گفتوگو با امیر علی قاسمی | کیوریتور هنرمند نیست
پرونده جایگاه کیوریتیال در ایران کجاست | مصاحبه شماره دو
مجله هنرهای تجسمی آوام: پگاه بهروزفر
پرونده کیوریتیال در ایران مجموعه مصاحبههایی است که میتواند شاهدی بر دانش کیوریتوریال و کیوریتینگ در ایران باشد و به گونهای طرحریزی شدهاند تا تعاریف و دیدگاههای موجود از یک کیوریتور، نحوهی کار آنها، جایگاه این دانش در ایران و تجربیات مربوط به آن و غیره را جمع بندی کرده و آنها را ارائه دهد.
امیرعلی قاسمی، کیوریتور مستقل، هنرمند نیومدیا و طراح گرافیک است. وی مدرک کارشناسی طراحی گرافیک از دانشگاه آزاد تهران دارد و مشغول به ادامه تحصیلات تکمیلی در انسیتو هنر در بافتار دانشگاه هنر برلین میباشد.
طی سالهای اخیر جوایز متعددی در ایران، تایوان، ژاپن و چین به پوسترهای او تعلق گرفته است.
قاسمی موسس فضای تجربی و مستقل پارکینگالری است و مدیریت و سرپرستی نمایشگاهها، کارگاهها و سمینارهای آموزشی را برای پروژههای پارکینگالری و دبیری هفت دوره ازجشنوارههای ویدئو و پرفورمنس و صدا “صدای محدود” را از سال ۸۶ به عهده داشته است. امتداد پروژههای کیوریتوری قاسمی برای موسسات، فضاهای تجربی و دانشگاهها در کشورهای مختلف به همکاریهایی در آلمان، هلند، بلژیک، صربستان، بریتانیا، مصر، ترکیه، ایالات متحده، فرانسه، چین، برزیل، هند و کانادا انجامیده است.
“ایران و شرکا” از پروژههای نمایشگاهی –تحقیقاتی قاسمی است که به آرشیوی از نحوه نمود و نمایش هنر ایران فراتر از مرزها میپردازد.
او همچنین از اعضای موسس جامعه نیومدیا است و علاوه بر کیوریتوری، به نوشتن و ترجمه در زمینه هنر معاصر ایران برای مجلات مختلف مشغول است.
پگاه بهروزفر: آقای قاسمی تعریف کیوریتوریال از دید شما چیست؟
امیرعلی قاسمی: شاید توضیح برعکس راه مناسبتری باشد، اینکه توضیح بدهیم چه کسانی کیوریتور نیستند.
از دهه ۹۰ که فعالیت کیوریتورها برجسته شد، عرصه و زمینهای جدیدی برای این حوزهی کاری به وجود آمد، قبل از آن کیوریتوری در حوزهی متعارف خودش تنها شامل مسولیتهای موزهداری بود که کارهای اداری و فرهنگی و هنری و نمایشگاههای موزه را شامل میشد.
روشنفکریای متمایل به تفکر چپ در ایران وجود داشته در شکل تاریخیاش با بازار و گردش مالی در هنر مساله دارد، و آن را مذموم میشمرد. این امر باعث شده گروهی تحت یک عنوان فاخرتر با نام کیوریتور، که به نسبت به دلال هنری یا واسطه و … از موقعیت عرفاً بالاتری برخوردار است فعالیت کنند و در واقع به سرهم کردن نمایشگاه بپردازند، که این در ذات خود فعالیت کیوریتنگ نیست بلکه به صورت آن تبلیغ میشود تا موقعیت اجتماعی آن را تصاحب کند، در حالیکه در یک سیستم مبتنی بر سرمایه (که ایران این سالها ابداً از آن دور نیست) تمامی این خدمات برای یک صحنهی هنری پویا لازم بوده و آن را به گردش در میآورند.
میتوان گفت کیوریتور به نمایندگی از یک فضا یا نهاد یا مستقلاً، میزبان هنرمندان و مخاطبانی خواهد بود و دیالوگ بین این اقشار میتواند مفهوم جدیدی را ایجاد کند. مسالهی بعدی مسالهی فوریت و چرایی قضیه است که بیشتر اوقات در صحنه هنری ایران، سروکار با ساز و کار اقتصادی دارد، یعنی غرض فروش یا معرفی هنرمندان جدید و یادآوری هنرمندان قدیمی است. گاهی هم این مولف، به عنوان کیوریتور، کنش اجتماعی و سیاسی دارد و در واقع این مواجه، یک اتفاق تاثیرگذار است؛ و الا خارج از این حیطه (حیطهی اجتماعی – سیاسی) این هم شغلی است مانند تمامی شغلها.
کیوریتور یک مؤلف است که باید دغدغه داشته باشد: کمک، آموزش، تاریخ نگاری و هر دغدغهای موضوعیت دارد.
تحقیقات آماری و آرشیو ابزار کار یک کیوریتور هستند و میتوان گفت واقعیت کار کیوریتور کاری ترویجی و پژوهشی است.
معنای اصلی ریشه این کلمه از مرمت و درمان است. فرانسویها به آن کمیسر نمایشگاه میگویند که نشان از اهمیت نمایشگاه برای آنهاست. در ایران هم ترجمههایی مانند هنربان و هنرگردان و نمایشگاهگردان وجود دارند که من را یاد دروازهبان و جوجه گردان میاندازد، بنابراین من از همان واژه کیوریتور که اشاره به همان درمان دارد، استفاده میکنم.
پگاه بهروزفر: وضعیت کیوریتینگ را در ایران چگونه میبینید؟
امیرعلی قاسمی: در ایران ابتدا همه از روی نیاز و غریزه مشغول این کار شدند. الان هم جاهای کمی هستند که کیوریتور استخدام میکنند، بنابراین این حوزه در ایران نسبتاً حوزهای مستقل است. در ایران اکثریت مشغول به کار در این حوزه، خودآموخته هستند و گروهی هم هستند که برای کارشان اعتبار آکادمیک گرفتهاند و مبحث کیوریتینگ در بین این دو در جریان است که شکل گرفته است و کارهای مشترک خوبی هم از این طیف دیدهایم.
اینجا ما هنوز در پس لرزههای نمایشگاههای استعماری ( اشاره به نمایشگاههای استعماری پاریس که از اقصی نقاط کره خاکی، آثار، صنایع دستی و اشیای جالبی را برای تماشای مخاطبین اروپایی جمع آوری میکردند) مشغول به کار هستیم و به دلیل طرز فکر نمایشگاه محور نهادها و مؤسسات، پروژههایی هم که نیازی نیست بدل به نمایشگاه بشوند، در نهایت به سرنوشت نمایشگاه دچار میشوند در حالیکه این تنها یکی از خروجیهای ممکن است.
هر کاری معمولاً هنگام شروع، با هرج و مرج و بهم ریختگی همراه است، در اینجا هم همین اتفاق افتاده است ولی باید به یاد داشته باشیم، همراه داشتن آرتیستها در کنار خود و یا داشتن یک دفترچه تلفن کامل از هنرمندان الزاماً به معنای فعل کیوریتوری نیست.
پگاه بهروزفر: چه منابعی را برای شناخت این دانش معرفی میکنید؟
امیرعلی قاسمی: یکی از منابع بازدید از نمایشگاههایی است که از نظر کیوریتینگ (ازمفهوم و مضمون تا ارائه و بسترسازی برای نمایش کارها) قابل توجه باشند.
من خودم به مدت دو سال در دورههایی با مباحث مرتبط در آلمان و هلند شرکت کردم که خب البته هیچ کدام صرفاً آکادمیک نبودند و مطالعه میدانی و کار عملی نیز در آنها بارز بود و کاملاً مربوط به حوزهی کیوریتوریال میشد و توسط بنیادها، صندوقهای حمایتی و موزهها به صورت سیار برگزار میشدند.
کتابهای مرجع نیز هستند که البته خیلی از آنها ترجمه نشدهاند (یا به درستی ترجمه نشدند) و میتوانند کمک کننده باشند و همینطور شرکت در نشستهایی که برگزار میشود، که پارکینگالری و جامعهی نیومدیا نیز برگزارکننده یا زمینهساز تعدادی از آنها بوده است. برای علاقهمندان تازه واردتر، دستیاری کیوریتورهای با سابقه نیز میتواند کمک بزرگی باشد.
پگاه بهروزفر: آیا یک کیوریتور هنرمند است؟
امیرعلی قاسمی: هنر نامیدن کار کیوریتور از نظر من کار درستی نیست. اگر مقداری سرکشی در کار باشد شباهتهایی با یک اثر هنری ممکن است دیده شود ولی در کل به نظر من یک کیوریتور یک هنرمند نیست.
امروزه خیلی از کیوریتورها از پسزمینه هنر میآیند (بر خلاف گذشته که فعالیتشان شامل کار خسته کننده حفاظت اداری و موزهداری بوده است) ولی کیوریتورهایی را هم میتوان یافت که از شاخههای علوم اجتماعی، علوم سیاسی و ادبیات و تاریخ (و تاریخ هنر) میآیند که در کارشان استعدادهای خاصی در زمینههای ایده، بافتار، شیوه کاری یا خلاقیت نشان دادهاند.
البته من خودم به عنوان هنرمند هم سالها فعالیت داشتهام ولی هرگز اینها را باهم ترکیب نمیکنم و ندرتاً در نمایشگاهی که در آن نقش کیوریتوری دارم با اثری از خودم شرکت میکنم.
پگاه بهروزفر: منابع درآمد یک کیوریتور به چه شکلی هستند؟
امیرعلی قاسمی: این کار درآمد منظمی ندارد، چون به غیر از مواردی نادر، کارفرمای عموماً مشخصی برای آن متصور نمیتوان شد، و معمولاً به شکل مستقل صورت میگیرد. در اینجا کارمندی گالریها و مؤسسات را فاکتور میگیریم.
در این ارتباط مستقل گاهی آوردهی فرد به عنوان کیوریتور: ایده، تحقیق، تخصص و شبکهی ارتباطی است و طرف دیگر قضیه (نهاد هنری) آوردهاش فضا، امکانات و.. بنابراین ارتباط مالی کارفرما و کارمندی – مقاطعه کاری صورت نمیگیرد و بیشتر به مانند یک شراکت است.
گاهی موزه یا بنیاد یا فردی تقاضای کیوریت کردن پروژهای را دارد که در این صورت قرارداد و تعیین دستمزد ثابت لازم است.
در ایران گاهی درصد فروش برای کیوریتور در نظر گرفته میشود، که به نظرم نه تنها اشتباه است، بلکه آن را در حد واسطهگری تنزل میدهد.
پگاه بهروزفر: حوزهی کار کیوریتوری را در چه حدی میدانید؟ یا یک کیوریتور چقدر اجازه دارد در کار هنرمندان دخالت کند؟
امیرعلی قاسمی: کیوریتور یک همکار است، اتفاقی که در صنعت سینما میافتد، اینجا در فعالیت کیوریتوریال نباید بیافتد که کار گروهی به نام یک نفر تمام شود. کسانی هستند که چون از نسل قبل هستند و یا سودای شهرت دارند یا سعی دارند تا در نوک هرم قدرت قرار بگیرند خود را به عنوان مولف مطرح میکنند و بقیه را به حاشیه میکشانند، من با این پروسه مشکل دارم. اگر فعالیت اجتماعی و نقش اجتماعی برای کیوریتورها تعریف کنیم، خودخواهانه است که بپذیریم کیوریتور هر کاری که میخواهد انجام بدهد. در این رابطه بهترین حالت همکاری یک معادلهی بُرد بُرد و دو طرفه است.
گفتو گو قبلی را در لینک زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
جایگاه کیوریتیال در ایران کجاست
سایت تندیس مصاحبه کننده پگاه بهروزفر
پگاه بهروزفر پژوهشگر و هنربان حوزه تجسمی است، او مجموعه نمایشگاههایی را در حوزه عکس در گالریهای مختلف برگزار نموده و نزدیک به یک سال است که با سایت تندیس در حوزه پژوهش و هنربانی همکاری میکند.