مصطفی سرابی، سیر نقاشی در زمان
نقدی بر نمایشگاه «بیره و ری، یادآوری»، نگارخانه دلگشا
سایت تندیس: به قلم مریم روشن فکر
هنر بدوی یا پریمیتیو، به گونهای از هنر اطلاق میشود که در آن عناصر و رفتارهای ساختاری هنر اقوام بدوی دیده میشود، این نوع هنر در اواخر قرن نوزدهم توسط هنرمندان اروپایی به جامعه هنری معرفی شد، هنرمندانی چون پل گوگن، هنری ماتیس، پابلو پیکاسو، آمادئو مودیلیانی و هنرمندان بسیار دیگری از این دوران به شدت تحت تاثیر رفتارهای خامدستانه و سادگی و خلوص هنر بدوی قرار گرفتند و از این هنر در آثارشان استفاده بسیار بردند. این نوع استفاده که جنبهای آگاهانه دارد با نوع دیگری از هنر مشابه که به آن هنر نائیو میگویند یک تفاوت عمده دارد، و آن این است که در هنر نائیو این خود هنرمند است که آموزش هنری ندیده و آنچه بر تابلو مینگارد برخاسته از ذات جوشنده درونی خودش است، در این نوع هنر قواعد فرمال مانند ترکیب بندی، رنگ شناسی، توازن و تعادل و غیره مورد توجه هنرمند نیستند چون او اساسا درباره این فنون آموزشی ندیده است. هنرمندان نائیو بسیاری در کشور ما هستند که بعضا شهرتی جهانی نیز دارند که از شناخته شده ترینشان میتوان به شادروان خانم مکرمه قنبری اشاره کرد، او زنی روستایی از شمال کشور بود که در آثارش تمام رنجها و دغدغهها، آمال و آرزوهای درونیاش را به تصویر میکشید و از همین رو نیز چنان روح تپنده زندگی در آن احساس میشود که تمام جهان را در مینوردد.اما مقایسه این دو نوع هنر برای توضیح آثار نمایشگاه حاضر از مصطفی سرابی لازم به نظر میرسد. او که دانش آموخته رشته نقاشی از دانشگاه شاهد است، جدیدترین مجموعه از آثار خود با عنوان « بیره و ری» یا یادآوری را به گالری دلگشا آورده. مجموعهای از هجده تابلو با ابعاد مختلف که اغلب بر روی کاغذ و مقوا کار شدهاند، آثاری با رویکرد پریمیتیو یا هنر بدوی.آثار سرابی به زعم هنرمند به سه دسته مختلف تقسیم میشوند: دسته اول، آثاری که درباره خاطره هستند. تصاویر باز کشیده شده از آلبومها و رویدادهای گذشته.دسته دوم تصاویری که از اکنون و روزمرگی هستند، تصاویری از دستهای سرخ و سیاه که از زمین به بیرون امداد میطلبند، تصاویری از زلزله اخیر سر پل ذهاب، روزمرگی این هنرمند را که اهل کرمانشاه است تصویر میکنند و نهایتا تصاویری که در آن رویا یا سراب آینده حضور می یابد.سرابی، پیکاسو، ونگوگ و مودیلیانی را دوست دارد، چه چیزی را در آنان دوست دارد؟ البته که استفادهای که آنان از هنر بدوی میکنند، حتمن برای او جذاب بوده است، زیرا آثار سرابی نیز در تعریف در حوزه هنر بدوی قرار میگیرند، اما نکته دیگری نیز در این مجموعه هنرمندان وجود دارد، زندگیهای عجیب و بعضا دردناک، روح شوریده و نا آرام و درونی پرتلاطم. و هردو این عناصر در آثار او نیز حضور دارند. آثار سرابی سیر نقاشی در زمان درونی هنرمند هستند. بازتاب ماندن او در زمانی که یکپارچه و همگن کلیت زندگی او را دربر میگیرد. او در آثارش خودش را در پهنه این زمان نگاه میکند. ماسکهایی از سه خودنگاره، تصاویری از دیوان و ددان درونی هنرمند هستند یا ماندن او در جنگل خاطرات و درختان سوخته، ماندن او در انبوه خاطرات است، حتی در خاطره پنالتی از دست رفته روبرتو باجو که با پیراهن شماره ده تیم ملی ایتالیا در جنگل نا امیدی با گرگ تنهایی که شاید نماد نقاش باشد رودرو میشود. یا زوج عاشقی که رو به جنگلی انبوه و درختان تنومند بی برگش ایستادهاند و به درون رمزآلود آن مینگرند و در تابلویی دیگر از درون آن به بیننده مینگرند در حالی که به نظر میرسد در آن محبوس شده باشند.نحوه رنگگذاری و بستری که سرابی برای آثار خود انتخاب میکند، برای کارهای او کیفیتی حسی و بیانگرا به ارمغان آورده که به مدد بافت زمخت مقوای بازیافتی و رنگگذاری سبُک، به خصوص در آثار کوچکتر بستر نامطمئن زمان را تداعی میکنند.
البته در آثار دیگری نیز که این بافت حضور ندارد، سرابی بر برهمگذاری فرمهای تودرتوی شاخه و برگ همین حس را مجددا احیا میکند.
اما وجه دیگری نیز در آثار سرابی وجود دارند، وجهی که در بیانیه آن را روانپریشانه خواندهاند، صورتی از درون دیوانه که در همنوایی با برون عاقل قرار گرفته و موجب میشود سرابی علیرغم تحصیل نقاشی وجوهی از هنرمندان نائیو را نیز از خود بروز دهد. آثار او چنان شخصی و درونی هستند که فرم تابلو را تحتالشعاع قرار دادهاند و بعضا کاری به قواعد نقاشی ندارند. همچنین نشانههایی در کارهای او ظهور پیدا میکنند که رابطه شخصی او را با تابلو بیش از حد تاملات نقاشانه قرار میدهند، حضور عناصری که در وهله اول سمبلیک به نظر میآیند مانند، شیر، گرگ، درخت و گل قاصدک. اما این عناصر پس از استحاله در زاویه دید شخصی هنرمند و مواجهه او با رویا و تخیلی که در آن واحد و علیرغم گفته خودش به هر سه زمان گذشته، حال و آینده او مربوط میشود، وجه سمبلیک خود را از دست میدهند و اگر هم نمادی در کار باشد شخصی است و بر قراردادهای جهان درونی هنرمند استوار شده است.آثار مصطفی سرابی همانطور که از ویژگیهای هنر بدوی است، با اعیان فن نقاشانه فاصله دارند و از هنر مدرن و تبختر خاص فهم آن فاصله میگیرند و عطف به بیان درونی و تجربه زیست فردی هنرمند هستند که طبعا به بستر اجتماع نیز نزدیکتر بوده و ارتباطی که با مخاطب عام ایجاد میکند بیواسطه و مستقیم است.
نقدهای دیگر را از همین قلم در لینکهای زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقد نمایشگاه عکس ژیلا مختاری «دیوانه نبودن خود شکلی از دیوانگی»
نگاهی به نمایشگاه عکس دیوانگی منهای یک ثانیه، ژیلا مختاری در گالری شیرین جزء و کل و همه اینها با هم گروه هنربانی آوام: مریم روشن فکر پاسکال میگفت « دیوانگی بشر آنچنان ضروری است که دیوانه نبودن خود شکل دیگری از دیوانگی است.» فوکو کتاب تاریخ جنون خود را با این جمله آغاز میکند. کتابی که چند قرن پس از « در ستایش دیوانگی» اراسموس نگاشته شده بزرگترین منابعی که رابطه انسان و جنون ودیوانگی را زیر سوال بردهاند […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقدی بر نمایشگاه نوستالژیا، رنگهای گذشته
نقدی بر نمایشگاه نوستالژیا، رنگهای گذشته نگارخانه شماره ۲ نیاوران سایت تندیس: به قلم مریم روشن فکر «آن هنگام که خلقت آغاز شد و ماشین زمان به حرکت درآمد گذشته شکل گرفت و حسرت از دست رفتهها معنا پیدا کرد و نوستالژیا آغاز شد.» این جمله آغاز نمایشگاهی است با عنوان نوستالژیا، مفهومی که برگذشته بنا شده و با نقاشی جسمیت یافته است.احمد مقدسی، لیلا توتونچی و مریم قاسمی آثار خود را با تکیه بر المانهایی از گذشته بناکردهاند، اشیا، […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
سارا مسینایی و آریا ابوالحسنی از عکاسی تا ثبت کف شهر
سارا مسینایی و آریا ابوالحسنی از عکاسی تا ثبت کف شهر نقدی بر نمایشگاه برداشت (سری تهران) سارا مسینایی و عکسهای آریا ابوالحسنی در نگارخانه ماه سایت تندیس: به قلم مریم روشن فکر سیمای کف شهر کف شهر جایی است که شهر روی آن بنا شده، جایی که روی آن راه میرویم، یا ماشینهایمان از روی آن عبور میکنند. کف شهر یعنی بستر یک شهر. اولین محل تلاقی فیزیکی میان انسان و شهر.نگارخانه ماه میزبان نمایشگاه آثار سارا مسینایی و […]