شعر نا تمام | نگاهی به آثار ژیلا کامیاب
مجله هنرهای تجسمی آوام: جاوید رمضانی
مواجه با هستی و جهان در تاریخ پدیدار شدن بشر امری ایجابی است، چراکه در تاریکی راه رفتن سخت بوده و هست، انسان نیازمند فهم چرایی وجود جهان و خود است. شاید این امر پیشرانه همیشگی آدمیان در خواست برای جاودانگی و تولیدمثل بوده. رابطه انسان با هستی و مفهومِ کل، بازنمود این دریافتها و یا فرضیات، همیشه شامل نوعی زبان اشارهای است که بشریت با راز ورزی، شاعرانگی و هنر این نظام را معنا نموده (اهتمام برای جستجوی معنا در این جایگاه تعریف میشود).
حال، هستی چگونه با انسان سخن رانده است. از بسیار مفاهیم متبادر شده به ذهن، مرگاندیشی و تکریم طبیعت پیام امروز این وقایع مینماید. بیماری ما را به موقعیت مرگ در هر آن نزدیک میکند، این سازهای دوپاره که هم امید و رهایی میدهد و هم اضطراب و هیچانگاری… اما امروز فریاد هستی در گوش تکتک آدمیان طنینانداز شده است.
این نوشته در پی تکریم و به بهانه فعالیت هنرمندانه بانوی هنرمندی است که آثاری را در پی گفتگوهای بسیار با جهان هستی و بخصوص طبیعت شکل داده و ما شاهد این روند بودهایم؛ اما خوانش این راز ورزیها چگونه برای ما مخاطبان هنر سامان گرفته.
ژیلا کامیاب هنرمندی است که با مدیومهای متفاوتی کار کرده و کارماده آثارش گواه رویکردی باستانگرا در پی تکریم از طبیعت و انسان است.
فضای زبان تجسمی کامیاب در هارمونی فرمهایی پدیدار شده که صورت و معنا در زمانِ تجسد متوقف گردیدهاند گویا وضوح این تصاویر در انتظار قطعیت جهان جدیدی به سر میبرند.
خاصیت آرکائیک هنر کامیاب بیشتر در معنا ظاهر میگردد تا صورت آنان، چراکه هنر ایرانی در رویکردی سراسر تجریدی به طبیعت نگریسته تا این سرعت پدیدار شدن و ناپدید شدن مقولات هستی را به ریشههایی عمیقتر پیوند زند.
نمایشهای وی در حوزه هنرهای حجمی و چیدمان و نقاشی همگی از دوری انسان از طبیعت و انهدام زیستگاههای ذهنی و طبیعی وی سخن میگوید. شاعرانگی نقاش در بازتاب طبیعت و انسان، زمان بیکران نهفته در زمین و سنگ و دستساختههایی از خاک را بهانه یادآوری افتوخیز انسان در طول حیات کوچک خود کرده و رنگهایی شفاف و هارمونیک را در پی ساختاری لایهلایه که دارای فضاسازی دقیق میباشند بر روی بوم و اشیاء ارائه میدهد.
سابقه طولانی تحصیل و تأمل نقاش از گذشته و سکوت آرام وی گواه حقیقت هنری وی و دغدغه فارغ از جهان پرشتاب اکنون است، بیشک وی گفتگویی مطبوع با جهان را تداوم بخشیده. تطور هنری کامیاب در عین فردیت شخصی در مسیر هنر و جستجوی لحن و گشایش هنرمندان معاصر ایرانی همچون ناصر عصار، سهراب سپهری و… طی طریق کرده و از نظام هنر خاور دور متأثر است.
نقطه تمایز وی با این جریان هنری بیشتر در هندسه پنهان نیروهای بصری تابلوهای هنرمند دیده میشود. این خطوط نیرو بهصورت متقاطع شکلگرفته که سعی در توجه به جریان ازلی ابدی قدرهای آسمانی دارند.
تمسک هنرمند به رسانههای متعدد همگی بیانگر تأمل و صداقت و پیوستگی تطور فکری وی در مسیر خلق و ایجاد ارتباط با مخاطبان خود است.
ژیلا کامیاب در سال ۱۳۳۶ در شهر کرمانشاه در خانوادهای فرهنگی و علاقهمند به هنر به دنیا آمد او در اوایل نوجوانی میدانست که دغدغه اصلی او هنر است و نقاشی را تا پایان فوقلیسانس در دانشکدههای هنری تهران و سرامیک را در پاریس آموخت، سپس سالها در دانشکدههای هنری به تدریس در کنار فعالیتهای هنری شخصی گذراند و در بینالها و جشنوارهها جوایز زیادی را درزمینهٔ هنر دریافت کرد؛ اما خود او بهترین پاداش و لحظه را زمانی میداند که در آتلیهاش با نقاشی زندگی میکند.
به قلم جاوید رمضانی اینجا بیشتر بخوانید.