موافق یا مخالف نمایشگاه گروهی هستید؟ | خلاصه کتاب شیوه های هنرگردانی
بخش چهارم
نوشته هانس اولریش اوبریست ــ ترجمه کتایون یوسفی ــ انتشارات حرفه هنرمند
سایت تندیس تلخیص: نیلوفر تقی پور
هانس اولریش اوبریست یکی از موفقترین کیوریتورهای هنری است و در کتاب شیوههای هنرگردانی دربارۀ نمایشگاههای گروهی اینگونه توضیح میدهد که میتوان از آنها درس گرفت، با آن موافق بود یا مخالف، یا از آن دفاع کرد؛ مهمتر از همه، نمایشگاه تظاهر نمیکند که به تنهایی قادر به تولید چیزی ارزشمند باشد. هر نمایشگاهی حرفش این است که ما کنار هم در دنیایی زندگی میکنیم که میتوان در آن روابط، ترتیبها و ژستهای بدون کلام ایجاد کرد و از طریق این میزانسن گفتگو نمود.
خطر نمایشگاههای گروهیِ بزرگ این است که خود نمایشگاه، اثر هنریِ جامعِ متعلق به گرداننده نمایشگاه محسوب شود یعنی هنرگردان عاملی برجسته قلمداد شود که از آثار برای به تصویر کشیدن نظریۀ خود استفاده کند. امروزه یکی از جهتگیریهای مثبت، مشارکت چند نفر برای برگزاری یک نمایشگاه است. هنرمندان خود از تولید صرفِ اشیای هنری فراتر رفتهاند و به سوی ترتیب دادن چیدمانهایی که فضا را تحت تاثیر قرار میدهد گام برداشتهاند. چنین پیشرفتهایی، این تلقی را در پی داشته که کیوریتورها بر سر تولید معنا یا ارزش زیباییشناسی با هنرمندان در رقابتاند.
هانس در بخش جمعآوری دانش از تاریخچۀ به وجود آمدن کتابخانهها، موزهها و همچنین تولید و نگهداری مجموعهها مینویسد و شرح میدهد که: در نبود موسسات مدرنی چون کتابخانه بریتانیا یا موزه تاریخ طبیعی لندن، مسئولیت به وجود آوردن مجموعهها بر دوشِ گروههای علاقمندی چون اشرافها، دانشمندان، محققین، راهبها و شهروندان متمول بود. از ویژگی موزهها، درهم آمیختن حوزۀ عمومی و خصوصیست و موزههای عمومی دولتی، پدیدهای مختص اواخر قرن هجدهم بودند که اولینِ آنها موزه هنر عمومی بزرگِ لوور بود.
قدیمیترین موزه شناخته شده کتابخانه اسکندریه است و معنای اصلی این کلمه، مکانی است که وقف “موز”ها شده باشد. در دوران رنسانس از واژه “موزه” برای اشاره به هر شی یا مکانی استفاده میشد که در آن چیزهایی برای آموزش گرد هم آمده بود و موزهها باید آرشیو هدفمندِ گذشته میبودند، طوری که در قرن نوزده قدم زدن در میان اتاقهای به هم پیوستۀ یک موزه، سفری در زمان تلقی میشد.
اوبریست در بخش دربارۀ کتابخانهها و آرشیوها از نمونههایی از آرشیو را یاد میکند که در مسیر کاری او تاثیر گذاشته است مثلِ مکالمۀ تصادفیاش با اوژن یونسکو، نمایشنامهنویس تئاتر ابزورد، یا مصاحبۀ طولانی میان امبرتو اکو و ژان کلود کرییر دربارۀ رویکردشان نسبت به آرشیو.
در ادامه به نقل از سدریک پرایس معمار مینویسد که قرن بیستم با انبوه ساختارهایی که برای همیشه بتوان حفظشان کرد تمایل وسواس گونهای به ماندگاری هنر و معماری از خودشان نشان داده است.
هانس در راستای پروژۀ گستره و مداوم مصاحبهها، گفتگویی با دوریس لسینگ شاعر و رماننویس بریتانیایی داشت. لسینگ درباره وضعیت آیندۀ موزها نگرانِ اولویتی بود که موزهها برای اشیا مادیِ بهجامانده از گذشته قائلاند، که شاید برای انتقال معنا به نسلهای بعد کافی نباشد. رمان مارا و دن که نوشته خود لسینگ است تصویری تخیلی از اعتقاد وی مبنی بر ” آسیبپذیری جدی فرهنگ ما” ارائه میدهد، که هرچه بیشتر به ابزارهای پیچیده متکی شود، نسبت به فروپاشی ناگهانی مستعدتر خواهد بود. او میخواهد که لحظهای درنگ کنیم و ظرفیت زبان و سیستمهای فرهنگی را برای برقراری ارتباط با حلقهای فراتر از معاصران بسنجیم.
اوبریست در ادامه از تلاشهایش برای گردآوری اطلاعاتِ گونههای غیرعادی هنر مینویسد که چگونه پروژههای به سرانجام نرسیده، اغلب ناشناخته باقی میمانند، در حالی که این مسیر پیموده نشده، گنجینهای از ایدههای هنری است. سفارشات دولتی بخش عظیم و رایجترین نوعی است که گرفتار تأخیر، سانسور یا به کل رد میشوند. گروه دیگر طرحهایی هستند که هنرمندان بدون سفارش پیش بردند و در نهایت در کشویِ میزها ماندهاند. طرحهایی که به مرور فراموش یا حتی از جانب خود هنرمند رد شدهاند. به استدلال ژیل دلوز، فرآیند واقعیت بخشیدن، با مِهی از احتمالات شبهواقعی احاطه شده که مدام غلیظتر میشود.
در بخش بعدی به نمونههایی از آن از زبان هانس اولریش اوبریست اشاره میکنیم…
قسمت های قبل از خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی را اینجا دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
منشأ واژه کیوریتور | خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی
منشأ واژه کیوریتور | خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی بخش سوم نوشته هانس اولریش اوبریست ــ ترجمه کتایون یوسفی ــ انتشارات حرفه هنرمند تلخیص: نیلوفر تقی پور ریشۀ لاتین کلمۀ «Curare» به معنی مراقبت کردن است. در رم باستان «Curatore» خادمِ شهری بود که وظایف پیش پا افتاده اما مهم و ضروری مثل نظارت بر تأسیسات عمومی، گرمابه و فاضلاب را برعهده داشت. در قرون وسطی که بُعد متافیزیکی انسان مورد تأکید قرار گرفت، «Curatus» به مثابه کشیشی بود که از […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
هنر تعاملی | مخاطب در مقام یک اجراگر
هنر تعاملی | مخاطب در مقام یک اجراگر خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی| بخش دوم نوشته هانس اولریش اوبریست ــ ترجمه کتایون یوسفی ــ انتشارات حرفه هنرمند تلخیص: نیلوفر تقی پور هانس مینویسد که در سال ۱۹۹۳، همراه با کریستین بولتانسکی و برتران لَویه به دنبال هنری بودند که تنها شامل شی نباشد بلکه دستورالعملی برای حاضر کردنش در کار باشد. این نوع از هنر درک سنتی از خلاقیت، تألیف و تفسیر را به چالش میکشید و باعث میشد بیننده با مشارکت […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر
خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر بخش اول نوشته هانس اولریش اوبریست| ترجمه کتایون یوسفی | انتشارات حرفه هنرمند تلخیص نیلوفر تقی پور در سال ۹۶ به خلاصه ۴ قسمت از این کتاب پرداخته شد و همچنان ادامه دارد، لینک قسمت های بعد را در پایین این شماره بخوانید. هانس اولریش اوبریست، کیوریتور آثار هنری، اهل سوئیس است و مقدمۀ کتاب هنرگردانی را با توصیفی از سوئیس شروع میکند و از نقاط مثبت و منفی آن مینویسد که […]