تلفیق جذاب عکس و نقاشی آن جهانی در آثار ونسا مارش
دنیاگردی مجله تندیس برگردان سجاد عمادی
نمایش آثار ونسا مارش
سن فرانسیسکو، امریکا: گالری دالبی چادویک از برپایی نمایشگاه «سقوط» از جدیدترین آثار ونسا مارش خبر داد.
مارش زمان زمینشناختی و کیهانشناختی را بهعنوان سوژهی خود برگزیده است، و به واسطهی فرآیندی که همزمان در فنون نقاشی و عکاسی ریشه دارد، مناظر آن جهانی و فضامحور خلق میکند.
پیشزمینهی بسیاری از تصاویر این مجموعه با اشکال سایهنمای قیرگون از درختان، دهانهی غارها، خطوط انتقال برق، مخازن آب، و سایر اشکال طبیعی و دست ساخت بشر اشغال شدهاند. در بعضی عکسهای خاص، نظیر «افق۸»، زمینهای کوهستانی همچنان که بهسمت افق دور حرکت میکنند بهتدریج و بهصورت مجزا روشنتر میشوند.
مارش برخی از این قلهها و درهها را از عکسهای انسل آدامز برمیدارد و با کلاژ آنها سلسله کوههای جدیدی را خلق میکند، که اشارهای به روش کاری آدامز است.
این اشکال سایهنمای سیاه موجدار در برابر پسزمینهای از آسمان نیمهشب قرار داده شدهاند که ستارگان منفرد در آن به شکل هالههای رنگارنگ راه شیری درهم ادغام شدهاند.
کارهای دیگر مجموعه تنها سحابیها را نمایش میدهند، که به هنرمند اجازه میدهد رویکرد آزادانهتری نسبت به فرم را دنبال کند و به اشکال انفجاریتر و ابرگونتری منتهی میشود.
مارش از هنرمندان متفاوتی الهام میگیرد؛ از عکاسانی که با مناظر مصنوعی کار میکنند، نظیر جیمز کیسبر و توماس دیماند، تا نقاشانی همچون فرد تومازلی و نقاشان مرتبط با مکتب رودخانهی هادسن.
فرآیند کاری منحصر بهفرد او همچنین بازتاب این تنوع منابع الهام است، که طراحی، نقاشی، و تکنیک اتاق تاریک را گرد هم میآورد تا به خلق چیزی بپردازد که درواقع فتوگرام است، چراکه او از دوربین استفاده نمیکند. وی ابتدا روی فیلمهای پلی استری شفاف با جوهرهای شفاف نقاشیهایی میکشد. از آنجایی که نقاشیها همانند نگاتیوهای سنتی عمل میکنند، او از رنگهایی استفاده میکند که متضاد نتیجهی دلخواه هستند.
هنگامیکه نور آگراندیسمان از میان لکههای جوهر عبور میکند، در تماس با کاغذ واکنش نشان میدهد تا رنگهای مکمل رنگ جوهرها روی کاغذ نقش ببندد. در همین راستا، نقاط و لکههای حاصل از پاشیدن ژشوی سیاه، جلوی تماس نور با کاغذ را میگیرد و در نتیجه به پیدایش ستارههای سفید منجر میشود.
این فرآیند نیاز به میزان زیادی آزمایشگری و آزمون و خطا دارد، به دلیل اینکه هم رنگ جوهر و هم غلظتش در نتیجهی نهایی تأثیرگذار هستند. نور، در کنار ایفای نقش مرکزی در تولید تصاویر، همچنین در محتوا و مضمون کار مارش هم بخش اصلی است.
هنرمند میگوید: «طریقهی درک ما از کیهان و نظام عالم، ذاتاً به فهم ما از نور، و نوری که ما شاهد آمدنش از عمق فضا هستیم، گره خورده است. نگاه کردن به فضا، نگاه کردن به گذشته است، زیرا نوری که از ستارگان ساطع میشود و ما میبینیم، سالهای نوری متمادی سفر کرده و از زمان و فضای زیادی گذشته است، به شکلی که امکان دارد آن ستارهها دیگر حتی وجود نداشته باشند.
ستارگان آسمان همچنین حلقهی رابطی با شیوههای باستانی زندگی کردن، جهتیابی و پیمودن جهان هستند. به نظر میرسد این در ذات انسان است که مجذوب و متأثر از کیهان باشد.» تصاویری که در آنها سحابیها در چهارچوب دهانهی غارها قرار گرفتهاند، این خط جستوجو را به نقطهی مبدأ آن بازمیگردانند.
میتوان گفت غار، بهعنوان خانهی قدیمیترین آثار هنری شناختهشدهی نوع بشر، محل تولد میل مبرم به خلق هنری است.
این فضاهای غار مانند که تاریکی و امر ناشناخته و همچنین امنیت و سرپناه را نمایش میدهند، پیوندی با پیشاتاریخ و همچنین اشکال باستانی آفرینش ایجاد میکنند. وانسا مارش، سال ۱۹۷۸ در سیاتل متولد شده است.
لیسانس خود را از دانشگاه وسترن واشنگتن در سال ۲۰۰۱ و فوق لیسانس را از کالج هنرهای کالیفرنیا در سال ۲۰۰۴ دریافت کرده است. وی در سراسر امریکا نمایشگاه داشته و برندهی جوایز و فرصتهای مطالعاتی متعددی بوده است.