متنی را که در حکم فرضیه و جهان‌بینی اوست با آثارش به تصویر درآورده و محور این جهان‌بینی رابطه آن سه امر ذکر شده یعنی، دیدن، عکاسی و واقعیت است.

 سینا برومندی

 سینا برومندی

برومندی با رویکردی علمی و روش‌مند، آثارش را به صورت جملات بیشتر تصدیقی و کم‌تر تصوری بیان می‌کند. آن را به سه بخش کاملن مجزا تقسیم نموده و مانیفست خود را از این طریق به تماشا می‌گذارد.

آثار او غامض و سخت فهم هستند و غیر از سر و کله زدن  با روابط بین صغرا و کبرای آثار، از برانگیختن حواس و تحریک پایانه‌های ادراک زیبا شناختی طفره می‌روند. از طرفی نیز به مانند گزاره‌های منطقی به غایت ساده و سر راست هستند.

به گونه‌ای که می‌توان آن‌ها را فهرست‌وار به شرح زیر توضیح داد:

  • در طبقه اول آثار کوچک، چاپ شده بر کاغذ و بدون قاب و در ساده‌ترین حالت ممکن بر دیوار نصب شده‌اند، که شامل تصاویری از لنز، چشم، خطای دید و تاری و محوی هستند، تصاویری که بدون توضیح زیاد، امر عکاسی را در مورد ثبت واقعیت الکن و چشم را در زمینه ادراک آن، ناتوان و خطامند می‌بیند.
  • در طبقه دوم، برش‌ها یا تکه‌های بریده شده از آن واقعیت مخدوش به شکل تصاویر سیاه و سفید، ساده و بدون کنتراست زیاد، دیده می‌شوند، این تصاویر را هم می‌توان بازشناخت و هم نمی‌توان، مناظر و عناصر شهری در هم ادغام شده و اشکال ناشناس جدید را به وجود آورده‌اند که همان‌طور که گفته شد در پس کلنجار معنایی خود برای لذایذ برخاسته از زیبایی و هنر راهی نمی‌گشایند.
  • و در طبقه سوم همه تجربیات در سرخی ادغام شده و گویی خون به آن دمیده شده‌است. تصاویر همانند، تصاویر طبقه قبلی انبوهی از عناصری هستند که بازشناخته نمی‌شوند و یا درهم تنیده شدن آنان تا به حدیست که به چیز جدید با سامانی متفاوت تبدیل می‌کردند. در آثار این طبقه اما یک چیز آن‌هم به طور نسبی دارای قطعیت است و آن پرفراژ کنار فیلم است که اشاره‌ای مستقیم به بستر آفرینش اثر دارد و موضوعیت عکاسی را به مخاطب یادآوری می‌نماید. برومندی در آثار این طبقه سعی در توضیح این مسئله دارد که چگونه طبق اشاره خودش به نظریه کوانتوم، عمل مشاهده، سیستم را به انحلال می‌رساند. و اینکه سوپرپوزیشن اشیاء،چگونه به وسیله عکاسی منهدم می‌گردد. در واقع وقتی ما نسبت به جایگاه یک شی فاقد آگاهی هستیم، یعنی هنوز آن را مورد عمل مشاهده قرار نداده‌ایم، جایگاه آن شیء واجد بی‌نهایت حالات می‌تواند باشد که آن را سوپرپوزیشن نام‌گذاشته‌اند. اما عکاسی و این کنکاش عمل مشاهده جایگاه شیء را ظاهرا به یک جایگاه واحد تقلیل می‌دهد، در عین حال خود برای نمود آن‌چه به عنوان واقعیت برای ادراک آن تلاش می‌کنیم، دارای لکنت است.

 سینا برومندی

در مجموع باید گفت آثار سینا برومندی درگیر دانش، از دریچه علم و روش‌های توضیح آن از جهان است و اینکه او چگونه آن را با عکاسی توضیح می‌دهد و یا خود عکاسی به ذات او را درگیر این چنین موضوع کرده باشد، از طرفی غامض و دیرفهم و از طرفی چالش برانگیز و جالب است. هرچند همان‌طور که گفته شد، عمده اغماض آثار او، نتیجه عریانی بیش ازحد  و سادگی باورناپذیر فرضیه او درباب نگریستن و عکاسی است. که بیش از اینکه بتواند تنش‌زا و سوال‌انگیز باشد و ذهن مخاطب را به قلاب کشیده و بتواند با خود ببرد، ممکن است به دلیل ضمختی و خشونت علمی خود، او را برماند.و برای هنر ما شاید کنار گذاشتن زیبایی‌شناسی هنوز قدری زود باشد. در کل تلاش برومندی یک پروژه ادامه دار و متمرکز است که در طی سال‌ها دنبال شده و دائم پالوده‌تر و شفاف‌تر گشته است.

 سینا برومندی

[/one_half_last]