زامبی فرمالیست‌ها

زامبی فرمالیست ها چرخ‌دنده‌های ماشین پول‌ساز دنیای هنر

چگونه گشتاور سیستم هنری، سیاست را وارد فرهنگ می‌کند؟

پرونده میراث مخرب زامبی فرمالیست ها | زیبایی‌شناسی بدهی، مضامین سیاسی جدید را به‌طور فزاینده‌ای جذاب می‌کند.

درواقع در اندیشه رایج، «فروش»، عملی خیانتکارانه به شمار می‌رود: گروه آنارکو-پانک که با یک برچسب بزرگ امضا می‌کنند، یک اکتیویست بلندگو به دست که به شرکت سهامی بدل می‌شود، یک رمان‌نویس تجربه‌گرا که شروع به نوشتن داستان خون‌آشام برای بزرگ‌سالان می‌کند، همگی مسلماً اصل اساسی هویت خودشان را به خطر انداخته‌اند. به همه آن‌ها می‌توان گفت:«فروشندگان»؛ اما به نقاشان زامبی فرمالیست و جنبش‌های کوچک دیگر که الگوی آن‌ها را تکرار کردند، واقعاً نمی‌توان گفت که برخی از الهامات سرکش اصیل را به خطر انداخته‌اند. آن‌ها وارد بازار هنری شدند که با سفته‌بازی، پول بادآورده و حرص و طمع حمایت می‌شد و به‌سادگی با جریان به پیش رفتند. آن‌ها «فروش» نرفتند بلکه در عوض «خریده» شدند.

می‌توان به دلایلی غیر از فشار سرسام‌آور بدهی، «خریده» شده باشند. از این گذشته، همگان پول را دوست دارند. با، یا بدون بدهی و هوای پرزرق و برق فریبنده و پیچیده‌ای که دستگاه جت هنر را در برمی‌گیرد، می‌تواند آب از لب و لوچه کسانیکه در طرف اشتباه ایستاده‌اند راه بیاندازد (ترشح بزاق پاولوفی[۱]).

زامبی فرمالیست‌ها
نیویورک، پوست‌کن صدف در انتظار میهمانان است. عکس از آیلین کینزلا TEFAF در پیش‌نمایش مهمانان ویژه

اما مقصر دانستن کاهش بدهی‌ها و محیط گسترده‌تر بی‌ثباتی مالی به عنوان عوامل اصلی در هجوم سرسختانه هنرمندان به سمت چرخ‌دنده‌های ماشین پول‌ساز دنیای هنر، ساده لوحانه خواهد بود. روند پرخاشگرایانه همیشه بوی بد ناامیدی می‌دهد. ایده ساختن هنر «ایمن» که پیش از این تنها رایحه‌ای از میل سوزان ما برای آنچه فکر می‌کردیم می‌خواهیم، بود؛ تفسیر متفاوتی کسب کرده که حتی با دور از دسترس شدن موارد ضروری زندگی مانند مراقبت‌های بهداشتی، مسکن، غذا و احساس که زیربنای زندگی ماست نیز به این سادگی‌ها با خاک یکسان نخواهد شد.

با فرض اینکه می‌خواهیم هنر شکوفا شود و چیزهایی را برای ما فراهم کند که البته بهترین آن‌ها را فراهم می‌کند -کمک معنوی، تحریک فکری و فضایی برای آن فعالیت‌ها و افکاری که ظاهراً بی‌فایده هستند؛ اما درواقع سنگرهای بشریت در یک جهان غیرانسانی فزاینده بشمار می‌روند، همه آن چیزهایی که با ویژگی هنر مانند منحصربه‌فرد بودن و ارزش توجه مداوم، به جای ویژگی‌های پول، مانند: قابلیت تعویض و سرعت جابه‌جا می‌شوندــ چیزی می‌بایست تغییر کند.

زامبی فرمالیست‌ها

با توجه به واقعیت‌های گسترده‌تر زیبایی‌شناسی بدهی، این چیز، به‌وضوح شامل وابستگی افراد بیشتری به شغل‌های «فرانکشتاین» ی است که اسمیت بیان می‌کرد.

یکی از راه‌حل‌های واضح کاهش بدهی، وام دانشجویی است؛ اما همچنان معتقدم نیاز فوری به مسیرهای جدید در هنر، مستقل از بازار وجود دارد. همچنین یک استدلال فرهنگی قوی برای درآمد پایه جهانی[۲] ارائه گشته که برای پوشش نیازهای اساسی هر شهروند، صرف‌نظر از سطح درآمد یا وضعیت شغلی آن، طراحی گردیده است.

این ایده‌ای است که برای قرن‌ها در محافل اقتصادی و سیاسی با حمایت تاریخی شخصیت‌های گوناگونی چون توماس پین و ریچارد نیکسون مطرح‌شده است. (نیویورکر، توسط نویسنده دفترش، ناتان هلر، «رونق کوچک در نوشتار معاصر»، در مورد این موضوع در مقاله اخیرش به بررسی پرداخته است).

در ادامه به بحث بر سر پساسرمایه‌داری و اختراع آینده خواهیم پرداخت…

منبع: آرت نت، کریس وایلی، ۲۶ جولای ۲۰۱۸

قسمت‌های قبل از این پرونده را بخوانید:

میراث مخرب زامبی فرمالیسم | قسمت اول

میراث مخرب زامبی فرمالیسم | قسمت دوم

میراث مخرب زامبی فرمالیسم | قسمت سوم

میراث مخرب زامبی فرمالیسم | قسمت چهارم

میراث مخرب زامبی فرمالیسم | قسمت پنجم

میراث مخرب زامبی فرمالیسم | قسمت ششم


در همین ارتباط بیشتر ببینید:

رونق؛ پول‌های زیاد، ابر دیلرها و صعود هنر معاصر

تازه‌های نشر آوام سرا


[۱] – Pavlovian مرتبط به پاولوف روانشناس روس و برنده‌ی جایزه نوبل

او آزمایش‌هایی را انجام داد که در طی آن، پیش از دادن غذا به سگ مترونوم (نوعی زمان‌سنج) را به کار انداخت. پس از مدت کوتاهی، حتی پیش از رسیدن غذا، در پاسخ به صدای مترونوم بزاق از دهان سگ راه افتاد. از روی این آزمایش‏ها پاولوف نتیجه گرفت که انعکاس‏های ذاتی و شرطی به یک حیوان امکان می‏دهد تا رفتار خود را بر پایه تجربه تغییر دهد.

[۲] – درآمد پایه جهانی یک پیشنهاد رفاه اجتماعی است که در آن همه شهروندان یک جمعیت معین به‌طور منظم حداقل درآمد را در قالب یک پرداخت انتقالی بدون قید و شرط دریافت می‌کنند یعنی بدون نیاز به آزمایش یا نیاز به کار. Universal basic income: UBI