تندیس: نشست نقد و بررسی آثار «ناصر عصار» عصر یکشنبه ۸ آذر با حضور آیدین آغداشلو و ابوالقاسم سعیدی در گالری شهریور برگزار شد. گفتنی است نمایشگاهی از آثار ناصر عصار تا ۶ آذر ماه در محل این گالری برپا بود و این نشست به همین مناسب برگزار شده بود.
به گزارش تندیس به نقل از ایسنا، آیدین آغداشلو دربارهی اهمیت خوشنویسی چینی و ژاپنی در آثار عصار گفت: این خوشنویسیها کلید اصلی معنا و مفهوم کارهای عصار هستند. بین خوشنویسی ما و خوشنویسی چینی و ژاپنی یک اختلاف اساسی وجود دارد. در خوشنویسی آنها اگر یک سطر از بالا به پایین نوشته میشود، هر حرف با ضربه آزاد و راحت قلمو شکل میگیرد و ممکن است شکل یک حرف در کارهای هنرمندان مختلف و حتی کارهای یک هنرمند معین متفاوت باشد. این شکل به حرکت آزاد قلمو و حس و حال هنرمند بستگی دارد، اما در خوشنویسی ما به عنوان مثال اگر ۵۰۰ «ن» هم نوشته میشود، باید عین هم باشند. این دو هنر در عین متفاوت بودن مقدس، مهم و هنرمندانه هستند.
او ادامه داد: اینکه چرا این نوع خوشنویسی آزاد و رها پر از بلافاصلگی برای عصار مهم شده، به مولفههای متعددی برمیگردد. او در دورهای به پاریس رفت و مشغول فعالیت شد که فرانسه دهه ۵۰ زمینهای را فراهم آورده بود که بعضی از هنرمندان شرق دور گرد هم بیایند و کارهایشان مورد علاقه و توجه قرار بگیرد. هنرمندانی که از فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم بهره بردند، کم نبودند. عصار هم در این دوره چیزی را از دستمایه ملی خود به مکتب پاریس اضافه نمیکند، ولی توجهش به شرق دور مشخص و غیرقابل انکار است.
این هنرمند به جایگاه شرق دور در آثار هنرمندان ایرانی اشاره و اظهار کرد: میان هنرمندان ما دو هنرمند هر کدام به نحوی به شرق دور توجه کردند؛ سهراب سپهری و ناصر عصار. اگر بخواهم به سومین نفر اشاره کنم ابوالقاسم سعیدی است که جهانبینی مینیاتورهای ایران را به آنجا برد و عرضه کرد. اینکه بتوان گفت خاستگاه و ریشههای این موضوع کجاست هم دلپذیر است، هم سخت. با این حال به روانشناسی جامعه و دورانی که هنرمند آثار خود را در آن عرضه میکند، برمیگردد.
آغداشلو در بخش دیگری از سخنانش دربارهی سبک آثار عصار گفت: در دورانی که شاهد تسلط مدرنیسم و فضای اشباع شده بودیم، میطلبید که هنرمندانی چون عصار و سعیدی هنر متفاوتی را عرضه کنند. عصار نقاش پروسواسی بود. شاید نقاشیهای او در نگاه اول ساده به نظر برسد و بتوان گفت چگونه میشود مثل او نقاشی کشید، اما عصار از کجا به این سادگی و شیوه و روش میرسد؟ در سبک او همگونی و همسانی زیاد نیست و باعث میشود در همین ساختار ساده با پیچیدگیهایی مواجه باشیم.
آغداشلو با بیان اینکه خیلی دیر با دنیای عصار و سعیدی آشنا شده است، اظهار کرد: وقتی آشنا شدم فهمیدم با جهانی سر و کار دارم که چیز دیگری را بازگو میکند. در دورهای که هنرمندان با یکسره به سمت غرب سرازیر شدند، سپهری و عصار و سعیدی رو به طرف شرق چرخاندند. هر وقت کارهای عصار را میبینم روحم آسوده میشود و از آشفتگی بیرون میآیم.، چون به شدت تغزلی هستند. هیچ کدام از آثارش پسگردنی نمیزنند. با این حال در میان ما بسیار دیر شناخته شد، مثل بهمن محصص که در ۱۰ سال گذشته آثارش به ۲۰ برابر قیمت گذشته در حراجیها فروخته میشود.
او افزود: مطمئن نیستم این نگاه تغزلی در جهان معاصر ما ادامه داشته باشد. تنها میتوانیم از راه تماشا کردن این آثار از آنها لذت ببریم. هر یک از آثار عصار باید با تماشا شدن به ما احساس آرامش و امنیت بدهند، مگر اینکه هیزم باشیم که از دیدن این آثار لذت نبریم.
این هنرمند در پاسخ به اینکه ایرانی بودن چه جایگاهی در آثار عصار دارد، گفت: باید گاهی جستوجو را گستردهتر کنیم تا اینکه دنبال ایرانیتر بودن باشیم. جستوجوی ما میتواند درباره روح ایرانی در آثار هنرمند باشد. هنرمندانی در گوشه و کنار جهان هستند که بدون تقلب و کپی کردن از روح هنر ایرانی بهره بردهاند. آنها در امتداد و معرض و تداوم روحی هستند که در ۲۰ سال گذشته به محاق فرو رفته است.
در بخش دیگری از این نشست ابوالقاسم سعیدی – هنرمند نقاش – دربارهی آشناییاش با ناصر عصار و کارهای او گفت: عصار از نسلی بود که هر کدام از هنرمندان آن راه خودشان را رفتند، اما در مسائل مربوط به فرهنگ ایران با یکدیگر داد و ستد میکردیم. ناصر بین ما آدم باشعوری بود. فرهنگ و زبان غرب را میشناخت. آشنایی من با نقاشی او عجیب بود. برای بازدید از نمایشگاه تعدادی از هنرمندان به یکی از گالریهای پاریس رفته بودم که در بین آن تابلوها، نقاشی کوچکی دیدم که هنرمندش را نمیشناختم. نقاشی او انتزاعی و آبستره بود و با من حرف میزد.
او افزود: فردای آن روز با همکارم زندهرودی قرار گذاشتیم برویم او را ببینیم. آتلیه و کارگاه عصار در یکی ار محلههای شناختهشده پاریس بود. آنجا بود که فهمیدم با نقاش پر و پا قرصی سر و کار داریم که از ما جلوتر بود. او هنرش را از تهران و با شاگردی محمدعلی حیدریان که از شاگردان کمالالملک بود آغاز کرده بود و بعدها به پاریس آمده و با فرهنگ فرانسه آشنا شده بود.
این هنرمند همچنین اظهار کرد: کارهای او شسته رفته و تقریبا کامل بود. معلوم بود که سلیقهاش به طرف شرق دور است. تکنیک و به کار بردن قلمو در آثار او خاص بود. قلم برای ناصر یک قلم چینی و ژاپنی است که وقتی به رنگ آمیخته میشود سنگینی قابل حسی دارد که این سنگینی یک نشانه ایجاد میکند و در این نشانه حرفهایی هست.
سعیدی با اشاره به وسواس عصار در کارهای هنریاش گفت: وقتی بوم میخرید خودش آن را روی سهپایه سوار میکرد و کاغذی روی آن میچسباند که نرم شود. کمکم شتاب قلم او از انتزاعی به سمت اشکال فیگوراتیو رفت و گل، درخت، مناظر طبیعی، کوهستان و… دیده شد. پرترههایی هم بعدها در آثارش دیده شد که بعد از فیگوراتیوها آمدند. عصار دورههای مختلفی در هنر خود داشت که متاسفانه در یک جا جمعآوری نشده تا به نمایش گذاشته شود.