هنر معاصر مصر و مهمترین هنرمندان مصری
در آغاز دهۀ ۱۹۵۰ در زمان جمال عبدالناصر، بهویژه در بناهای عمومی و بناهای تاریخی، ارجاعات به مصر باستان بهتدریج جای خود را به ارجاعات اسلامی و بهخصوص میراث مَملوکی میدهد. این سلسله که مظهر قدرت نظامی بود، با سیاستهای رژیم ناصر همخوانی داشت. از طرف دیگر وزارت فرهنگ مصر که در ۱۹۵۸ به دستور ناصر تأسیس شد، در جریان سوسیالیسم دولتی، بهعنوان معیاری رسمی برای تولید و مصرف هنر مصر نقشی کلیدی ایفا میکرد. تبلیغات ایدئولوژیک این جریان، چه سوسیالیستی و چه ناسیونالیستی، در رهبر و ملیسازی کانال سوئز (۱۹۵۷) اثر محمد حامد اویس[۱] مشهود است. این نقاشی بهوضوح محوریت ناصر را به عنوان رهبر، بالاتر از مردم بیان میکند.
در این زمان مضامین ملیگرایی متفاوت از قبل مورد توجه قرار گرفت. توجه از شمایلهای مصر باستان به مصر معاصر و مسئلۀ اصالت در معنایی ضداستعماری (در کسوت دهقان) معطوف شد. چیزی که از دوران ملک فاروق آغاز شده و به گرایشات سوسیالیستی ملیگرایانه قوام داده بود. بهموازات گفتمان سیاسی غالب سوسیالیسم که در هنر نیز دنبال میشد، هنرمندان افسانههای عامیانه، باورهای کهن، اساطیر و سنتها را موضوع الهام خود قرار میدادند.
عبدالهادی الجزار[۲] یکی از مهمترین هنرمندان مصری است که علاوه بر اینها لایههایی روانشناختی و تکنیکهای سوررئالیستی را نیز وارد کار خود کرد. او شاگرد حسین یوسف امین[۳] بود. آن دو بههمراه چند تن دیگر از شاگردان امین[۴] در ۱۹۴۶ گروه هنر معاصر را تشکیل دادند. کار الجزار دورههای مختلفی دارد. او در میثاق المانهایی کلیدی از اساطیر مصر باستان و خدایان را در کنار صنعتگر و کشاورز زحمتکش مصری مینشاند تا آرمانهای امروز آنان را متجسد کنند. این اثر نمادی از انقلاب ۱۹۵۲ است و مکتوب میثاق همان برنامۀ ده سالۀ سوسیالیستی ناصر است.
الجزار در آثاری که موضع سوسیالیستی بارز و مستقیمی ندارند، بیشتر بر یک وضعیت درونی در زمینهای اجتماعی تمرکز دارد. او موقعیت اجتماعی مردم مصر را با المانهای معاصری به تصویر میکشد که ارجاعات معنایی عمیقی به گذشته دارند. گویی در این دوره از آثار، رد باورها و اساطیر را در اشیاء، مکانها و انسان همین امروز میجوید تا اینکه با وامگرفتن از المانهای باستانی این اتصال را برقرار کند.
اعضای جماعت الفن المعاصر، برخلاف دیگر جنبشهای قبلی نیمۀ نخست قرن بیستم که حاکی از برنامۀ ملیگرایی بود، بهدنبال آن بودند تا روایت و تصویری در آثار خود بسازند که متضمن بُعدی متفکرانه باشد. چنانکه در بیانیه خود میگویند: “ارزش اثر هنری متناسب با میزان بهرهای است که از تفکر و احساس، هردو میبرد. ما در گروه هنر معاصر ایدهآل خود را بر پیوند مستحکم میان هنر و تفکر عقلانی قرار دادهایم. این رویکرد نوآورانه مبتنی بر فلسفهای است که هنر بتواند از طریق آن معاصریت هنرمند را عیان کند. “
یوسف امین که در ایتالیا درس خوانده و بهواسطۀ سِمتی دیپلماتیک مدتی در برزیل مستقر بود، به ارتباط میان زندگی روزمره و هنر پی برده بود و تغییر در سیستم آموزش هنر مصر را ضروری میدید. در کار امین میتوان فاصلهگرفتن و طرد هنر آکادمیک و پیگیری لحنی تجربهگرا را دنبال کرد.
او بهدنبال تفسیر مجدد واقعیت مادی با تمرکز بر حسّیات و هارمونی بود. و بر آن بود که هنر بدون محدود شدن به سیاست فرهنگ میتواند هویت ملی را شکل دهد. اعضای گروه هنر معاصر تحت تأثیر آموزههای یوسف امین از سازگاری با سبک آکادمیک اروپایی و ترویج آن در هنر سر باز زدند و به شیوهای فردی بر تجدید حیات گذشتۀ مصر و فرهنگ عامیانه متمرکز شدند؛ دو آبشخوری که تصویر دقیقی از مصر ارائه میدهد و طیف وسیعی از احساسات، امیدها و ترسهای مردم مصر را آشکار میکند.
در قسمت بعدی به گروه هنر و آزادی نگاهی میاندازیم؛ سوررئالیستهایی که بهدنبال یک مدرنیسم غیرغربی بودند.
قسمت قبل از پرونده مصر را اینجا دنبال کنید:
نگاهی به سیر هنر مصر از دورۀ مدرن تا معاصر | مقدمه و قسمت اول
سبک نو-فرعونی ترکیب پیچیدهای از بازآفرینی گذشتۀ تاریخی | قسمت دوم
محمود مختار نابغۀ مصری و اولین مجسمه ساز شهری مصری | قسمت سوم
ملیگرایی بومی در هنر مصر؛ تصویر آرمانی فلاح | قسمت چهارم
منابع:
- آرتور دِبسی، بیوگرافی حسین یوسف امین و عبدالهادی الجزار، وبسایت بنیاد هنر دَلول. DAF
- براتی، بهاره؛ محمدزاده، مهدی؛ مریدی، محمدرضا و خاورنژاد، سعید (۱۴۰۱)، تاثیر جریان ملیگرایی عربی بر هنر مدرن مصر (مطالعه تحولات هنر مدرن مصر از ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰). مجله هنر و تمدن شرق، ۱۰ (۳۸)، ۵-۱۶.
- مقدادی، سلوا (کیوریتور مستقل)، هنرمدرن مصر، وبسایت مِت میوزیم (مقالات)، اکتبر ۲۰۰۴.
- رضوان، نادیا(دکترای تاریخ هنر، دانشگاه بِرن)، از دایانا تا ایزیس: رنسانس مصر و سبک نو- فرعونی (دهههای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰)، وبسایت اُپنادیشنبوکس،۲۰۱۷.
[۱] Mohammed Hamed Owais (1919-2011)
[۲] Abdel Hadi El Gazzar (۱۹۲۵-۱۹۶۶)
[۳] Hussein Youssef Amin (1904-1984)
[۴] حامد نَدا و سمیر رائفی و محمود خلیل