حفاظت، اعجاب و عسل در عکس‌های بلیک لیتل

حفاظت، اعجاب و عسل در آثار بلیک لیتل عکاس امریکایی

سازمایه‌های کهن؛ شعبده‌های ماندگار

مجله تندیس شماره ۳۶۰ گردآوری و برگردان: علیرضا بهارلو


عکس بلیک لیتل «محافظت» معانی متعددی دارد؛ از جسمی یا فیزیکی تا روحی و معنوی. این واژه در اصلی‌ترین – و شاید مهم‌ترین – سطح مفهومی خود، به معنای نجات و بقاء باشد. از این رو ایده حراست، نگهداری و مصونیت در ذات آن نهفته است. اما هنگامی که واژه مد نظر بر نوعی استحکام و ثبات یا حتی حالت سکون دلالت داشته باشد، محافظت به واسطه تغییر و تبدّل نیز روی می‌دهد. مثلا قرق یا حفاظت حیات وحش تنها با منفک شدن از زمینه شکار ایجاد می‌شود؛ کنسرو یا مربای میوه‌ها، با ساعت‌ها جوشیدن حاصل می‌شود و عصاره شیرین و پایداری به وجود می‌آورد.عکس بلیک لیتل

برای محافظت از چیزی، راه‌های فراوانی وجود دارد. برخی از آنها حساب‌شده‌اند و بعضی هم تصادفی. باستان‌شناسان معمولا با مورد دوم مواجه‌ هستند، زیرا آنچه از گذشته‌های دور به جای مانده تقریبا به طور اتفاقی به دست‌مان رسیده؛ مثلا از درون زباله‌ها و مواد دورریختنی؛ از قعر دریا؛ یا در خاکستر آتشفشان‌ها و … .عکس بلیک لیتل

عکاسی از زمانی که اختراع شد (دهه ۱۸۰۰)، به عنوان یک ابزار کلیدی در باستان‌شناسی مورد استفاده بوده است. این رسانه نه تنها از یافته‌ها و اکتشافات، بلکه از خود فرایند اکتشاف نیز تصویر می‌گیرد. قابلیت عکاسی در جهت ثبتِ – محافظت – جزئیات اشیائی که احتمال نابودی آنها می‌رود، در عکس‌های تاریخی از آثار و مصنوعاتی که امروزه نابود یا تخریب شده‌اند و همچنین سایت‌های حفاری، مشهود است. بسیاری از این اماکن به دلیل عملیات کاوش و حفاری کاملا تغییر کرده و به ندرت قابل شناسایی‌اند. اما امروزه نسبت به این مسأله نیز به خوبی آگاه هستیم که عکاسی می‌تواند از عینیت فاصله بگیرد؛ به این معنا که می‌توان آن را – اصطلاحا – «دستکاری» کرد و چیزی کاملا نو، اصیل و شگرف به وجود آورد.عکس بلیک لیتل

مجموعه‌عکس‌های بلِیک لیتِل۱، کهنه و نو را به شیوه‌ای بارز و مشخص در هم می‌آمیزد. تصاویر آشکار او موجب حیرت بیننده می‌شوند. این عکس‌ها قالب بدن انسان را در یک لحظه منجمد و بی‌حرکت نگه می‌دارند و از آن را نه با کهربای همیشگی، بلکه در عوض – به ‌طرزی غیرمنتظره – با عسل، که آن هم یک ماده طبیعی با پیشینه‌ای چند میلیون‌ساله است، حافظت می‌کنند (زنبورهای عسل در حدود بیست تا بیست‌وپنج میلیون سال پیش وجود داشته و در بقایای فسیلیِ دوره ائوسن- الیگوسن۲ یافت شده‌اند). اینکه بشر نخستین بار چه زمانی و در چه جایی به استقبال نیش زنبور رفت تا عسل بدزدد، دقیقا مشخص نیست. نقاشی‌های غارهای اسپانیا انسانی‌هایی را در حال جمع‌آوری عسل نشان می‌دهند و آنچه دانشمندان امروزه «زنبور عسل» (با نام علمی Apis mellifera) می‌نامند، از زمان اهرام مصر (حدود ۲۱۵۰-۲۵۷۵ ق.م.) ظاهرا اهلی شده بود.عکس بلیک لیتل

از آنجا که در دنیای قدیم نیشکری وجود نداشت، عسل به خاطر شیرینی‌اش ماده‌ای بسیار ارزشمند به حساب می‌آمد؛ اما این ماده ویژگی‌های دیگری هم داشت. از عسل می‌توان به عنوان دارو و همچنین ماده نگهدارنده استفاده کرد، زیرا در شرایط مناسب خراب یا فاسد نمی‌شود. عسل‌هایی که در مقابر کهن به صورت مهر و‌ موم درآمده باشند، سالم می‌مانند و حتی امروز هم قابل خوردن هستند. عسل را در مصر و دیگر تمدن‌های آغازینِ سراسر جهان به خدایان اهدا می‌کردند – هم به صورت نیمه مایع و هم به شکل قالب. شاعران یونانی و رومی اشعاری در وصف عسل‌های آمیخته به شیر و شراب سروده‌اند که نقش مهمی در چند اسطوره کهن دارند. و همین خواص چسبندگی، رنگ، شفافیت و درخشندگی بوده که بلیک را بر آن داشته تا دست به تجربه با چنین ماده‌ای بزند. وی عسل را به شیوه‌ای خلاقانه روی بدن انسان به کار می‌برد؛ ابتدا با چکاندن، و سپس به صورت لایه‌لایه. این کار او باعث ایجاد فرم‌های درخشان و لغزنده‌ای می‌شود که به نوعی – هرچند به دور از نیّت همانندسازی و تقلید – آثار اوگوست رودن، فرانسیس بیکن و جف کونز را در ذهن تداعی می‌کند.عکس بلیک لیتل

عسل و هنر شاید در ظاهر هیچ سنخیتی با یکدیگر نداشته باشند، اما بلیک لیتل این ماده شیرین چسبناک را با ایجاد تأثیری جادویی و خواب‌آور در کار خود لحاظ کرده است. بلیک مدل‌های عکاسی‌ خود را در مجموعه‌ای به نام «محافظت»۳ (که موضوع کتاب جدید اوست)، در چیزی حدود دو تُن عسل قرار داده است.

اگرچه پیش از این شاهد آثاری بوده‌ایم که با عسل درست شده‌اند، از جمله آثار هنرمند چینی، رِن ری۴؛ تمرکز آنها بیشتر بر خاصیت طبیعی و مجسمه‌وار شانه‌های عسل و فرم کندو بوده است. اما در عکس‌های لیتل، عسل – به طرزی غیرمنتظره – خاصیتی نقاشانه به خود می‌گیرد؛ آن هم به صورت ماده‌ای لزج و طلایی‌رنگ که به موم ذوب‌شده شباهت دارد.عکس بلیک لیتل

در آثاری که بلیک به دست می‌دهد، در حالی که تصاویر، گرمایی زرین‌فام و زیبا را ثبت می‌کنند، فرم پیکر آدمی که به عسل آغشته شده، به وضوح حالتی مضطرب به خود می‌گیرد و نوعی تجدید حیاتِ بیگانه و علمی- تخیلی‌وار را نمایش می‌دهد. لیتل ایده‌های مرموز و هولناک دیگری هم در سر دارد و می‌گوید: «وقتی چیزی را با عسل می‌پوشانید، به نظر می‌رسد که در کهرباست – و تحت حفاظت قرار دارد.» در کار این عکاس، سوژه‌های مورد نظر، از یک کودک یک سال و نیمه تا پیرزن هشتاد‌وپنج ساله، در تغییرند. پروژه این هنرمند درواقع با عکاسی از مردی که شبیه خرس بود آغاز و عسل هم بعد از آن به کار افزوده شد.عکس بلیک لیتل

بلیک همنشینی این ماده خالصِ بی‌زمان و جسم انسان را – که بسیار مستعد فساد و تجزیه است – مشاهده کرد و مجذوب آن شد. وی شیفته تغییر و استحاله عسل بود؛ آن زمان که آن را می‌چکاند و روی بدن انسان می‌ریخت؛ و همین‌طور شیفته اعوجاج‌ها و فرم‌های برجسته، تأکید بر کمال جسمانی، ایجاد نفرت و تلقین نامیرایی و همچنین مرگ، که همه آنها را به واسطه کاربرد عسل انجام می‌داد.عکس بلیک لیتل

برای بلیک، عسلِ درخشانِ طلایی، راه یا شیوه‌ای در جهت انتشار ویژگی‌های شخصی سوژه‌های اوست. این عمل معمولا با ناشناخته‌ کردن افراد و پراکندن و تبدیل خصوصیات فردی آنان به چیزی – در کل – متفاوت و جهانی انجام می‌گیرد. گاهی دهشتناک است؛ چنان‌که به نظر می‌رسد سوژه‌های هنرمند در مایعی ازلی، به شکل کرم حشره (لارو) پوشانده شده‎‌اند؛ مثلا در اثری با عنوان Ouriel, front (2012). در مواردی دیگر، کار هنرمند حالت پویاتری دارد و به نظر می‌رسد که حرکات سرزنده سوژه‌ها، با حسی متفاوت، از طریق تصویربرداریِ سریع تسخیر و تثبیت شده است؛ از جمله در Clayton (2013). در اینجا پیکرهای عضلانی نیرومندی مانند Devion, back (2012) و همچنین حالات و ژست‌های متعادل و دلپذیری مثلTala, standing up (2013)، یادآور آثار هنر کلاسیک هستند؛ آثاری همچون «دیسک‎‌پران»، اثر میرون، مجسمه‌ساز یونانی. سایر تصاویر، پرتره‌های متین و باوقار عصر رنسانس (Dylan، ۲۰۱۲؛ Brad، ۲۰۱۲؛ Zayden، ۲۰۱۳)، یا بالرین‌های باظرافت و دلپذیر ادگار دگا (Lindsay، ۲۰۱۳) را تداعی می‌کنند.عکس بلیک لیتل

اصالت، ماهیت، استحکام و غنای عسل – از هر دو نوعِ غلیظ یا رقیق – همیشه موجود و مهیا بوده و از آنجا که تجربه پوشیده شدن با عسل چندان طبیعی نیست – و حتی می‌تواند خفه‌کننده باشد – بسیاری از سوژه‌ها به ظاهر در حال تقلا هستند، در حالی که مابقی آنها خود را تسلیم این ماده کرده‌اند. تصاویر حاصل از این کار، به شیوه‌های مختلف، یادآور قالب‌های گچیِ قربانیان کوه وزوو ایتالیاست که اجسادشان از بین رفته اما فرم‌های به‌جای‎‌مانده از آنان به صورت توخالی در خاکستری که مدفون‌شان کرده موجود است. این اجساد و پیکرها از فاجعه‌ای که شهرهای باستانی پمپی و هرکولانیوم را در فوران سال ۷۹ میلادی نابود کرد به جای مانده‌اند. فاجعه مذکور – به شیوه‌ای تناقض‎‌آمیز – این افراد را – هم‌زمان – «نابود» و «حفظ» کرد و بدین ترتیب به مًثًل یا عبرتی برای فنا، گذران عمر و پیش‌بینی‌ناپذیر بودن حیات آدمی تبدیل شد.عکس بلیک لیتل

پوشیده شدن با لایه‌هایی از عسلی که از هر سو جاری می‌شود، هرچه قدر هم شدید و ناملایم یا خسته‌کننده و فرساینده و البته هراس‌آور باشد، باید گفت که سوژه‌های بلیک لیتل خوشبختانه همگی کاملا زنده مانده‌اند! این مسأله به دلیل خواص و ویژگی‌های اعجاب‌انگیز این ماده کهن و نیروی مؤثری بوده که در هنرِ رو به تکامل هنرمند نهفته است.

عکس بلیک لیتل

پی‌نوشت:

۱٫Blake Little 2.Eocene–Oligocene 3.Preservation 4.Ren Ri

منابع:

www.preservationbook.com (foreword to the Preservation book)

www.news.artnet.com

www.elitedaily.com