شان کلی موسس گالری شان کلی در نیویورک است. اصالتا اهل انگلستان اما از سال ۱۹۸۹ به نیویورک نقل مکان میکند. سالها به عنوان هنرمند و کیوریتور و مدیر موزه فعالیت کرده و بعد از مهاجرت به آمریکا تصمیم میگیرد به بخش خصوصی در حوزه هنر ورود کند و گالری خود را تاسیس کند.
در ادامه گفتگویی را با او خواهیم داشت:
آیا شما برای مدیریت و گرداندن گالری تان بیزنس پلن[۱] دارید؟
خیر. برنامه کلی من برای گالری کارکردن با هنرمندان، حمایت آنها، فروختن آثارشان و پرداخت سهم هنرمند به آنها در جهت تداوم راهشان است.
نظرتان درباره گسترش فضای گالری چیست؟
من در تمام عمرم به جای اینکه به گسترش فیزیکی گالری ام بیندیشم همیشه به هنرمندان فکر کرده ام. ترجیح می دهم به جای اینکه مثل شرکت بویینگ شعب مختلفی در جای جای جهان داشته باشم تلاش کنم بهترین خود در گالری باشم. به ایده های جدید و ارائه پرو پوزال های نو و خلاق بپردازم. آنچه برای من اهمیت دارد کیفیت تفکر و کیفیت برنامه هاست در قیاس با اینکه چند متر مربع فضا و یا چقدر پول دارم.
درباره بازار هنر امروز چگونه فکر می کنید؟
جذابیت بازار هنر امروز را در این می بینم که علاقه مندان هنر امروز بیشتر جذب آثار هنرمندان معاصر و در قید حیات می شوند. زمانیکه من ۴۰ سال قبل وارد این صنعت شدم می توانستید بازار هنر آن دوره را به یک جویبار تشبیه کنید در حالیکه امروزه آن جویبار به یک رودخانه وسیع و یا سیلاب مبدل شده است. این سیلاب را می توانید در شمار بازدید کنندگان موزه های مطرح دنیا مثل موزه هنرهای مدرن آمریکا[۲] و یا موزه مترو پولیتن[۳] و یا گوگنهایم[۴] ببینید. همچنین کثرت بازدید کنندگان آرت فرها را هم نمی توان نادیده گرفت. از سوی دیگر می بایست توجه داشت که امروزه بازدید کنندگان آثار هنری یا به قصد جمع آوری آثار و یا صرفا جهت علاقه مندی به هنر و برخی نیز تنها برای تفریح به این اماکن هنری صاحب نام سر می زنند. به طور کلی مهم این است که هر کس بنا به تقاضای درونی خود نیاز خود را از هنر دریافت کند.
در مجموع با عبارت هنر به مثابه تفریح و تفنن موافقت ندارم چون فرهنگ جایگاه بسیار مهمی در زندگی ما دارد و تاریخ انسان شناسی به ما می آموزد که آنچه در نهایت ناجی ذهن، فکر و درونیات ماست دوره های فرهنگی مان که مبین حقیقت «ما که هستیم» است. در نتیجه تفریح و تفرج با اینکه جایگاه خود را دارد اما سازنده و مبدع تاریخ هنر نیست. چه چیزی تاریخ هنر را می سازد؟ هنرمندان بزرگی که بزرگ و عمیق به این اندیشیده اند که معنای انسان بودن در قرن ۲۱چیست و این همان چیزی است که فرهنگ با آن تعریف می شود.
چگونه هنرمندانتان را انتخاب می کنید؟
انتخاب هنرمندان در مجموعه ما بر اساس کیفیت آثار و کیفیت فکر هنرمندان انجام می گیرد. هنرمندان ما بسیار هوشمندانه و بر اساس گزاره های مفهومی[۵] به خلق اثر می پردازند.
روند پژوهشی در گالری شما به چه صورت انجام می شود؟
ما در گالری ۵ مدیر هستیم که همواره در سفر و به دنبال هنرمندان هستیم. ما همیشه در حال گفتگو با اهالی موزه ها و کیوریتورها و هنرمندان و همکارانمان هستیم. به بازدید گالری ها و موزه ها می پردازیم و در انتها تمامی اطلاعات را بررسی می کنیم و به بحث درباره اینکه چه هنرمندانی را انتخاب کنیم و با آنها کار کنیم می پردازیم به طوریکه نظر تک تک اعضا شنیده می شود. مساله مهم این است که همه مدیران درباره تصمیمات اتخاذ شده نقش حمایتی داشته باشند.
آیا شما به پورتفولیوی هنرمندان نگاه می اندازید؟
بله من به تک تک اطلاعاتی که برای ما ارسال می شود نگاه می کنم. چرا؟ چون معتقدم شما نمی توانید دقیقا پی به هویت واقعی کسی که به گالری شما و یا غرفه شما در آرت فر وارد می شود ببرید مگر اینکه آثار او را ببینید. شما می بایست با توجه به آثار هنرمندان دریابید که آن هنرمند کیست.
نظر شما درباره فروش آنلاین اثر هنری چیست؟
برای مدت یک دهه هست که درباره فروش آنلاین آثار هنری و آرت فرهای مجازی گفتگوهای زیادی شده است. به نظر من هنوز به نتیجه ای که می بایست نرسیده است. چرایی این مساله را در این می بینم که تکنولوژی هنوز نتوانسته است با قدرت ایدئولوژی برابری کند. ما هم فروش آثار به صورت آنلاین را تجربه کرده ایم و می کنیم ولی هیچگاه نتوانسته جای فروش حضوری آثار را بگیرد. به نظر من ایستادن در مقابل اثر یا شی که شما در صدد خرید و همزیستی با آن هستید امری است که هنوز هیچ معادل دیجیتالی برای آن پیدا نشده است.
ارتباط و عقیده شما درباره انتشارات چیست؟
من عاشق کتاب هستم. ۴ کتابخانه و حدود ۴۰۰۰۰ کتاب دارم .ما همیشه به کتاب هایی که برای هنرمندانمان می خواهیم به چاپ برسانیم و هنرمندانی که به حوزه پروژه چاپ کتاب با ما می رسند فکر می کنیم . به نظرم مبحث نشر دیجیتال هنوز نمی تواند به پای لذت نشستن و صحبت سر یک میز با ناشر برای انتشار کتاب هنرمند را بگیرد. تصاویر و اطلاعات روی گوشی -حداقل برای من- جایگزین خواندن کتابی جذاب نمی شوند. ما در گالری عمیقا به مطالعه متعهد هستیم و ساعات زیادی را صرف گفتگو درباره چاپ کتب میکنیم و از آن لذت می بریم.
فعالیت شما در بازار ثانویه چگونه است؟
ما به صورت متمرکز بر بازار اولیه کار می کنیم و معرفی هنرمندان و تلاش برای آنها را مسئولیتی مقدس ودر اولویت می دانیم. اما در صورتیکه مشتریان مجموعه دار در حوزه بازار ثانویه داشته باشیم فعالیت در آن حیطه هم به صورت خصوصی خواهیم داشت.
درباره دلالان آثار هنری چگونه فکر می کنید؟
همانطور که در ابتدا گفتم در آغاز فعالیت هنری من بازار هنر مثل جویباری باریک بود و امروزه تبدیل به رودخانه های وسیع و پهناور شده است. من علت این وسعت را در تعدد و کثرت انواع بازار هنر می بینم. بازار هنری که من از آن می آیم بازاری است که در آن مردم به تاریخ و فرهنگ متعهد هستند به طور مثال مجموعه دارانی که به این بازار به طور جدی و عمیق می نگرند. واقعیت این است که اصلا نظر مساعدی درباره دلالان ندارم.اگر می خواهید پول در بیاورید باید به بازار وارد شوید و در آن کار کنید. صحبت زیادی با افرادی که اثر هنری را فقط برای اینکه گران شود و سریع آن را بفروشند ندارم. نه به این دلیل که آنها نباید برای حفظ پول خود این مسیر سرمایه گذاری را انتخاب کنند. به این دلیل که دلالان معمولا سبب آسیب و تخریب هنرمندان و بازار آنها شده اند. به نظر من بازار های بسیار زیادی دیگری وجود دارند که دلالان می توانند پول خود را در آنجا سرمایه گذاری کنند چون بازار هنر بازار متفاوتی است و به افرادی نیاز دارد که عاشق هنر باشند.
و نحوه فعالیت شما با مشتریان تان؟
در ابتدا باید بگویم مشتریان ما در زمره قوی ترین و عمیق ترین مشتریان بازار هنر هستند که در طی سی سال در کنار ما رشد کرده اند. ما با مشتریانمان همان طور برخورد می کنیم که دوست داریم با ما برخورد بشود. ما دربرابر آنها مسئولیت هایمان را به طور بسیار جدی انجام می دهیم زیرا اعتقادمان بر این است که تنها در این صورت می توانیم نهایت احترام خود را به ایشان نشان دهیم. مساله مهم دیگر وجهه ماست. چهره و وجهه گالری خود سبب می شوند افراد ما را به همدیگر پیشنهاد دهند. ازطرف دیگر کار کردن با این مشتریان بسیار آسان و جذاب و شیرین خواهد بود چون آنها از قبل آگاه هستند که ما چگونه و با چه کسانی کار می کنیم و دقیقا به همین سبب این اطمینان را دارند که ما قانونی، صادق و قابل اطمینان هستیم.
آیا معاصر بودن به معنی جهانی بودن است؟
به نظر من در عصر پست مدرن در سه سال اخیر مرزها متزلزل شده اند و این امر ایجاب می کند تا شما ورای مرزها هم بتوانید فعالیت کنید. ما مشتریانی از آفریقا روسیه چین ایسلند برزیل آرژانتین داریم. فکر می کنم نه تنها این نکته مهم است که شما با هنرمندانی از فرهنگ های متعدد کار کنید بلکه بتوانید در کنار آن فرهنگ ها هم حضور داشته باشید و به آنها کمک کنید. به نظرم اینکه فقط دریافت کننده فرهنگ ها باشید زیبا نیست بلکه بهتر است در ابتدا بروید و از آن فرهنگ ها بیاموزید. به طور مثال وقتی ما در ابتدا فعالیت خود را با چین آغاز کردیم در اولین گام برای آشنایی با فرهنگ آنها به چین سفر کردیم در نتیجه توانستیم برای خود در میان مشتریان آسیایی جایگاه سازی کنیم. مساله آموختن است، اگر علاقه مندی به آموختن و تعلیم ندارید به نظرم این حرفه مناسبی برای شما نخواهد بود.
چند کلمه برای افرادی که می خواهند گالری دار شوند…
از افراد زیادی این جملات را می شنوم که می گویند:
بازار هنری و موقعیت گالری ها تغییر زیادی کرده است.
دیگر نمی توان گالری تاسیس کرد و در آن موفق شد.
نیاز به حجم زیادی پول و پشتوانه قوی مالی وجود دارد.
شما باید ارتباطات بسیار زیادی داشته باشید.
راستش من زیاد با این جملات موافق نیستم. زمانی که من گالری خود را تاسیس کردم پول زیاد و یا پشتوانه بزرگی نداشتم. من بدون سرمایه کارم را آغاز کردم. من اینکار را انتخاب کردم چون عاشق کار با هنر و هنرمندان بودم. این هنرمندان بودند که من را حمایت کردند و به من کمک کردند. به افراد جوانی که این کار را دوست دارند باید بگویم علاقه خود را جدی بگیرند و این کار را دنبال کنند. فقط چند نکته را می بایست در نظر بگیرند که :
باید به اندازه کافی اشتیاق و شور این کار را داشته باشند
باید ریسک پذیر باشند
باید متعهد به آن باشند
باید خیلی خیلی سخت کار کنند
اگر آمادگی هر کدام از این موارد را ندارند ورود به این حرفه را به آنها پیشنهاد نمی کنم زیرا این شغل بسیار رقابتی است. جهان هنر رودخانه ایست با جریانی بسیار قوی. برای ورود به آن شوق کافی شجاعت تعهد و سختکوشی الزامی است.
قسمت های قبلی پرونده را اینجا بخوانید:
پرونده داستان شکلگیری گالری پائولا کوپر | قسمت اول
پرونده داستان شکلگیری گالری سدی کولز | قسمت دوم | بخش اول
پرونده داستان شکلگیری گالری سدی کولز | قسمت دوم | بخش دوم
پرونده داستان شکلگیری گالری گیزلا کپتن | قسمت سوم
پرونده داستان شکلگیری گالری بلام اند پو | قسمت چهارم
به همین قلم اینجا بیشتر بخوانید:
کریپتو آرت | دفتر مجازی ثبت اسناد رسمی آثار هنری | قسمت اول
مرکزیت زدایی فروش اثر هنری | رها سازی پیچ و مهرههای ذهن| قسمت دوم
ان اف تی ها تحول و تهدید در هنر معاصر | قسمت سوم
ان اف تی ها در هنر تجسمی ماندگار و بازار گذار | قسمت چهارم
چگونه هنرمندان در عصر کرونا بر درِ آفرینش هنری میکوبند؟
[۱] Business Plan
[۲] MoMA
[۳] Metropolitan Museum
[۴] Guggenheim Museum
[۵] Conceptual