نقدی بر نمایشگاه خاکستر

زوایای گوناگون زیستن
نقدی بر نمایشگاه خاکستر- گروه هنرمندان-فرهنگسرای نیاوران
به قلم: مریم روشن فکر
نمایشگاه خاکستر، که اینک در سالن دو فرهنگسرای نیاوران به تماشا گذاشته شده است، حاصل پروژه گروهی خانم صله ابوطالب و شاگردان اوست. این نمایشگاه که با فاصله‌ای چندماهه از نمایشگاه قبلی این گروه برپا گردیده است با رونمایی از کتابی از آثار آنان با موضوع فراموش شدگی همراه است.

 


صله ابوطالب، لیسانس عکاسی از دانشگاه آزاد اسلامی و دارای نمایشگاه‌های متعدد گروهی و انفرادیست. نمایشگاه اخیر که شامل چهل تابلو است که در بسترهای متفاوت عکاسی شکل گرفته، دریچه‌ای را پیش روی ما به جهان زیسته آنان می‌گشاید.  این نمایشگاه همچنین با رونمایی از کتابی با عنوان « نه» همراه است که در آن آثار دیگری از همین عکاسان به چاپ رسیده است. این گروه از نه عکاس تشکیل شده است که همگی در راستای کنکاش با موضوع امید و آرزو و گمانه‌زنی پیرامون سرانجام آن به آفرینش اثر دست زده‌اند.نمایشگاه خاکستر

صله ابوطالب، نسرین ابریشمی، مهدیه اسکویی، ستاره اسماعیل زاده،  فتانه رحیمی، فرشید ریاحی پناه، فهیمه صفاری، فرزانه کردی و ارشاد مظلومی هنرمندان این نمایشگاه هستند. آنان در این دومین همکاری خود به مجموعه‌ای دست یافته‌اند که فرازهایی را پیرامون یک مقوله وابسته به جهان‌بینی فردی مورد کنکاش و جستجو قرار می‌دهد.

این مجموعه را تصاویری تشکیل می‌دهند که در بستر عکس آفریده شده‌اند. این تصاویر جهان زیسته هنرمند را به مدد رسانه عکس ولی بدون محدود ماندن در چهارچوب آن به نمایش گذاشته‌ است. بیشتر آثار مجموعه در یک چیز مشترکند و آن نمایش از دست رفتگی است. در بیانیه نمایشگاه آمده:« زندگى حول محور آرزوها و امیدها شکل مى‌گیرد. بعضى تحقق مى‌یابند، بعضى خاموش و خاکستر مى‌شوند. بیان سخن دل از آرزوهایى که به جبر زمانه یا فراموش شدند و یا به همان شکل تحقق نیافته باقى مى‌مانند…» و این تفحص پیرامون آرزوها بیشتر به سوی از دست‌رفتن‌ها چرخیده است که سوژه‌ها و جهان به تصویر درآمده درون عکس‌ها را در خود فروبلعیده‌اند. در آثار هنرمندان این نمایشگاه، موضوعاتی چون، زن، مرد و انسان دچار نسیان و تغییر ماهیت شده‌اند و به سمتی غیر از آن‌چه قرار بوده‌باشند رفته‌اند.

نمایشگاه خاکستر

به طور مثال فتانه رحیمی در آثار خود به برهم زدن بدون هم‌پوشانی مرزها می‌پردازد، آینده و گذشته، زن و مرد و این درهم‌تنیدگی را به نحوی به نمایش می‌گذارد که در آن مرزها نیستند که در هم ادغام شده‌اند، بلکه این افراد هستند که در برابر آن ایستاده و مرددند و یک‌ پا در این و یک پا در آن دارند.

نمایشگاه خاکستر

 

نمایشگاه خاکستر

از طرفی آثار ستاره اسماعیل‌زاده به جستجویی امیدوارانه در میان خاکسترهای رویاها و اصالت‌های از دست رفته رفته است، یا در آثار صله ابوطالب غبار و گرد فراموشی که از زندگی برمی‌خیزد و آن‌را نابود می‌کند به شکل عناصر و اشیاء در مواجهه با نور و تابش زندگی بر آن به تصویر در آمده. هم چنین در آثار سایر هنرمندان نمایشگاه نیز رد همین جدال و تسلیم ناگزیر را می‌توان دنبال کرد.

گرفتار آمدن در تصنع و از دست رفتن درون نیز از دیگر مضامینی است که می‌توان اثر آن را در تصاویر این نمایشگاه به وضوح دید. از جمله آثار ارشاد مظلومی و فرزانه کردی.

آثار این نمایشگاه به طور کلی یکدست و هماهنگ هستند و زوایای مختلفی از یک موضوع واحد را با رویکردهایی مشابه و همسو به تصویر کشیده‌اند، اما در مجموعه آثاری که در کتاب نمایشگاه به چاپ رسیده، برون ایستایی و القای تقصیر از تمام آرزوهای فراموش شده به بیرون از خود، زاویه دید هنرمند را جزمی و بسته می‌کند و اثر را از انتقاد به وادی شکایت می‌کشاند، که این نگاه در آثار موجود در نمایشگاه تعدیل شده و سویه بُرنده آن به درون بازگشته است و در آثار هنرمندانی مثل ستاره اسماعیل‌زاده و مهدیه اسکویی، مشخصا نوری از امید بر آن تابیده و هنرمند با یکی انگاشتن درون و بیرون خود به هماهنگی با جهان پیرامون خود دست‌یافته است و از این طریق توانسته است اثری فارق از گله‌مندی یک‌سویه به وجود آورد که از حوزه ممسیس و تقلید بیرون آمده و دارای وجوه ارزشمندتری از نظر محتوایی می‌گردد.

حضور کم ‌رنگ صورت انسان و تلفیق آن با فضا و یا جایگزینی آن با وسایل یا عناصر دیگر در این مجموعه که در بیشتر آثار دیده می‌شود، موجد گریز از لحن صریح و تلاش برای ایجاد ارجاعات میان متنی است که در برخی از آثار موفق و در برخی ناکام مانده است.

نمایشگاه خاکستر

نمایشگاه خاکستر به طور کلی، یکدست و منسجم است، و به نظر می‌رسد نه عکاس شرکت کننده در این نمایشگاه در خواستگاه‌های فکری و جهان بینی به یکدیگر نزدیک باشند. البته سعی شده که آثار به لحاظ فرمی ویژگی فردی هر عکاس را بروز دهد. به همین خاطر می‌توان گفت در این مجموعه نگاهی نه چندان متنوع، اما دارای هارمونی به زوایای مختلف زیستن شده‌است. که نتیجه آن گستره کوچکی از حس فقدان، فراموش‌شدگی، تهی شدن از اصالت و ویرانی صراحت به واسطه جریان زندگی بوده‌است. خاکستری که از آرزو و رویا برجای مانده. هرچند همان‌طور که اشاره شد، حرکت هنرمندان، رو به تکامل و عبور از مرز فرافکنی و تقصیر به واکاوی درونی و پرسش نقادانه است که هم‌زمان با گسترش ظرفیت‌های رسانه عکس به مثابه فرم، یعنی شکستن چهارچوب واقع‌نمایی و ترکیب آن با خیال توسط دستکاری در عکس بعد از تولید یا هنگام تصویربرداری توانسته نمایشگاهی تاثیرگذار ایجاد نماید.

سایر نقدهای این نویسنده را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]