برگ هنر بر ساقه ی صنعت

مجسمه | تندیس شماره ۳۰۸ | ترجمه و تألیف: لیلا شریعتی
صنعت به‌عنوان یک پدیده قرن بیستمی اگرچه در بهبود شرایط زندگی یقینا مؤثر بود، اما از دیگر سو موجب تغییراتی شد که برای بسیاری چندان مثبت و مطلوب به نظر نمیآمد. صنعتی‌شدن به‌خصوص در بخش تولید، نیروی ماشینی را جایگزین کار انسانی کرد و با پیشرفت خود، اختلالاتی در زمینه‌ی هنر به وجود آورد که حاصل آن تکثیر آثار هنریِ منحصربه‌فرد بود. به‌عبارتی هر اثر هنری به‌راحتی و به‌سرعت تکثیر می‌شد و در اختیار همگان قرار می‌گرفت. این مسئله چندان مورد قبول همه‌ی هنرمندان قرار نگرفت و موجبات منزوی‌شدن این قشر را در زمانه‌ی خود فراهم کرد.
اما چندی نگذشت که این پدیده به‌آرامی در جوامع و زندگی مردم به ثبات رسید و رابطه‌ی میان هنر و صنعت نیز شکل گرفت. نقش هنرمند به‌عنوان دیزاینر مطرح شد و طراحی به منظور ابداع خلاق اشیا برای تولید انبوه به کار گرفته شد. در واقع صنعت، شکل تازه‌ای به هنر داد و شرایطی فراهم ساخت که روند تولید اثر هنری را سرعت بخشد و هنرمند بعد از طراحی، تولید را به روند صنعتی آن واگذار کند.
آمیزش هنر و صنعت را می‌توان عامل مثبتی در قرن بیستم دانست که نه‌تنها خلاقیت هنری را حذف نکرد، بلکه باعث پرورش و شکل‌بخشیدن به آن در بسیاری از زمینه‌های هنری شد. گسترش ابزار مورد استفاده برای هنرمندان و کاهش مراحل وقتگیرِ پیشینِ خلق آثار هنری از عوامل مثبتی به شمار می‌رود که حاصل تعامل هنر و صنعت است. می‌توان اذعان داشت هنر معاصر خود را مدیون صنعت و تکنولوژی‌ای می‌داند که سبب شد هنرمند به‌واسطه‌ی آن ایده‌های خود را تحول بخشد. در حقیقت صنعت توانست زمینه‌های تحولات هنری را در اواخر قرن بیستم فراهم آورد.
از آن دوره به بعد، هنرمندان بیشماری ظهور کرده‌اند که روند خلق آثارشان در واقع آمیزش و تعاملی بوده است میان دو حوزه‌ی یادشده: هنر و صنعت. پیت استوکمانز۱، متخصص ظروف سفالین، یکی از همین هنرمندان است.
استوکمانز، سرامیست، طراح صنعتی و صنعتگری است که توانسته به‌عنوان هنرمند در زمینه هنرهای معاصر به‌ویژه هنر چیدمان فعالیت کند و نشان دهد که هنر چگونه به یاری صنعت تجلی می‌یابد. پیت استوکمانز، متولد ۱۹۴۰ بلژیک، با بیش از سه دهه فعالیت به‌عنوان طراح در رویال موسای هلند، و طراحی بیش از ۱۵۰ قطعه‌ی مختلف، استاد طراحی صنعتی در آکادمی طراحی صنعتی آیندهوون هلند و همچنین استاد طراحی در بخش طراحی محصولاتِ آکادمی طراحی گنک بوده است. او در سال ۱۹۸۷ استودیوی اختصاصی خود را تاسیس نمود و نمایشگاه‌های بسیاری در شیکاگو، لندن، هلند، سئول، برلین، پاریس و… برپا داشته است. وی همچنین در طول فعالیت خود توانسته است جوایز متعددی را دریافت کند.
استوکمانز کار خود را در سه بخش هنری، صنعتی و صنایع دستی سازماندهی می‌کند. او ابتدا فعالیت خود را در طراحی و ساخت چینی‌های هتل‌ها، اشیا و مجموعه‌های هنری آغاز نمود. او نقش مهمی در ایجاد تحولات هنر سرامیک در دهه‌ی ۶۰ ایفا کرد و به بررسی خواص اصلی مواد و مصالح سرامیک پرداخت. آفرینش پرسلان۲های او نتیجه‌ی سه دهه اکتشاف و پالایش بر روی یک متریال است تا بتواند کاملا آن را بشناسد و علم و هنر را همگام با هم پیش ببرد. وی در پی آن است که با ایده‌های خود، اشیای زندگی روزمره را متمایز نماید.
استوکمانز در ابتدا کار خود را با مقیاس کوچک شروع کرد و به تولید ابعاد منطقی فنجانها پرداخت و در پایان دهه‌ی هفتاد بود که شروع به چیدمان بر روی کف و دیوار نمود. او در واقع شهرت هنری‌اش را به‌واسطه‌ی چیدمان‌هایش به دست آورد و همانطور که در یکی از سخنرانیهایش بیان کرده، اگرچه کار آزاد هنریاش از همان ابتدا شروع شد، اما تا پایان دههی هفتاد بود که بهعنوان یک هنرمند شناخته شد.
استوکمانز در اکتبر سال ۱۹۸۵ به همراه فرانک استیارت و هشت سرامیست معروف دیگر به نمایشگاه بزرگ «اژدها سنگ» در گالری هنری هاربرفرانت تورنتو (چهارمین سمپوزیوم بینالمللی سرامیک) دعوت شد. در آنجا تمام شرکتکنندگان از خاک رس به‌عنوان یک ابزار مشترک در آثار فردی خود استفاده کرده بودند، در صورتی که استوکمانز چهار چیدمان بزرگ بر روی دیوار و یک چیدمان روی زمین انجام داد و با این کار خود باعث شد که احساس مؤثر و گیرایی به وجود آید. استوکمانز به دلیل نوآوری در این چیدمان‌ها، به‌عنوان مرد عجیب این نمایشگاه انتخاب شد.
در سال ۱۹۸۶، مدت کوتاهی پس از شرکت در تورنتو ــ که گامی مهم در جهت به رسمیت شناختن بین‌المللی او بود ــ از وی خواسته شد اولین نمایشگاه کارهای سابقش را در موزه‌ی هنرهای تزئینی گنت بلژیک برگزار کند. از آن زمان علاقه به دیدن آثار او زیاد شد، به طوری که نمایشگاه‌های بلژیک و هلند این هنرمند، به خرید و سفارشهای خوبی منتهی شدند. او همچنین بعد از مدتی به خواسته‌ی برخی سفارش‌دهندگان به ادغام آثار سرامیکی خود با معماری پرداخت.
در سال ۱۹۹۱ نمایشگاه استوکمانز به همراه یوهان ون لون و ژان فندرفارت، در موزه‌ی معروف شهرداری آمستردام، نقطهی عطفی در زندگی حرفه‌ای او بود. فعالیت او در زمینه‌ی پرفورمنس نیز شامل ترکیبی از قطعات سرامیکِ آویخته به بدن زنانی است که در حال حرکت‌اند. اما آنچه در زمینه‌ی آثار هنری او بارز به نظر می‌آید چیدمانهای سرامیکی است.

چیدمانهای چینی پیت استوکمانز در دههی هشتاد با هزار بشقاب کوچک که همگی به شکل یکسانی ساخته شده بودند، به دلیل استفادهی ماهرانه از لعاب آبیرنگ، کاری متفاوت به نظر آمد. علاوه بر این، دوریجستن از تزئینات افراطی در این آثار، او را به سوی نوعی سادگی رهنمون میساخت. بهعبارتی چیدمانها با عناصر و .اشیای ساده و بدون تزئین، نمایشی مهیج برای بیننده به وجود میآورد که این نشاندهندهی درک قدرتمند تجسمی او بود

همزیستی‌ای که استوکمانز میان هنر و صنعت ایجاد نمود، منجر به تولید آثار منحصری شد که هدفشان همآمیزی روشهای صنعتی و تولیدی، با ایدههای هنری هنرمند بود. او در طول چندین سخنرانی خود تکرار میکرد که: «کار صنعتی من در سرم تولید میشود و کار آزاد هنریام عضوی از بدنم است.» این گفتهی استوکمانز به این مسئله اشاره دارد که کار صنعتی وی در مرکز قرار دارد و کمک میکند آثار هنری از آن منشعب شوند.
پیت استوکمانز بعد از این، بر روی اشیای روزمره متمرکز شد و توانست آنها را تبدیل به آثار هنری کند. در اینباره میتوان گفت تلفیق ارزشهای زیباییشناسی با زندگی روزمره نکتهی اصلی کارهای او به شمار میآید. پرسلانهای او ساده و اغلب شبیه پوست نازک تخممرغ هستند؛ رنگ آنها سراسر آبی و سفید است و این ویژگی به تلطیف شکل آثار کمک میکند. از این رو است که اشیای بدون تزئین او آرامبخش و منظم به نظر میرسد. مطلبی که استوکمانز نیز در رابطه با آثار خود اظهار میکند؛ لطافت، ظرافت و حس شکنندگیای است که در برخورد با آنها احساس میشود.
دانش استوکمانز از مواد و رابطهی او با صنعت، در نهایت منجر به تولید آثاری به شیوهی صنعتی میشود و شایان ذکر است که ارتباط میان کار صنعتی و کار هنری، دلیل توسعهی کار هنری و تولید عناصر چیدمانی اوست.
او چیدمانهای خود را در فضایی معین و با توجه به جو و نور مناسب سازماندهی میکند. پالت لطیف رنگ، قابلیت لمس و درخشش و فروزندگیای که در آثار او دیده میشود نشانگر الهامگیری وی از هنر سرامیک چین است. استوکمانز تلفیق هنر شرقی و صنعت اروپایی را به شکلی ارائه میدهد که ساخت ظروف آبی و سفید چین به روش و دانش صنعتی، گذشته را به حال و دنیای جدید پیوند میدهد.
علاوه بر اینها، چیزی که در میان این چیدمانها بهوضوح دیده میشود تکرار عناصر و اشیا است. بهعبارتی تکرار این عناصر، اشاره به تولید انبوه دارد و نشان میدهد که شرط لازم صنعت در این است که شیء طراحیشده بایستی برای تولید انبوه مناسب باشد. همچنین باید خاطر نشان کرد، دلیل دیگر ماهیت قوی مفهومی و صنعت تکرار در آثار او، تداعی پیوستگی با هنرمندانی چون ریچار لانگ، دونالد جاد و آهنگسازانی نظیر ریچارد ریش و فلیپ گلاس است.
در میان فعالیتهای استوکمانز که منحصر به سرامیک میشود، علاقهی او به طراحی محصولات برای افراد کمتوان جسمی نیز مشهود است. او در هنگام طراحی محصول برای این گروه به شیوهی صنعتی ثابت کرد که خلاقیت میتواند بهواسطهی صنعت پیروز شود.
آنطور که در مجموع به نظر میآید، نگرش استوکمانز به کار خود بسیار هنرمندانه و طبق فلسفهای است که در روند شکلگیری آثار وجود دارد. او ایدههایی را پیش میبَرد که هریک به نوبهی خود ایدههای دیگر را پرورش میدهد. وی معتقد است که آفرینش اثر هنری تنها نتیجهی فکر نیست، بلکه این فعالیت و تلاش است که منجر به تولید یک ایده و پرورش ایدههای دیگر میشود. او عملا یک طراح صنعتی و یک هنرمند است. از یک سو، یک طراح صنعتی است که با توجه به قوانین وضعشده توسط صنعت کار میکند و از سوی دیگر هنرمندی است که در مقابل آن از خود واکنش نشان میدهد.

 

منابع:
www.pietstockmans.com
www.en.werft11.com
www.capriolus.nl
www.luminaire.com