نقشِ نوشتن در روند تولید هنری
طریقۀ نوشته از کاغذ بُردن: بستاند سفیداب ارزیز، و به آب صمغ وی را بساید و بر نوشته مالد. چون خشک شود مُهره بزند، نوشته زایل گردد.
رساله در بیان خط و مرکب و کاغذ و ساختن رنگها[۱]
مطالعه[۲] در معنای بهنورآوردنِ آنچه که معلومِ هنرمند نباشد، کنشی است بسیار همبستۀ نوشتن و از دیرباز جزو لاینفک کار برخی هنرمندان بوده. در هنر ایرانی میتوان این سنت را از قرن ششم هجری و پس از آن در سدههای هفتم و هشتم پیگرفت؛ یعنی زمانی که نگارش مباحث مربوط به کتابت و کتابآرایی در زبان فارسی به شکلی مدون رواج یافت. این زمینۀ تألیف در عصر تیموریان و صفویان به شکوفایی رسید و دهها رسالۀ کوتاه و بلند در خط و خطاطی، نقاشی، رنگسازی و ساخت کاغذ و… به نظم و نثر پدید آمد. جدا از مکتوبات کاتبان و منشیان و دانشمندان اهل فن در این زمینه، بخش مهمی از این رسالهها به دست نقاشان، مذهّبان، کاغذگران، رنگریزان و مرکّبسازانی نوشته شده که جدا از استادی در فنون عملی کتابآرایی از ذوق نویسندگی هم برخوردار بودهاند[۳]. مکتوبکردن مطالعات نظری و روشهای ساخت کارماده و محاسبات تناسبات تصویر از مشغلههای اصلی روند تولید این هنرمندان بوده؛ یعنی «بخش عمدۀ کار هنرمند که معمولاً از نظر بینندۀ اثر نهایی دور میماند. درواقع بیشتر کار هنرمند در یادداشتها و دفترهای کارگاهش پنهان شده.» این حرفِ هنرمندی است که کار هنریاش بسیار متکی به پژوهش کتابخانهای است؛ مطالعه بر تاریخ هنر و تکنولوژیهای دیدن، مسئلۀ مرکزی کار شهریار حاتمی است. همانند هنرمندانی که او کارشان را بررسی کرده و یا به استقبال آثارشان رفته، روند تولید اثر، تکنیک و ابزار دیدن/رسمکردن نه تنها در پیریزی ساختمان فرمی آثارش نقش مستقیم داشته بلکه نیز مضامین کار را قوام داده است. از آنجا که برای او روند تولید، اهمیتی برابر و چهبسا بیش از نتیجۀ نهایی کار دارد، از او خواستم از نقشِ نوشتن در پیشبردن این مسیر برایمان بگوید؛
“من در روند کارم از کل به جزء حرکت میکنم و در این مسیر ثبت و دستهبندی جزئیات، که گاهی بسیار زیاد هستند و بهمرور زمان اضافه میشوند، مستلزم نوشتن پیوسته و روزانه است. نوشتن به من کمک میکند مسیر حرکت ذهنم را هدایت کنم. این مسیر هم سیر تغییر و تکمیل مضامین کار را در برمیگیرد و هم سیر مطالعه بر ساخت و تولید مادی هر اثر را، و هر دو با هم پیش میرود. شاید دفترهای یادداشت من از نظر دیگران هیچ نظمی نداشته باشد اما برای من کاملاً منظم است.“
نوشتن برای حاتمی سه کارکرد عمده دارد: برنامهریزی روزانه و هفتگی؛ یادداشت قرارهای کاری، تقسیم ساعات کار در کارگاه و … . دستورالعملهای ساخت؛ مکتوبکردن روشهای ساخت و ترکیب کارماده (اعم از رنگ، کاغذ و …)، طراحی ابزار (اسکیسها، محاسبات و اندازهها). مطالعۀ نظری؛ نتبرداری از رسالهها، مقالات و گردآوری تحشیهها.
“در زمانی که بهطور متمرکز بر یک پروژۀ اجرایی کار میکنم، ممکن است چند ایدۀ دیگر را که هنوز در مرحلۀ ذهنی است پیش ببرم و باز نوشتن و ثبت افکار و مطالعاتم است که کمک میکند بدون خارجشدن از روند تولید پروژۀ در دست کار، بهطور موازی چند کار دیگرم را هم دنبال کنم.“
علاوه بر مکتوبکردن، ترسیمِ دستیِ مراحل تولید یک نقاشی، بهجای عکسگرفتن از آن به حاتمی فرصت بیشتری برای تحلیل بصری کارش میدهد. این کار بهخصوص در روند تولید مجموعۀ اخیرش؛ “نقش بر آب”، بسیار مفید است. حاتمی در این مجموعه با پیگرفتن شیوۀ نقاشی ابری، ابزار و روشی برای نقاشی ابداع کرده که تصویر در آن لایهبهلایه تکمیل میشود. او در این شیوه هر لایۀ تصویر را روی لعابی که سطح آب را پوشانده نقاشی میکند و بعد با هربار خوابانیدن کاغذ بر این سطح یک لایه از تصویر را بر کاغذ نقش میزند.
“من روند تکنیکی اجرای نقاشی را از مضمونی که تصویر نهایی انتقال میدهد جدا نمیبینم. فکر میکنم یک اثر، نتیجۀ تلاقی کار هنرمند با خواص کارماده است. این نتیجه برای من هیچگاه تمامشدنی نیست، من هیچ پروژهای را نمیبندم. خودِ کارکردن با خودش کار میآورد و مضامین خودش را تولید میکند. در مسیر کاریام، امروز به جایی رسیدهام که فکر میکنم کنترل قطعیِ کارماده و متعینکردنِ نقش، ضروری نیست، بلکه باید به اتفاق، اجازۀ بروز در تصویر داد و جایی بین اتفاق و قطعیت، کار را تثبیت کرد. این تفکر در شیوۀ اجرایی من در پروژۀ “نقش بر آب” امکانِ نمود پیدا کرده.“
در قسمت بعدی از اهمیت خط خوب خواهیم گفت. میتوانید در کتاب «خودآموز نوشتن از هنر معاصر» نوشتۀ گیلدا ویلیامز ترجمه سحر افتخارزاده از نشر آوام سرا، بیشتر دربارۀ نقشِ نوشتن در برقراری ارتباط با هنر بخوانید.
قسمتهای قبل از این پرونده را اینجا بخوانید:
مقدمه چرا خوب است هنرمند، دستی هم در نوشتن داشته باشد؟
قسمت اول | استیتمنت نویسی یا آنچه اثر را منحصر به فرد میکند
قسمت دوم | یادداشت روزانه/ پَس زدنِ مرگ
قسمت سوم | نامه هنرمندان | برسد به دستِ …
[۱] رسالهای مختصر از مباحث و نظرات استادان فن کتابت و کتابآرایی عصر تیموری و صفوی، مولف آن شناخته نیست. منبع: مایل هروی، نجیب، کتابآرایی در تمدن اسلامی، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲.
[۲] معادل Study که در سنت هنری رنسانسی ریشه دارد.
[۳] مایل هروی، نجیب، کتابآرایی در تمدن اسلامی، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲.