مجسمه محمود مختار بیداری مصر و هنر جهان عرب و هنر مدرن مصر

محمود مختار نابغۀ مصری  و اولین مجسمه ساز شهری مصری

پرونده هنر مصر | قسمت سوم

چند سالی پس از نقاشی مجلس ناجی، یک مجسمۀ یادبود عمومی توسط محمود مختار ساخته و در قاهره رونمایی شد. مختار جزو اولین شاگردان مدرسۀ هنرهای زیبای قاهره بود و پیش از اینکه در ۱۹۱۲ با کمک هزینه به فرانسه فرستاده شود زیر نظر گیوم لاپلن[۱] کار می‌کرد. پس از پایان جنگ، مردم از دخالت بریتانیایی‌ها در کشورشان خسته شده بودند و دست به تظاهرات گسترده‌ای زدند. زنان نیز در این اعتراضات شرکت داشتند. تأثیر این رویدادها مختار را بر آن داشت تا مجسمۀ یادبودی برای این وقایع بسازد.

اثر محمود مختار که بیداری مصر نام داشت توسط حزب وفد[۲] حمایت مالی شده بود و در ۱۹۲۸ در میدان باب الحدید رونمایی شد؛ در مقابل ایستگاه راه‌آهن قاهره در حضور ملک فواد[۳]، وزیران و مقامات الازهر، نمایندگان کلیسای قبطی و اعضای مجلس و جمعیت انبوهی از مردم. مطبوعات مختار را «نخستین مجسمه‌ساز مصری پس از دوران فراعنه» خواندند؛ عنوانی که ایدۀ نابغۀ مصری را در گفتمان ملی‌گرایی برانگیخت. درواقع مختار اولین مجسمه‌سازی بود که اثری را برای فضای عمومی، که تا آن زمان تحت تسلط هنرمندان اروپایی بویژه فرانسوی بود، خلق می‌کرد. مطبوعات این را نوعی بیداری هنری نیز تلقی می‌کردند؛ النهضه الفنیه.

در نگاه روشنفکران ملی‌گرا این اثر تاریخی نقطۀ عطف بصری جدیدی از نهضۀ هنری را در سطوح مختلف نشان می‌داد. اولاً محمود مختار سنت باستانی را با انتخاب کارمادۀ خود، گرانیت صورتی به جای برنز، احیاء کرده بود. دوم آنکه ملت را از طریق تمثیلی دوگانه یعنی مصر باستان و جهان روستایی با یک ابولهول و یک دهقان مصری (فلاحه) به تصویر کشیده بود. این دو مضمون در دهۀ ۱۹۳۰ هنر و ادبیات مصر را انباشته بودند و به این ترتیب به فضای عمومی نیز راه گشودند.

آثار محمود مختار به‌ویژه بیداری مصر، راهی را برای تجسم بصری ملت-دولت گشود. اگر ابولهول، غرور و اشرافیت نیاکان دیرینه را از اهرام جیزه احضار می‌کرد، مختار با زنده کردن ابوالهول خود، آن را از نیای او -که مقابل اهرام جیزه، لمیده- متمایز کرده؛ ابوالهولِ مختار روی پنجه‌های جلویی بلند شده و گویی بیداری را به‌واقع متجسد می‌کند. در این اثر با اینکه زن روستایی لزوماً از تصویری باستانی برگرفته نشده اما حالت ایستادن و خصوصیاتش بر جاودانگی او صحه می‌گذارد. او به مردم گوش می‌دهد و پیامشان را به ابوالهول می‌رساند.

چهرۀ آرمانی فلاحۀ مصری که به نشانۀ رستاخیز روبندۀ خود را کنار زده و دستی مادرانه بر سر ابوالهول گذاشته به‌راستی منادی پایان دورۀ نابینایی است و به زنان مصری اشاره دارد که به دنبال استقلال خود هستند. در آثار محمود مختار زن، نماد ملت مصر است.

این نوع نگاه در دیدگاه سایر ملی‌گرایان مصری و مستشرقین هست که زن روستایی را نمادی از باروری و بقای درۀ نیل می‌دانند. نگاهی که بعدها در دهۀ پنجاه در آثار مثلث هنرمندان زنِ تأثیرگذار یعنی جاذبیه سری، انجی افلاطون و تحیه حلیم، چهر‌ه‌ای فردی به خود می‌گیرد و زن این بار نه به عنوان نمادی از یک کل، که به خودی خود در جایگاه فرد دارای عاملیت به رسمیت شناخته می‌شود.

مجسمه محمود مختار بیداری مصر و هنر جهان عرب و هنر مدرن مصر
محمود مختار در حال نظارت بر اجرای مجسمه‌اش

اگرچه تحسین‌کنندگان این اثر که بر اصالت آن تأکید می‌کنند، اشاره‌ای به تأثیر کلاسیک‌گرایی فرانسوی و آرت دکو و تحصیلات آکادمیک محمود مختار در فرانسه نمی‌کنند، اما به این انتقاد دارند که او از هنر بطلمیوسی الهام گرفته و در آن نفوذ خارجی یک سلسلۀ محلی[۴] را به نقد می‌کشند، چراکه احتمالاً اشاره به تأثیر اروپایی با سیاست ملی‌گرایانۀ دوران سازگاری نداشته.

با این حال عناصری در این اثر از جمله چین‌های عمودی پارچۀ لباس دهقان و شکل هندسی پنجه‌های ابولهول یادآور آرت دکو[۵]ی فرانسوی است و نیز ویژگی‌های ابولهول یادآور برخی مدل‌های هلنی[۶] و کلاسیک فرانسوی که مختار در زمان اقامتش در پاریس از  نزدیک در لوور[۷] مطالعه کرده بود.

همانطور که رنسانس ناجی به عنوان احیای یک سنت نقاشی باستانی تلقی می‌شد که در واقع پیوندهای نزدیکی با مدل‌های رنسانس اروپایی داشت، بیداری محمود مختار نیز به عنوان دستاورد بازگشت به اصالت پذیرفته شد در حالی که آموزش پاریسی او به عمد نادیده گرفته شد. اما علیرغم این‌ها، بیداری مصر یک ابداع تمام و کمال است که آزادانه از مدل‌هایی وام گرفته که باظرافت ادغام شده‌اند و درنهایت نتیجۀ جدیدی که به دست داده، تفکری بسیار پیچیده‌تر را نشان می‌دهد که ارجاعات متنوع و چند‌‌لایۀ هویت‌های بصری را تعریف می‌کند.

در قسمت بعد نگاهی می اندازیم به راغب ایاد و تصویر آرمانی فلاح

قسمت قبل از پرونده مصر را اینجا دنبال کنید:

نگاهی به سیر هنر مصر از دورۀ مدرن تا معاصر | مقدمه و قسمت اول

سبک نو-فرعونی ترکیب پیچیده‌ای از بازآفرینی گذشتۀ تاریخی | قسمت دوم

منابع:

  1. براتی، بهاره؛ محمدزاده، مهدی؛ مریدی، محمدرضا و خاورنژاد، سعید (۱۴۰۱)، تاثیر جریان ملی‌گرایی عربی بر هنر مدرن مصر (مطالعه تحولات هنر مدرن مصر از ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰). مجله هنر و تمدن شرق، ۱۰ (۳۸)، ۵-۱۶.
  2. غلام پوراکی، اکرم، پایان نامه ارشد نقاشی، دانشگاه الزهرا، راهنما: دکتر مهرانگیز مظاهری، معرفی هنرمندان شاخص عرب. ۱۳۷۹.
  3. حیدری، نصیبه، هنر برای آزادی؛ پژهشی در شکل‌گیری سوررئایسم مصر، فصلنامه علمی-ترویجی مطالعات هنرهای زیباو دوره ۳، شماره۹، زمستان ۱۴۰۱.
  4. مقدادی، سلوا (کیوریتور مستقل)، هنرمدرن مصر، وبسایت مِت میوزیم (مقالات)، اکتبر ۲۰۰۴.
  5. رضوان، نادیا(دکترای تاریخ هنر، دانشگاه بِرن)، از دایانا تا ایزیس: رنسانس مصر و سبک نو- فرعونی (دهه‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰)، وبسایت اُپن‌ادیشن‌بوکس،۲۰۱۷.
  6. حامدی، مهدی؛ مریدی، محمدرضا؛ کامرانی، بهنام؛ رویکرد تاریخ فرهنگی به هنر خاورمیانه (مفهوم دیگربودگی در آثار هنرمندان ایران و عرب)، مطالعات تاریخ اسلام، سال پانزدهم، شماره ۵۶، بهار ۱۴۰۲، مقاله علمی و پژوهشی، صفحات ۸۳-۱۱۰.

[۱] Guillaume Laplagne

[۲] تشکل سیاسی لیبرال مصر؛ مهم‌ترین حزب سیاسی مصر از ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۲. وفد به معنای «هیئت نمایندگی» است و این نام از هیئتی گرفته شده که پس از جنگ جهانی اول برای درخواست استقلال کامل مصر به بریتانیا رفتند.

[۳] در زمان پادشاهی فواد، شیوۀ حکومتی مصر از حالت عثمانی-مصری به حالت اروپایی متمایل شد و فواد لقب خود را از سلطان به ملک تغییر داد. او پدر ملکه فوزیه نخستین همسر محمدرضاشاه پهلوی است.

[۴] دودمان بطلمیوسی یا بطالسه، دودمانی یونانی‌تبار که از ۳۰۵ تا ۳۰ قبل از میلاد بر مصر فرمانروایی کردند

[۵] Art déco

[۶] Hellenic

[۷] Louvre Museum