گاگوسیان با نیل جنی هنرمند ناسازگار و تک‌رو

نیل جنی هنرمند ناسازگار و تک رو در گالری گاگوسیان
در دنیای گالری‌های نیویورک چه می‌گذرد

دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۲

برگردان: سجاد عمادی


مروری بر دوران هنری نیل جنی

نیویورک، امریکا: گالری گاگوسیان نمایشگاهی از نقاشی‌ها و طراحی‌های نیل جنی برگزار نموده است. جنی، که چهره‌ای ناسازگار و تَک رو در هنر امریکای قرن بیستم است، به منظور دنبال کردن نوع جدیدی از رئالیسم، مسیر خود را از نقاشی و مجسمه‌سازی انتزاعی تغییر داد و خلق دوگانه نقاشی‌های «بد» و «خوب» را در پیش گرفت.گاگوسیان نیل جنی

او در دهه ۱۹۶۰ «نقاشی‌های بد» را آغاز نمود، که پس از برپایی نمایشگاهی با همین عنوان در New Museum، به کیوریتوری مارسیا تاکر در سال ۱۹۷۸، چنین نامیده شدند. این آثار که آگاهانه طراحی‌وار و کنشی اجرا شده‌اند، به پیش فرض‌های خوش سلیقگی و ذوق هنری طعنه می‌زنند و به گفته خود هنرمند «مفاهیم خوبی هستند که به شیوه بدی نقاشی شدند.» با این نقاشی‌ها، او می‌کوشید حقیقت روایی را بواسطه تصویر کردن روابط ساده میان افراد، و اشیا و موجودات دیگر نشان دهد. «نقاشی‌های خوب»، که از دهه ۱۹۷۰ کار روی آنها همچنان ادامه دارد، همین هدف را، اما از طریق نگرشی متضاد، دنبال می‌کنند.

گاگوسیان نیل جنیجنی با استفاده از رنگ روغن روی پانل‌های چوبی، مطالعات بی‌نقص و صناعت‌زده از مناظر امریکای شمالی می‌آفریند؛ در این آثار هر سطح به قدری پرجزییات است که به نظر می‌رسد واقعیت را پشت سر می‌گذارد. همچنین اخیرا، در «نقاشی‌های خوب جدید»، او میدان کارش را وسیع‌تر کرده است تا نقاط جغرافیایی دیگر را هم در بربگیرد، و چشم‌اندازهایی خلق نموده که به یک اندازه گیج‌کننده و واضح هستند. نمایشگاه حاضر، که سومین همکاری جنی با گالری گاگوسیان از زمان پیوستنش به آن در سال ۲۰۱۱ است، شامل یک نقاشی از هر یک از این سه دوره کلیدی فعالیتش می‌شود، و در کنار آنها طراحی‌هایی که دغدغه‌های اجتماعی و هنری او را بیشتر آشکار می‌کنند، به نمایش درآمده‌اند. در نقاشی اول، «مادرها و بچه‌ها»(۱۹۶۹)_ عنوانی دو بخشی که عموما نقاشی‌های بد اینگونه نامگذاری شده‌اند_ بچه‌ها در حال بازی با تاب و الاکلنگ هستند در حالی که مادران‌شان از نیمکتی در آن نزدیکی آنها را  تماشا می‌کنند. گاگوسیان نیل جنییک حصار کودکان را از جاده سیاهی جدا می‌کند، و بیشتر فضای بوم هم با رنگ اکریلیک سبز رقیق، با ضربات قلم نامرتب و شلخته، پوشانده شده است. نقاشی دوم، «اوزاریکا»(۲۰۱۴) یکی از «نقاشی‌های خوب جدید»، شاخه‌ای بلند، صخره‌ها و سطح درخشان آب را نشان می‌دهد. در این اثر رنگ‌ها با لطافت و ظرافت در هم آمیخته شده‌اند. این منظره افقی به قدری جاندار است که می‌توان در آن هوای خنک کوهستانی مناطق غرب میانه امریکا را احساس کرد؛ مناطقی که عنوان کار به آن اشاره دارد. آخرین و جدیدترین نقاشی، تحت عنوان «افریقای مدرن»(۲۰۱۶) آب و هوای خشک شمال افریقا را مجسم می‌کند؛ با یک پلکان و یک قطعه سکوی شیب‌دار مدفون در شن، به همراه رد پاها و یک سایه بلند، که نشانگر حضور انسان هستند. همه نقاشی‌ها در قاب‌های سیاه چوبی سنگین به نمایش در آمده‌اند که توسط خود هنرمند طراحی و ساخته شده‌اند. گاگوسیان نیل جنیقاب‌ها، نوع تزیینات به کار رفته در چارچوب پنجره‌ها را به یاد می‌آورند، و به پنجره استعاری لئون باتیستا آلبرتی اشاره دارند که از دوران رنسانس راهنمای هنرمندان در فهم پرسپکتیو یک نقطه‌ای بوده است. ساخت قاب‌های جنی همزمان با «نقاشی‌های خوب» آغاز شد، و بعدها برای  نمایش «نقاشی‌های بد» هم مورد استفاده قرار گرفت. آنها نقش پیش‌زمینه‌های تئاتری را ایفا می‌کنند، در حالی که عناوین کارها با حروف بزرگ روی قاب‌ها حک شده و با اشاره به مکان‌های خاص به فهم بیننده کمک می‌کند.

گاگوسیان نیل جنیدر «نقاشی‌های خوب» و «نقاشی‌های خوب جدید»، «خوب» یک برچسب شکلی و مفهومی است؛ استفاده لطیف جنی از رنگماده و رنگ، شیوه کار نقاشان مکتب رودخانه هادسن را به یاد می‌آورد، که مناظر طبیعی آنها چشم‌اندازهای بکر را همچون قلمروهایی روحانی و آرمانی بازمی‌نمایاند. بر همین منوال، جنی هم در کارش به مضامینی با اهمیتی فراگیر و جهانشمول می‌پردازد؛ نظیر نقش فرهنگی هنرمند، تغییرات آب و هوایی، و توسعه اجتماعی. او در طراحی‌هایش هم  موضوعات مشابهی را مورد توجه قرار می‌دهد؛ در کار «آزادی در حال اندیشیدن به عصر اتمی»(۲۰۰۳)، زنی که تاجی بر سر و یک لوح سنگی همچون مجسمه آزادی به دست دارد، در مقابل پرده‌ای نشسته و خیره به آینده ملت چشم دوخته است. نیل جنی در سال ۱۹۴۵ در تورینگتون به دنیا آمده و در وستفیلد بزرگ شده است. وی در حال حاضر در نیویورک زندگی می‌کند. آثار او در مهم‌ترین موزه‌های امریکا و اروپا، و در نمایشگاه‌ها و بی‌ینال‌های بین‌المللی به نمایش درآمده است.

www.gagosian.com

نمایش جدیدترین تجربیات هنری آلفرد لزلی

نیویورک، امریکا: گالری جنت بوردن نمایشگاهی از آثار آلفرد لزلی با عنوان «جهان آکنده از عظمت خداوند است. هفت کار جدید از ۵۰ شخصیت در جستجوی یک اهل مطالعه» برپا نموده است. هفت پرتره دیجیتال بزرگ جدید از نقاش و فیلمساز تحسین شده، آلفرد لزلی، در این نمایشگاه در معرض دید قرار گرفته‌اند. این آثار جدید استمرار مجموعه مطالعات هنرمند در مورد شخصیت‌هایی برگرفته از فیلم‌ها و ادبیات هستند. لزلی که از دهه ۱۹۵۰ برای نقاشی‌های انتزاعی و فیگوراتیوش شناخته می‌شود، به استقبال فن‌آوری و شیوه‌های نوین رفته، و از این رهگذر پیشه و هنر خود را برای تناسب با عصر حاضر به روزرسانی کرده است. این تصاویر که هنرمند آنها را نُت‌های پیکسلی می‌نامد، پیش برنده و ادامه ایده‌ای هستند که لزلی در نقاشی‌های تک‌رنگش در سال ۱۹۶۳ آغاز کرد. اینجا او تصاویر را در رایانه ترکیب می‌کند و از اپلیکیشن Dactyl برای طراحی کردن روی آنها بهره می‌گیرد. فایل نهایی با استفاده از چاپگرهای تصعید رنگ به صورت دیجیتال چاپ می‌شود. این یک هنر التقاطی است. مهارت لزلی در چهره‌نگاری در هر مدیومی، به خوبی نمایانگر است. او از سطوح و زوایای دید متفاوتی برای خلق این تصاویر استفاده می‌کند که همزمان انتزاعی، و خاص و دقیق هستند. سوژه‌های این مجموعه ادامه‌دار، همگی شخصیت‌های ادبیِ درگیر در دنیاهای خشن و جنسی‌اند. اجراهای لزلی برداشت او از کتاب‌ها هستند، قطع نظر از نسخه‌های احتمالا شناخته‌تر شده این شخصیت‌ها در فیلم‌ها. این هفت کار، به بزرگی حدود یک و نیم در دو متر هم می‌رسند، و این اندازه و پرسپکتیو است که آنها را جذاب و بدیع می‌سازد. نقاش و فیلمساز، آلفرد لزلی، در سال ۱۹۲۷ در برانکس نیویورک به دنیا آمده است و هم‌اکنون در منهتن زندگی و کار می‌کند. پس از خدمت در گارد ساحلی امریکا در پایان جنگ جهانی دوم، لزلی در دانشگاه نیویورک، Art Students League و موسسه پِرَت به تحصیل هنر پرداخت. وی مدتی را نیز به واسطه بدن ورزیده‌اش به عنوان مدل هنرمندانی نظیر رجینالد مارش فعالیت می‌نمود. لزلی اواخر دهه ۱۹۴۰ به عنوان یک فیلمساز و نقاش اکسپرسیونیست انتزاعی ظهور کرد. در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ او با جامعه هنرمندان و نویسندگان آوانگاردی نظیر جوان میچل، لری ریورز، روبرت فرانک و فرانک اوهارا مرتبط بود و با اوهارا بیشترین همکاری را داشته است.

www.janetbordeninc.com

مایکل هاپن، میزبان آثار چند رسانه‌ای جوانا گومز

لندن، انگلیس: تصاویر عکاسانه سوزن‌دوزی شده هنرمند شیلیایی، جوانا گومز، حوزه‌های مطالعات علمی و سنت‌های اجدادی را در می‌آمیزند. اکنون گالری مایکل هاپن میزبان نمایشگاهی از این هنرمند با عنوان Distaff است. با در هم بافتن الگوهای پیچیده علمی و اسطوره‌ای در تصاویری از بدن خود و دخترش، کار او تمایل به جای دادن نوع بشر بر بستر گسترده‌تر همبستگی و پیوند چند جانبه دارد.

آثار چند رسانه‌ای جوانا گومزوی به جای اینکه ما را افرادی جدای از یکدیگر و جهان اطرافمان ببیند، ما را به عنوان بخشی از یک زنجیره باستانی قرار می‌دهد که به مبدا حیات باز می‌گردد؛ ترکیبی از الگوها، مولکول‌ها و ارگانیسم‌های کوچک. واژه Distaff در انگلیسی هم به معنای خویشاوندان مادری و زندگی خانوادگی، و هم نام ابزاری موسوم به فرموک است که در نخ ریسی به کار می‌رود. هر دو معنای این واژه در مورد کار گومز مصداق دارند؛ نظر به این که او از بافندگی و سوزن‌دوزی بهره می‌گیرد تا مضامین تبارشناسی، اسطوره‌شناسی و زیست‌شناسی را در دودمان مادری خود کنکاش کند. نخ‌ریسی و بافندگی اشکالی هنری هستند که به صورت معمول از مادران به دختران به ارث می‌رسد. تصاویری از گومز و دخترش ژولیتا، همه جای نمایشگاه دیده می‌شود؛ در کنار دست‌های چهار نسل از دودمان مادری هنرمند. سوزن‌دوزی انجام شده روی بدن سوژه‌ها پلی میان آنها ایجاد می‌کند که همزمان فیزیکی و نمادین است، و از پیوندهای خونی و گذر زمان می‌گوید. یکی از کارهای اصلی نمایشگاه صورت هنرمند و فرزندش را در تقارن کاملی نمایش می‌دهد، و توهم آینه‌ای را ایجاد می‌کند که می‌توانیم در آن به یک شخص ثابت، اما در سنین متفاوت بنگریم. روی پیکره ژولیتا، سیستم لنفاوی سوزن‌دوزی شده است که کارکرد اصلی آن حفظ تعادل سیستم ایمنی بدن است. این سیستم به عنوان دفاعی در برابر پدیده‌های ناآشنا و خطرناک عمل می‌کند؛ بسیار شبیه کاری که مادر برای کودکش انجام می‌دهد. فرهنگ عامه و افسانه‌ها در نمادشناسی کار هنرمند تاثیر مشخصی دارند، که نمونه آن کلاغ سوزن‌دوزی شده روی دست او با نخ سیاه، در یکی از کارهاست. کلاغ‌ها در برخی از فرهنگ‌ها نمایانگر خاطرات اجدادی هستند، با مرگ مرتبط دانسته می‌شوند و همچنین گفته می‌شود دارای قدرت مکاشفه و الهام هستند. مطابق برخی افسانه‌ها، کلاغ از زهدان تاریک گیتی خارج می‌شود تا نور(یا دانش) را برای انسان به ارمغان بیاورد. جوانا گومز، متولد ۱۹۸۰ سانتیاگو، در شهر مادری زندگی و کار می‌کند.

www.michaelhoppengallery.com

انتشار نامه سرگشاده در محکومیت آزار جنسی در محافل هنریهنر معاصر

لس‌انجلس، امریکا: سیندی شرمن، لوری اندرسن و جنی هولزر به جمع بیش از هفت هزار زن امضاکننده نامه سرگشاده‌ای پیوسته‌اند که آزار جنسی از سوی صاحبان قدرت و مقام در محیط فعالیت‌شان را محکوم می‌کند. این نامه سرگشاده _با امضای برخی از چهره‌های شاخص هنر معاصر_ پس از استعفای نایت لندزمن منتشر شد. لندزمن که با کت و شلوارهای رنگارنگش شناخته می‌شود، یکی از ناشرین مجله هنری پیشروی Artforum است و اخیرا طی دادخواستی به آزار جنسی متهم شده است. در بخشی از متن نامه چنین می‌خوانیم: «ما هنرمندان، مدیران هنری، دستیاران، کیوریتورها، مدیران، سردبیران، معلمین، گالری‌دارها، کارآموزان، پژوهشگرها، دانشجویان، نویسنده‌ها و دیگران_کارکنان دنیای هنر_ از سوی قدرتمندان و کسانی که دسترسی به منابع و فرصت‌ها را کنترل می‌کنند مورد آزار فیزیکی، تضعیف شدن، تعرض، اهانت، تهدید و ارعاب قرار گرفته‌ایم.» این نامه که تحت عنوان «جای شگفتی نیست» منتشر شده است به اثری از هولزر اشاره دارد؛ هنرمندی که برای اینستالیشن‌هایی حاوی بیانیه‌های اجمالی و صریح مشهور است. در ادامه نامه چنین می‌خوانیم: «سوءاستفاده از قدرت جای شگفتی ندارد…. ما را به این عنوان که حساسیت بیش از اندازه نشان داده‌ایم ساکت و طرد کرده‌اند، به ما انگ بیمار زده‌اند، و از کار اخراج کرده‌اند و هنگامی که سعی کردیم رفتارهای توهین‌آمیز جنسی و احساسی را افشا کنیم، تهدید شده‌ایم.» شکایت از لندزمن از سوی یکی از کارمندان سابق Artforum، آماندا اشمیت مطرح شده، و ادعایی مبنی بر آزار جنسی هشت فرد دیگر نیز در آن دیده می‌شود. لندزمن تنها آخرین نمونه از اشخاص سرشناسی است که در معرض اتهام تعرض جنسی قرار دارند. کمی پیشتر یکی از منتفذین هالیوود، هاروی واینستین، با اتهام مشابهی موقعیت و اعتبار خود را از دست داد. کیوریتور، مارتا کیرشنباوم ، یکی از ۱۰۰ امضاکننده نخست نامه، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه می‌گوید: «رسوایی واینستین راه را برای افشاگری‌ها در سایر محافل هموار کرد. ما متوجه شدیم که همگی چنین چیزهایی را تجربه کرده بودیم.»

www.artdaily.org

 دنیاگردی شماره قبل را اینجا بخوانید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
دنیای هنر معاصر کیم سایمنسن

دنیای هنر معاصر با ضیافت شمنی، مجسمه‌های کیم سایمنسن

دنیای هنر معاصر دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۱ | ترجمه سجاد عمادی «ضیافت شمنی»: مجموعه مجسمه‌های کیم سایمِنسِن نیویورک، امریکا: گالری جیسن ژاک نمایشگاهی انفرادی با عنوان «ضیافت شمنی» از کارهای اخیر هنرمند فنلاندی، کیم سایمِنسِن برگزار نموده است. نمایشگاه، مجسمه‌های جدیدی از مجموعه مشهور هنرمند، «مردم خزه پوش» که در سال ۲۰۱۴ نخستین بار رونمایی شد را در بر می‌گیرد. با مجسمه‌های سرامیکی در مقیاس طبیعی که کودکان معصوم اما اغواگر را تصویر می‌کنند، سایمنسن بیننده را به جهانی […]

۰ comments