نگاهی به آثار حجم اینستالیشن پریسا تقی پور در پروژههای آران
فرشتگان در فریب ما هستند
مجله هنرهای تجسمی آوام به قلم نویسنده مخاطب: فاطمه بهمن سیاهمرد

در ۱۴ شهریورماه ۹۹ مجموعه آثار خانم پریسا تقی پور با عنوان واقعیت ما را آزاد خواهد ساخت در گالری پروژه آران به نمایش درآمد. در بخشی از استیتمنت این نمایشگاه به قلم علیرضا غنی آمده: ایزدان، دیوها، اهریمن و فرشتگان تا اسطورهها حاضر میشوند تا این نبرد بیپایان را در حافظهی جمعی ما آدمیان ترسیم کنند. خدایان و شیاطین، خیروشر و نور و تاریکی، بهزعم آنچه میپنداریم کیهانی نیستند.
آنها بهواسطهی حیات انسانی، با امیدها و رنجهای ما نضج گرفتهاند و از میان گوشت و خون و نبض ما برخاستهاند.

فیگورهایی که از سر وسواس بسیار در نمایش فیگوراتیوشان به وضعیت بصری شبه آبستره میرسند. جزئیات بسیار ریز این جانوران در اجرا ازنظر هنرمند دور نمانده و ازآنرو عضلات، اندامها و حتی از زیورآلات این اسطورهها همگی باهم و در کنار هم توهمی از جانداری آنها به مخاطب میدهند. گویی این دیوان و فرشتگان با خمیره تصورات ما و مولکولهای هوا در هم ادغامشده و کمکم شکلگرفتهاند و درنهایت با دمیدن هوای هنرمند در جسمشان، روح گرفتهاند. آنها هیچ اسراری بر نمایش زشت و زیبا، خوب و بد، ارزش یا بیارزشی ندارند. آنها فقط آمدهاند که یادآور بودنشان باشند. آنها شروع و بازگشت ما به داستانها و افسانهها هستند و بعد از ما میخواهند که در داستانها و روایتهای معاصرمان برایشان نقشی در نظر بگیریم و در زندگی امروزهمان برایشان هم وزنی امروزیتر پیدا کنیم. گویی حضور همه آنها در یک مکان و زمان از یک مجمع عمومی خبر میدهد. سران این افسانهها باهم قراری گذاشتهاند تا بر سر یک موضوع باهم بحث کنند، به توافق برسند یا نرسند. صلح کنند، بجنگند یا بیانیهی مشترک ارائه دهند، البته برای ما ملتها فیگورها با سرعت بسیار در حال فرار از وضعیتی رئالیستی به سورئال هستند تا آنجا که در کسری از ثانیه و در نگاه اول حتی این حجمها نمایشی از بیمرزی فرمها را ارائه میدهند. بر اخلاف این رویه رنگهایشان حسهایی آشنا را یادآوری میکنند، حسی از پوست و بافت و عضله. همین دست از تناقضات است که تمام معادلات قبلی ذهنمان را پیرامون هر ارزشگذاریای از بین میبرد. خانم تقی پور یک گزاره میآورد و در مقابلش و به موازاتش یک ضد گزاره ارائه میدهد، مرد، زن _رئال، سورئال_افسانه، واقعیت _زشت، زیبا و…
و در این رویه به مخاطب اثرش اجازه میدهد تا روایت گر داستان خودش باشد. رها شدن این دیوها از دل افسانهها و بعدتر از ذهن هنرمند و حضور فیزیکی آنها در مقابل دیدگانمان به یادمان میآورد تا از دل داستانهایی مثل فریدون و ضحاک و سیمرغ به یاد داشته باشیم داستانها همواره هستند و تکرار میشوند در واقعیت و خیال.
به همین قلم اینجا بخوانید:
محیا گیو و تأملی مجهول بر ابدیت در یک دقیقه گذرا
تخت روان، نمایشی از «یاشار آذرامدادیان» و «تایماز مسلمیان»
نقد نمایشگاههای دیگر در آوام را اینجا دنبال کنید.









