معرفی هنرمندان پست مدرن (قسمت سوم) اریک فیشل ۱

این قسمت در دو بخش ارائه می شود.
سایت تندیس به قلم علی نورپور

بخش های قبل را اینجا بخوانید:

(۱۹۴۸)Eric Fischl
اریک فیشل در سال ۱۹۴۸ در شهر نیویورک به دنیا آمد و در حومه لانگ آیلند دوران کودکی و نوجوانی خود راگذراند.او به عنوان یک نقاش ومجسمه سازبین المللی در دنیای هنر معاصردرحوضه پست مدرنیسم شناخته شده است آثار هنری خود را در بسیاری از موزه ها برجسته در سراسر جهان به نمایش گذاشته و در بیش از یک هزار انتشارات برجسته آثاراو را به چاپ رسانده اند.منتقدان تاریخ هنرمعاصربا بررسی دستاوردهایی که اریک فیشل در طول زندگی حرفه ای خودخلق کرده او را یکی از نقاشان فیگوراتیو با نفوذ ترین در اواخر ۲۰ و اوایل قرن ۲۱می نامند.


اودرسال۱۹۶۷ شروع به تحصیل هنررا در فینیکس را شروع کرد، مدرک تحصیلی ودرجه هنری خود را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرده بعد از دوران تحصیل خود سفرکرد و در شیکاگو، که در آن او به عنوان یک نگهبان در موزه هنرهای معاصرشروع به کار کرد.درسال ۱۹۷۴ او به هالیفاکس، نوا اسکوشیا، نقل مکان کرد در آنجا به آموزش نقاشی در دانشکده اسکوشیا نوا پرداخت در زمینه هنر و طراحی . اولین نمایشگاه انفرادی خودرا توسط بروس دبلیو فرگوسن، در دالهوزی گالری هنر در نوا اسکوشیابرگزار کرد. اولین آثار خود را با موضوعاتی با پس زمینه اعتیاد به الکل وکلوپ های شبانه وباشگاه های کشور با وسواس تصویر بیش از محتوای ارائه کرده. در نتیجه اوایل موضوعات تابلوهای او با تمرکز بر اتفاقاتی که در جامعه در حال وقوع بود شروع شد . اریک فیشلبرای اولین باراین آثار را در شهر نیویورک در گالری ادوارد تورپ سال ۱۹۷۹ به نمایش گذاشت ، در طول زمانی که حومه سبک مشروع برای هنر در نظر گرفته نشده بود او برای اولین بار توجه انتقادی به تاریکی، اخلال زندگی،انحرافات اخلاقی افراد در جامعه خود که با آن ها روبه رو بود را به تصویر می کشید.اریک فیشلدراولین آثار او بیشتر موضوعات تمایلات جنسی نوجوانان رابه تصویر کشیده یا تصویرات تحریک آمیز از افرادی که شخصیت های آثار او با آنها روبه رو هستن.خود فیشل هم خود را به عنوان یک نقاش انتقادی پذیرفته در بسیاری از آثار اتفاقاتی را به تصویر کشیده که او با هشدار از طرف دولت مواجه شده و مورد اعتراض قرار گرفته او در جواب به این پاسخ آثار خود به انتقاد ها می گوید: که احساساتی و موضوعاتی که در آثارم خود وجود دارند کاملا صادقانه و حقیقی هستند ومن صادقانه مشاهدات خودم را به اشتراک مخاطبینم می گذارم ، اتفاقاتی که در تاریکی ها و نقاط مخفی جامعه در حال وقوع اند، مجموعه اتاق خواب ها کاملا تفکر اریک فیشل قابل درک است به خاطر همین او در دوره ای از کار خود به مجسمه سازی روی آورد که این زاویه دید انتقادی او را در حجم هایی که فیگور انسانی هستن را باز می توان مشاهده کرد. اریک فیشلدرتابلو های فیشل حالت و ترکیب بندی فیگورها بسیار نزدیک به آثار مدادرنگی های ادگارد دگا هستند البته این اولین باری نیست که او با دگا مقایسه می شود حتی در بعضی تابلو ها، فیگورهای برهنه در حال استحمام و باله های ادگار دگا را می توان دید. از هنرمندانی که او از آن ها تاثیر گرفته میتوان پیکاسو و فرانیسکو گویا را نام برد در مجموعه های آب مرکبی که موضوع آنها فیگور انسان هستند دقیقا می توان تاثیر مجموعه آب مرکب های گاوبازی های پیکاسو را دید یا در بعضی از آثار او ترکیب بندی های مجموعه کاپریس های فرانسیسکو گویا را می توان مشاهده کرد. موضوعی که اریک فیشل بیشتر به آن توجه داشته ساحل دریا و رابطه انسان با آن است او درباره این آثار می گوید: ساحل در یا مانند زندگی است . اگر این مجموعه ها را بررسی کنیم انسانهای برهنه ای را می بینیم که با حالتی سردرگمی در ساحل دریا قدم میزنند و انگار بدون هدف و خالی از انگیزه برای انجام کاری هستند.اریک فیشل

اریک فیشلآثاری که بیشتر به این صورت هستن بیشتر مربوط به سال های ۲۰۰۰ به بعد هستن که آثار او به گویایی و قدرت زیادی رسیده اند آنقدر که در این سالها اشخاص مشهور از او کار می خریدند مانند پل آلن که یکی از خریدارهای آثارا او بود.اریک فیشل
آثارفیشل فاجه ای از رابطه انسانی که می تواند در جامه اتفاق بیفتد را به مانشان می دهد در بعضی از آثار او حتی گذشتن زمان برای یک فرد را در طول روز را نشان می دهد که بیشتر درچند لت هستند مثلا پنج لت ، تابلو سفر عاشقانه، ۱۹۹۴، شامل یک تغییر ظریف اما قابل توجهی در خلق و خوی یک زن در پنج بوم به تصویر کشیده شده دنباله ای از لحظات در طول دوره از یک روز است، موضوعات اصلی نقاشی، یک زن و تنهایی اوست.اریک فیشل
اریک فیشل درسال های ۱۹۸۰درتجدید حیات نقاشی وتحریک بخش از آن که بسیار موثر بوده و موفق به نشان دادن جامعه ای پر از تشویش ها نگرانی هاو نا امنی ها شد دقیقا در همین سالها بود به دلیل کاملا مبهمی به حاشیه شهر تبعید شد ولی هیچ وقت میدان را خالی نکرد و با تلا ش و سخت کوشی به شهرت عظیم در جامعه آمریکا دست یافت . اریک فیشلاو بعدها در خاطراتش این گوشه نشینی خود را یک تراژدی آمریکایی خواند. بیشتر تابلوهای او در ابعادی بزرگ رنگارنگ و بی معنا هستن که حزن و اندوهی از زندگی اشخاص را به ما منتقل می کنند. او برای انتخاب شخصیت های آثار خود بیشتر از عکس وفیلم استفاده می کند که هم راستا به روش هنرمندان نئواکسپرسیونیسم ویا معاصرینش همچون دیوید سال می باشد. گرچه قدرت تفکر و افسون گریش در نقاشی با توجه به روحیاتی که در آثارش وجود دارد آثار خویش را با هنرمندان نیم قرن گذشته از جمله هاپر پیوند می زند مانند تابلو با عنوان پسر بد که به خوبی این موضوع مشخص می باشد.اریک فیشل[/one_half_last]